کد خبر: ۱۳۴۸۴۰
تاریخ انتشار : ۲۶ شهريور ۱۳۹۰ - ۱۸:۱۲

زن ایرانی در چالش تحجر و فیمینیسم

حجت الاسلام علی عسگری
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب- حجت الاسلام علی عسگری*: هنوز هم فضای کشور در مورد زن و حدود آزادی و حقوق اساسی او پس از گذشت سی‌ودو سال از انقلاب اسلامی ایران، ملتهب است. از نظر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی افراط و تفریط‌های زیادی در مورد این گوهر گران‌بهای خلقت که نیمی از پیکره جامعه بشری را تشکیل داده، وجود دارد. 

متأسفانه روشنفکران متأثر از فرهنگ غرب از یک‌سو و سنت‌گرایان متحجر و مقدس‌مآب از سوی دیگر در جدالی غیرمنطقی در موضوعات مختلف مربوط به زن، چالش‌آفرینی داشته و دارند تا آن‌جا که طالبان حق و دارندگان تفکر اعتدال و به تعبیر قرآن: «امت وسط»، در این خصوص کمتر امکان ظهور و بروز پیدا کرده‌اند در حالی‌که همه می‌دانیم انسان اعم از زن و مرد، موجودی اجتماعی و ناچار و ناگزیر از حضور در اجتماع است، چرا که آزاد خلق شده و انتخاب‌گر آزادی است و خالق هستی در مورد او فرموده است: «انا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً»؛ راه بر او گفته شده و انسان‌ها اعم از زن و مرد، در اتخاذ تصمیم و انتخاب راه با یکدیگر تفاوتی ندارند. با اراده و فکر آزاد خود می‌توانند شکر پیشه نمایند یا کفر بورزند و می‌دانند که در گرو اعمال خود قرار دارند و بر سرانجام کار خویش، بر مبنای عقل و قانون، واقف هستند. 

در این میان آن‌چه که جای سؤال دارد تفاوت نظر پیش آمده در مورد حقوق اساسی و انسانی مربوط به زن است؛ به‌ویژه که امروزه جایگاه و نقش مؤثر زن در اجتماع بر کسی پوشیده نیست و رکن اصلی خانواده و جامعه، زن است و در کانون و مرکز ثقل رشد و تعالی انسان قرار دارد. در چنین جایگاهی، زن از حالت ابزار کار بودن برای اشاعه مصرف کالا و هوس‌رانی مردان خارج است و در پرورش انسان‌های مسئولیت‌شناس، پیش‌آهنگ و حق‌خواه نقش پر ارجی دارد و بدین جهت است که از کرامت و عزت بالایی برخوردار است. 

با همه این اوصاف، ما که مدعی رعایت و امانت‌داری حقوق زن هستیم، هنوز که هنوز است، نتوانسته‌ایم به‌طور کامل در استیفای حقوق زن موفق باشیم، اشکال کار کجاست؟ نگارنده در پاسخ به این سؤال، بر این باور است که عامل اصلی ظلم و تجاوز به حقوق زن در ابعاد مختلف آن، حکومت‌ها هستند.
 
در طول تاریخ و حتی در شرایط کنونی دنیا و جهان، حکومت‌های بسیاری هستند که کمتر با حقیقت وجود زن، الزامات و حقوق حقه او کنار آمده‌اند و چون حکومت‌ها و قانون‌گذاری‌ها به‌طور عمده در دست مردان قرار داشته و دارد، توجه جدی و عملی به حقوق زن، کم‌رنگ شده و در موارد زیادی دیده می‌شود که زنان با ظلم‌ها و فجایع کمرشکنی مواجه هستند. 

کافی است به زندگی غم‌بار زنان در تاریخ نظری داشته باشیم و ببینیم چگونه آنها مسلوب‌ الاراده و الاختیار بوده‌اند و حتی در دوران روشنفکری و آزاداندیشی که ما در آن به سر می‌بریم و عصر طلایی زنان محسوب می‌شود، باز هم آنها از بسیاری از حقوق خود محروم مانده‌اند. 

