آفتابنیوز : آفتاب- صادق زیباکلام: آزادی شماری از زندانیان سیاسی کشور همزمان با عید سعید فطر بزرگترین عید مسلمین، جدای از آنکه بالطبع جامعه سیاسی ایران را مسرور و شاد کرد اما در عین حال چندین نکته را هم با خود به همراه آورده است.
نخستین نکته آن است که آیا این صرفا یک تاکتیک است. برای تلطیف و تغییر فضای سیاسی کشور یا آنکه خیر و یک تاکتیک نیست بلکه ما شاهد شکلگیری رویکرد جدیدی در اصولگرایان حاکم هستیم؟
آنان میخواهند یا به این نتیجه رسیدهاند که راه و روشی را که بعد از انتخابات 22 خرداد پیش گرفتهاند، قدری تعدیل کنند. نه به واسطه انتخابات بلکه اساسیتر و کلیتر. اگر خیلی خوشبینانه به آزادی زندانیان سیاسی نگاه کنیم، شاید بتوان تصور کرد تحولات جهان باعث شده مسئولان ایران قدری از رویکرد خصمانه نسبت به مخالفان، معترضان و منتقدان فاصله بگیرند.
اگر چنین معجزهای در ایران اتفاق افتاده باشد، و تحولات جهان عرب باعث تجدید نظر سیاسی در میان مسئولان و دولتمردان ایرانی شده باشد، در آن صورت باید آن را به برکت ماه رمضان به فال نیک گرفت و این تغییر در نگاه و رفتار سیاسی مسئولان را در ایران با مخالفانشان کرامت و معجزه ماه خدا بر مردم و ملت ایران دانست.
در آستانه به پایان رسیدن ماه مبارک رمضان ما فقط شاهد نزول باران رحمت الهی در ایران نشدهایم بلکه مهمتر از باران و نزولات جوی، ما شاهد نزول رحمت، رافت و مهربانی بر قلوب ایرانیان شدهایم. شاید این شروع تحولی باشد که در ایران هم همچون جوامع توسعه یافته، اصولگرایان حاکم، معترضان، مخالفان و منتقدان را در کسوت کافر حربی، دشمن، فتنهگر، آشوبگر، معاند، مخالف، مزدور و ... نبینند.
شاید این شروع تحولی باشد که در ایران هم حاکمیت برای مخالفان و منتقدان حق حیات سیاسی قائل باشد و اصراری نداشته باشد تا در دهان هر منتقدی را ببندد و او را به زندان بیندازند.
اگر این شایدها در آینده به واقعیت تبدیل شود و از هیبت رویا و خواب و خیال به در آید و به تدریج معلوم شود که در ایران اسلامی هم حکومت برای مخالفان، منتقدان و معترضانش حق حیات سیاسی قائل است، در آن صورت میتوان گفت طرح آشتی ملی یا وفاق ملی که آقای هاشمی رفسنجانی در آخرین نماز جمعهاش در 26 تیر 88 از آن سخن گفت، دارد تحقق پیدا میکند حاجت به گفتن نیست که جریانات تندرو و رادیکال اصولگرا بالطبع بر سر راه هر تغییر و تحولی که موجب باز شدن فضای سیاسی کشور شود موانع جدی ایجاد خواهد کرد و تمام تلاشش را به کار خواهد گرفت که هیچ تغییر و تحولی صورت نگیرد.
اما بزرگترین خدمتی که میتوان به کشور در شرایط فعلی کرد آن است که کمک کنیم فضای تنگ و امنیتی که بعد از انتخابات 22 خرداد در کشور حاکم شد باز شود و اقشار و لایههای تحصیلکرده، نخبگان سیاسی، دگراندیشان، دانشجویان، نویسندگان، روزنامهنگاران و اقشار و لایههای دیگری که با فکر و اندیشه جامعه سرو کار دارند احساس آسایش و امنیت خاطر کنند.
به هر حال جریانات تندرو ظرف دو سال گذشته هر طور که خواستند با معترضان رفتار کردند، اکنون که فضا دیگر آرام شده آنان میتوانند این پرسش ساده را از خود بکنند که آیا مجموع آنچه در این دو سال اتفاق افتاد، کمک به تداوم عمر با عزت و طولانی برای جمهوری اسلامی کرد یا خیر؟
آیا مجموعه آنچه مسئولان در ایرن دو سال کردند باعث شد تا اقشار و لایههای تحصیلکرده جامعه، دانشجویان و نخبگان فکری و فرهنگی جامعه به نظام نزدیکتر شوند یا برعکس از آن فاصله بگیرند؟ شاید آنچه هاشمی رفسنجانی دو سال پیش گفت خیلی به خیرو صلاح و منافع برخی از جریانات سیاسی نبود اما به خودمان فکر بدی راه ندهیم که آنچه او گفت خیر و صلاح بلند مدت نظام را در پیداشت.
آنچه هاشمی نگفت اما در بین خطوط جملات خطبهاش نهفته بود این واقعیت تامل برانگیز بود که بسیار از بر و بچههایی که آن روز به زندان افتادند و امروز قریب به 50 تن از آنان آزاد شدند، اگر بیشتر از خیلیهای دیگر درد ایران، نظام، انقلاب و این مملکت را نداشته باشند، یقیقناً کمتر هم ندارند.