آفتابنیوز : آفتاب: حضرت امام خمینی(س) به دانشگاهیان توجه ویژهای داشتند و دانشگاه را مبدأ تحول برای هر ملتی، تلقی میکردند که بر میزان اهمیت و جایگاه والای دانشگاه و دانشگاهیان در اندیشه ایشان اشاره دارد. با طرح بحث تفکیک جنسیتی که نظر صریح حضرت امام(س) در این زمینه، پیرامون خاطرهای که سرکار خانم فاطمه طباطبایی از جداسازی دختران و پسران دانشجو در دوران دانشجویی ایشان در دانشگاه تهران مطرح شده است به سراغ دکتر جعفر توفیقی وزیر سابق علوم، تحقیقات و فناوری رفتیم تا دیدگاه ایشان را در این زمینه جویا شویم.
در ادامه پاسخهای دکتر جعفر توفیقی استاد دانشگاه تربیت مدرس را به پرسشهای پایگاه اطلاعرسانی و خبری جماران در این زمینه میخوانید:
چه زمینهها و عواملی در آن سالها موجب به وجود آمدن اتفاقهای افراطی نظیر دیوار کشیدن در یک کلاس در دانشگاه تهران شده بود که حتی با اعتراض حضرت امام خمینی(س)، به عنوان یک مرجع دینی و رهبر انقلاب اسلامی نیز مواجه میشود؟ این رویداد به نظر من در آن سالها طبیعی است چرا که آن سالها اوایل پیروزی انقلاب اسلامی است و انقلاب اسلامی هم اولین تجربه عملی کشور ما برای تحقق یک جامعه اسلامی است؛ به این معنا که برای اولین بار نظام جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام مدیریت و اداره کشور برپا شده و طبیعتاً در عمل میخواهد اعتقادات و آرمانها و ارزشهای خودش را پیاده کند بنابراین این جنبوجوش و تحرک در مردم و مسئولانی که میخواهند مصادیق عینی انقلاب و جمهوری اسلامی و ارزشهای اسلامی را ببینند به وفور به چشم میخورد. پس یکی از مسایلی هم که در همان تاریخها مطرح میشود بحث اسلامی شدن دانشگاههاست و اینکه با توجه به جمهوری اسلامی ما باید در دانشگاهها تجربهای نو داشته باشیم و این پرسش پیش میآید که مصداق عملی یک دانشگاه اسلامی متناسب با آن ارزشها و آرمانها چه میتواند باشد؟
از نظر طرح پرسش و طرح این نظر مشکلی نیست، منتها مشکل زمانی است که تعابیر مختلف و تفاسیر مختلف از این ارزشها میخواهد به میدان بیاید و پیاده شود و همانطور که گفتم چون جمهوری اسلامی اولین تجربه کشور داری ماست به نظر من طبیعی به نظر میآید که اختلافنظرها، اختلاف سلیقهها و اختلاف برداشتها در پیادهسازی این مفاهیم و ارزشها به چشم بخورد منتها طبیعتاً بهترین ملاک و میزان در آن دوران نظرات حضرت امام(س) به عنوان بنیانگذار و نظریهپرداز جمهوری اسلامی بود. کسی که سالها بر طرح تدارک چنین نظامی تفکر کرده بودند طبیعتاً بهترین برداشتها و تصویرها را از مصادیق عملی ارزشهای اخلاقی و اسلامی دارند. بنابراین اینکه مردم و مسئولان تفرق آراء داشته باشند چیز طبیعی است ولی جمع کننده و کسی که باید بالاخره نظر نهایی را در آن مقطع بدهد حضرت امام بودند.
دیدگاههای محوری ایشان برای دانشگاه اسلامی چه چیزهایی است و ایشان اسلامی شدن دانشگاه را در چه چیزهایی میدیدند؟ خود من میبایست گزارشی راجع به دیدگاههای حضرت امام درباره دانشگاهیان تهیه میکردم و همین فرصتی بود که رجوع کنم و با دقت بیشتری ببینم که حضرت امام در سالهای قبل از انقلاب و بعد از انقلاب با دانشگاهیان راجع به چه مسایلی صحبت میکردند و چه اولویتهایی را مطرح میکردند و چه دغدغههایی داشتند و چه برنامههایی را به دانشگاهیان توصیه میکردند.
با توجه به اینکه ایشان راجع به اسلامی شدن دانشگاهها هم صحبتهایی دارند خاطرم نیست هیچ موردی در همان مقطع سالهای قبل و بعد از انقلاب با این تعابیر و عبارتها و موضوعات این چنینی بپردازند و اصلاً خاطرم نمیآید که ایشان در هیچ موردی اینگونه رفتارها را یکی از مصادیق اسلامی شدن دانشگاهها دانسته باشند بلکه بر عکس آن تعابیری که ایشان راجع به اسلامی شدن دانشگاهها استفاده کردند بیشتر راجع به قوت علمی دانشگاه و سرمایهگذاری علمی روی دانشگاهها و اینکه دانشگاهها باید بر تولید علم و توسعه کشور متمرکز شوند دارند. یعنی از ویژگیهای دانشگاه اسلامی این را بر شمردهاند که دانشگاههای اسلامی باید پاسخگوی نیازهای جامعه و مرم باشند و درد و مشکلات مردم را به خوبی بشناسند و یا اینکه اساتید و دانشجویان باید به دنبال کسب علوم جدید و بهروزرسانی اطلاعاتشان و بحث پرورش و خودباوری و اعتماد به نفس در دانشجویان و مضامینی از این قبیل بوده است. عرضم این است که موردی من برخورد نکردم که حضرت امام در خطاب به دانشگاهیان اشاره به این مسأله کرده باشند که باید مثلا تفکیک جنسیتی باشد و باید دختر و پسرها جدا باشند و یا ما باید دانشگاه جدا داشته باشیم.
به نظر من این شاید خودش در این خط راهنماست که بنیانگذار جمهوری اسلامی که نزدیکترین الفت و آگاهی و اطلاعات را راجع به ارزشهای دینی دارند و اساساً مصداق عملی این ارزشها هستند چنین دیدگاهی دارند و ما باید در این مواقع به نظرات ایشان رجوع کنیم و آن چیزهایی را که برای ایشان اولویت داشتند بتوانیم راهنمای عمل خودمان قرار دهیم. بنابراین همینطور که شما در این تجربه عملی سرکار خانم طباطبایی عنوان میکنید و در گفتهها و سخنرانیها و دیدارهایی که ایشان با دانشگاهیان دارند بنده هیچ موردی را برخورد نکردم که ایشان راجع به این نکته توصیه کرده باشند که مثلاً ما باید دانشگاههای تکجنسیتی داشته باشیم یا باید ممانعت کنیم و یا باید کلاس جداگانه یا اساساً روزهای ورود دختر و پسر به دانشگاه را بخواهیم تفکیک بکنیم.
بعضاً از سوی برخی مطرح میشود که دانشگاهها از موازین فرهنگی و اخلاقی مدنظر انقلاب اسلامی و حضرت امام(س) دور شدهاند و از این جهت دانشگاهها را طرد میکنند شما به عنوان یکی از مدیران دانشگاهی و یک فرد دانشگاهی که از نزدیک با این محیط در ارتباط هستید آیا چنین امری را مشاهده کردهاید؟
من چنین چیزی را قبول ندارم. به عنوان مسئولی که حدود 30 سال است در داخل دانشگاه فعالیت میکنم همین الآن هم در این محیط هستم و یا آن دورهای که در وزارت علوم مسئول بودم گزارشهایی را دریافت میکردیم بدون تردید بنده بارها در سخنرانیها گفتهام که دانشگاهها از هر نظر از سالمترین محیطها و نهادهای اجتماعیاند، چه از نظر اقتصادی، چه از نظر فرهنگی و اخلاقی و ارزشها؛ البته این به این معنا نیست که مطلقاً بخواهیم دانشگاهها را از خلاف و خطا مبری کنیم بالاخره اینها در هر محیطی طبیعی است که وجود داشته باشد ولی اینکه بعضیها به عنوان یک هشدار فرهنگی و یک فاجعه فرهنگی و یک نقطه ضعف فرهنگی بخواهند روی دانشگاه انگشت بگذارند که انگار دانشگاهها منشأ صدور ضدارزشهای و ناهنجاریهای اجتماعی هستند بنده نه به تجربه در عمل چنین چیزی را مشاهده کردم نه خودم به عنوان یک دانشگاهی چنین چیزی را اساساً در محیط های دانشگاهی میبینم و واقعاً بعضا متاثر میشوم که کسانی این موضوع را مطرح میکنند. من واقعا این را یک نوع بیاحترامی فرهنگی به محیط های دانشگاهی میدانم چون کسانی که این نظریات را مطرح میکنند قاعدتاً نظرشان این است که یک ناهنجاریهایی را برخورد کردند و یک هشدارهایی را دریافت کردند که دارند یک چنین عکسالعملی را نشان میدهند که این را من یک نوع بیاحترامی به محیطهای دانشگاهی و به دانشجوی دختر و پسر و اعضای هیأتهای علمی میدانم که یک عده باورشان این باشد که دانشگاهیان توان تنظیم روابط اخلاقی و انسانی و ارزشی خودشان را ندارند و یک عده به این فکر میافتند که با ابزارهای مکانیکی بخواهند اینها را از هم جدا بکنند که مبادا اینکه مفسدهای اتفاق بیفتد.
بنابراین به نظر من اساساً در شان فرهنگ ایرانی و اسلامی ما نیست که چنین سوءظنی را به قشر دانشجو خودمان و دانشگاه داشته باشیم و به این راهحلها متوسل شویم. ضمن اینکه هر جا تخلفی هم باشد خود دانشگاهیان مسئولتر و پاسخگوتر از همه مراقبت میکنند و رسیدگی میکنند. بنابراین بنده که در دوران مسئولیتام شاید به تعداد انگشتان دستم چنین گزارشات و چنین مواردی را در دانشگاهها نداشتیم و همواره فکر میکنم که دانشگاهها از سالمترین محیطهای اجتماعیاند و و حتما یک سروگردن بالاتر از جو عمومی جامعه هستند به خاطر اینکه آنجا محل علم و دانش و فهم و آگاهی است و یقیناً در هر زمینهای که بسنجید میزان خطایی که در دانشگاهها اتفاق میافتد اصلاً قابل مقایسه با فضای جامعه نیست و به مراتب کمتر است و به نظر بنده ما هیچ مشکل اساسی و جدی که بخواهیم دانشگاهها را در این حد تنزل دهیم و این بحثها را در آنجا حاکم کنیم نداشتیم.
با توجه به دیدگاه امام در زمینه تفکیک جنسیتی آیا شما طرحهای اینچنینی را مفید و مثمرثمر میدانید؟ اساسا ما دانشگاه را یک نهاد عمومی اجتماعی میدانیم و در همه جای دنیا هم تجربه شده که این مسایل تفکیک جنسیتی عمدتاً به محیطهای خصوصی بر میگردد در خیلی از کشورهای دنیا هم این تفکیکها در محیطهای خصوصی پذیرفته شده است ولی در دانشگاه که یک نهاد عمومی و اجتماعی است و یک فضای باز است و روابط دختر و پسر در دانشگاه اساساً روابط علمی و درسی و تحقیقی است و فرصتی برای ایجاد نگرانی و اضطراب نیست و واقعاً آنچه ما داریم تجربه میکنیم اینگونه نیست که دانشجویان خدای ناکرده بخواهند دانشگاه را فرصتی برای تخلف بدانند، اگر چنین موردی هم باشد یقین بدانید بیرون از نهاد دانشگاه منتقل میشود برای اینکه محیط دانشگاه یک محیط عمومی است کلاس درس یک محیط باز است که 30-40 نفر دانشجو در کلاس ناچارند روابط و ارتباطات سالمی را داشته باشند.
البته به نظر من خوب است که ما راجع به آثار مثبت این ارتباطات سالم هم فکر کنیم، بالاخره خیلی از آشناییهای سالم وارتباطات سالم و خیلی از ازدواجهای سالم عمدتاً مال محیطهای دانشگاهی و شناختهای صحیحی است که در چارچوب روابط سالمی که بین دختر و پسر دانشجو بوده حاصل شده و این آثار مثبت است. دوستانی هم که آثار منفی را مطرح میکنند، مشخص نمیکنند که چه مشکلی را میخواهند حل کنند و اساساً چه مشکلی را دیدهاند و آیا صرفاً بر اساس یک احتمال و حدس و گمان که بالاخره 30 سال بعد از انقلاب هم نشان داده که مشکل جدی متوجه دانشگاه نیست، آیا میخواهند این طرحها را پیاده کنند که به نظر من آثار منفیاش به مراتب بیشتر از آثار مثبتاش خواهد بود.