به عنوان نمونه، کمی در کتاب «زنان از دید مردان» ترجمه آقای پوینده، برگ‌هایی از آن‌چه که بر زنان روا داشته شده، ورق خورده است. در این کتاب آمده است: «در دنیای قدیم و قبل از اسلام، زن در زمره املاک و گاه حیوانات و بردگان محسوب می‌شد و به همین دلیل شکنجه و بدرفتاری علیه آنان و ناچیز انگاشت آنان، امری معمول و غیرقابل انکار بود.» 

شکی نیست که در نظام‌های قبیله‌ای گذشته که مردان تعیین‌کننده بودند، چون رئیس قبیله فصل‌الخطاب بود، اهمیتی به زن و حقوق مسلم انسانی او داده نمی‌شد. در آیین هندوها و کاهنان قدیم، زنان همراه با مردان وفات‌یافته‌شان زنده‌زنده سوزانده می‌شدند. عرب‌های عصر جاهلیت، زن را جزو دارایی موروثی‌شان محسوب می‌نمودند و در مواردی از ترس اسارت یا از دست دادن، او را زنده به گور می‌نمودند. یونانی‌های قدیم نیز زن را قابل خرید و فروش، ربایش و اسارت می‌دانستند و در مقاطعی از تاریخ، زنان را پلید، ناپاک، پست و از سلاله حیوان و یا شیطان معرفی می‌نمودند و خاتون حرمتی نداشت. در چین، زن کنیز شمرده می‌شد و همانند کالا مورد معامله قرار می‌گرفت. 

کوتاه سخن این‌که در سال 586 در فرانسه، کنفرانسی برگزار شد و در آن بررسی شد: «آیا زنان، انسان محسوب می‌شوند یا نه؟» و در عاقبت با بررسی همه‌جانبه خود به این نتیجه رسیدند که زنان برای خدمت به مردان آفریده شده‌اند؟! 

طلوع اسلام بر همه این پندارهای غلط در مورد زن، قلم بطلان کشید. همه می‌دانیم که طلوع آئین رسول خاتم (ص)، طلوع آزادی و به رسمیت شناخته شدن حقوق زن بود. با تکیه بر فرهنگ غنی اسلام و فرامین الهی، زنان احساس کرامت نموده و از اسارت مردان دیوسیرت، نجات و خلاصی پیدا نمودند.
 
آیات قرآن و رفتار انسانی پیامبر (ص) با خدیجه (س) همسر گرامی خود و دیگر زنان جامعه بشری، الگوی نوین و ارزش‌مندی را در مورد زنان نوید داد. فرزند پیامبر (ص) حضرت فاطمه (س) و دختر مکرمه ایشان حضرت زینب (س) وقتی پس از واقعه دل‌خراش و ماندگار در تاریخ، کربلا و عاشورا در برابر عبیداله حاکم جبار و ظالم کوفه قرار گرفت، در پاسخ به سؤال تحقیرکننده او در رابطه با وضع پیش‌آمده برای او و خانواده‌ش فرمود: «و ما رأیت الا جمیلا؛ هر چه دیدیم، زیبایی بود، عشق بود، حریت و آزادی بود»؛ و با تکیه بر اصل حریت و آزادی در خطبه‌ای در شام، چهره یزید، حاکم ظالم و فاسد دوران خود را بر خاک ظلمت نشانید. در طول تاریخ کم نیستند زنانی که برای مبارزه با طاغوت و کسب آزادی، مانند حضرت زهرا (س) و حضرت زینت(س)، سر از پا نشناخته‌اند. هم‌چنان که کم نیستند زنانی که جمود و تحجر پیشه نموده و تابع ظلم و رفتار طالبانی شده‌اند.
 
به عنوان نمونه، زنی که امروز در شکل افراط‌آمیزی ادعای دین‌داری و انقلابی‌گری دارد و هتاکی‌های او علیه چهره‌های متعادل و روحانیت جامع‌نگر و اثرگذار در انقلاب زبان‌زد خاص و عام است، در مصاحبه با امید جوان شماره 739 شهریور ماه سال جاری (1390) گفته است: «کدام خانواده مذهبی می‌پذیرد که دختر چادری‌اش با یک مرد نامحرم در صندلی ماشین بنشیند و حالا هر گفت‌و‌گویی هم بکند؟!»؛ او در دفاع از طالبان می‌گوید: «زمانی که طالبان به افغانستان حمله کرده بود، دولت آقای خاتمی بیشترین تبلیغات و مانورها را روی این مسأله و برعلیه اسلام آغاز نمود. فضا در کشور طوری شده بود که هرکس در کشور حرف دین می‌زد، به او می‌گفتند: «طالبانی»؛ از جمله مواردی که شبانه‌روز در تلویزیون تبلیغ می‌شد، جنایات طالبان بود. از جمله جنایات طالبان، این بود که دختران را در 15 سالگی شوهر می‌دادند، آیا این خلاف شرع بود؟»؛ وی در تهاجم به صداوسیما در این مصاحبه می‌گوید: «برنامه‌ای است که آخر شب‌ها با نام «این شب‌ها» پخش می‌شود، گاهی این برنامه تا ساعت 1 نیمه شب طول می‌کشد، یک خانمی در این برنامه حاضر شد که درباره اسلام حرف می‌زد، برای من سؤال است که: «چرا یک خانم باید تا ساعت 1 بعد از نیمه شب در بیرون خانه بماند، آن هم برای برنامه تلویزیونی؟» یا مثلاً خانم می‌آید از اسلام حرف می‌زند و مجری مرد است و یا فرد روحانی می‌آید و مجری خانم است؟!»؛ وی، هم‌نوعان اصول‌گرایی خود را نیز در این مصاحبه بی‌نصیب نگذاشته و گفته است: «در مجلس هفتم کاندیداهای اصول‌گرای مجلس عکسی انداختند که بسیار زننده بود، خانم‌های محجبه‌ای بسیار بدشکل بودند»؛ و در ادامه اعلام نموده: «مواضع هاشمی، خاتمی و احمدی‌نژاد را در مورد زنان قبول ندارد» و در عین حال نگفته است احمدی‌نژاد چرا و چگونه معجزه هزاره سوم است. 

در مقابل این تفکر ایستا و انقباضی که متحجرانه است، تفکر فمینیستی و غربی قرار دارد که با استفاده از آزادی زن، او را ملعبه خود ساخته است. 

پیروان این تفکر، زن را برای خودنمای و ویترین مغازه‌ها می‌خواهند. افرادی که اشاعه‌دهنده مصرف کالا باشند و با آرایش‌های شیطانی خود تهییج شهوت نمایند و آزادی خود را در قید رهایی از دین و شریعت جستجو نمایند. مدگرایی نمایند و یا بستنی یک شرکت را لیس بزنند و ابزار فروش بستنی شوند. روش‌های ناصوابی که به دلیل تقابل فرهنگ غرب با ارزش‌های انسان‌ساز و متعادل دینی از طریق ماهواره با استفاده از تکنولوژی ارتباطات ترویج می‌شود و هویت انسانی و کمال معنوی زنان را در مخاطره قرار داده است. 

در نظر فمینیست‌ها، یک زن خوب، آن زنی نیست که موانع رشد و تعالی خود را از سر راه برداشته و غفلت‌ناپذیر باشد، زنی همانند آن دختر شرقی دارای معرفت که وقتی پدر عارفش گفت: «از قضا آیینه چینی شکست»، با ادب دینی تحسین‌برانگیزی پاسخ داد: «خوب شد اسباب خودبینی شکست؟!»؛ اینان با روش‌های خاص خود به سلب اراده از زنان اشتغال دارند با این تفاوت که او را در سر گذاشته و حلوا حلوا می‌نمایند تا خودش نداند چه ظلمی می‌خواهند در حقش روا دارند. 

کوتاه سخن این‌که زن ایرانی در تهاجم و چالش تحجر قرار دارد و در مقابله با متحجران، افرادی با روش‌های غربی نگاه ابزاری به زن و خواسته‌های او را پیشه خود نموده‌اند. التهاب سیاسی، دسته‌کشی‌ها و رفتارهای قبیله‌ای فضای یاد شده دوگانه را تشدید می‌نماید. 

امید است با کمک نخبگان دل‌سوز، زنان مسلمان جامعه دینی و انقلابی ایران بتوانند از تحجر تفکر طالبانی و جلوه‌گری‌ها و خودبینی‌های مورد نظر غرب‌گرایان رهایی یابند و همانند زنان الگو و پرورش‌یافته در مکتب اهل بیت (ع) و امام خمینی (ره)، اعتدال و آرامش واقعی خود را بازیابند و استقلال پیدا کنند. 

*نماینده سابق مشهد
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین