کد خبر: ۱۴۷۸۵
تاریخ انتشار : ۰۲ مهر ۱۳۸۴ - ۱۳:۱۷

چرا ایران نمی تواند به یک چین جدید تبدیل شود

آفتاب‌‌نیوز : وی سپس در اولین دولت پس از انقلاب که توسط مهدی بازرگان تشکیل شد، به سمت وزیر خارجه منصوب گردید. او پس از فوت [آیت الله] خمینی همراه با سایر افراد همفکرش به حاشیه رانده شده و برچسب ضدانقلاب بر وی زدند. یزدی به عنوان رهبر حزب لیبرال – سکولار نهضت آزادی ایران، حزبش را درمعرض توقیف و کاندیداهای حزب را محروم از حضور در دولت می دید. آخرین باری که وی توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شد، در انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ماه ژوئن بود. او بارها با اتهام «تلاش برای تبدیل حکومت ولایی به حکومت دموکراتیک» احضار و یا روانه زندان شده است.

یزدی که وی را می توان از مخالفان برجسته نظام سیاسی ایران دانست، خبرنگار "ایشیا تایمز آن لاین" را در محل اقامت خود در یک خانه در نزدیکی خیابان ولیعصر تهران پذیرفت. وی را باید ذاتا جزو ویرایش جدید چپگراهای جمهوری اسلامی به حساب آورد. چپ های ایران بسیار به آزادی مطلق بیان، لیبرال دموکراسی، اقتصاد آزاد، نقش پررنگ شرکت های خصوصی و سرمایه های خارجی در اقتصاد، ارتقای جایگاه زنان در جامعه و جامعه مدنی نیرومند، علاقه مند هستند. به عبارتی شاید بتوان آن ها را اسلام گراهای پست مدرن نامید.

یزدی دولت جدید رییس جمهور محمود احمدی نژاد را به سه گروه تقسیم می کند. گروه اول « آن هایی هستند که تعلقات اقتصادی دارند، دارای شایستگی های لازم و سابقه مشخص هستند. آن ها می دانند چه می خواهند: اقتصاد بازار، حمایت از بخش خصوصی و کوچک شدن دولت ». گروه دوم به عنوان گروه امنیتی/اطلاعاتی/فرهنگی دسته بندی می شوند. گروه سوم از ترکیب تکنوکرات ها ( در وزارت های بهداشت و راه و ترابری) و افرادی که سابقه مثبت آکادمیک دارند ( اما سابقه مدیریتی خوبی ندارند)، تشکیل می شود. « یک استاد دانشگاه خوب لزوما یک وزیر خوب نیست» 

یزدی به یک تناقض داخلی آشکار در این کابینه جدید اشاره می کند؛ گروه اول اصرار بر خصوصی سازی دارند و می دانند که سرمایه تنها به کشورهایی سرازیر می شود که دارای ثبات سیاسی هستند. در حال حاضر مقدار کلی فرار سرمایه ایرانی ها بالغ بر600 میلیارد دلار است.

یزدی به بازسازی و تشریح ایده ای می پردازد که متعلق به راستگراهای ایران است. آن ها قصد دارد از ایران یک چین جدید و مسلمان بسازند. « این ایده سه جزء دارد: توسعه اقتصادی، آزادی های اجتماعی، و محدودیت سیاسی. محافظه کاران ایران تنها یکی از اجزاء یعنی سرکوب سیاسی را به اجرا در می آورند. آزادی های اجتماعی، مانند آزادی روابط دختر و پسر، در چین مانند ایران مشکل ساز نیست و این مسایل معمولا با مسایل سیاسی تداخلی ندارند. درواقع نوع پوشش هیچ مشکلی در پی ایجاد نمی کند. از طرفی دیگر، دولت ایران همچنان برای اسلامی کردن رفتارهای اجتماعی به مردم فشار می آورد. حتی کتاب های رمان هم سانسور می شوند. در این کشور شما تا مدتها نمی توانستید داستانی پیدا کنید که در آن واژه «بوسه» وجود داشته باشد».

یزدی اضافه می کند که چگونه « چینی ها خود را از انقلاب فرهنگی خلاص کردند. آن ها بیوه مائو و پیروانش را به زندان انداختند. آن ها لیبرال ها را از زندان آزاد و برای همکاری به دولت دعوت کردند. حزب کمونیست تصمیم گرفت هرگونه ایدئولوژی را از میان ببرد. تنها ناسیونالیسم باقی ماند. آیا اقتدارگرایان ایران می توانند اسلام را به عنوان ایدئولوژی حکومتیشان کنار بگذارند؟ خیر. آن ها به طور جدی با مشکل مواجه خواهند شد. »

وی می افزاید: « آن ها فهمیدند که چگونه با دنیا معامله کنند و چگونه تمام فرصت های بین المللی را شناسایی کرده و درجهت اهدافشان به کار ببندند. آن ها روابط اقتصادیشان را با آمریکا گسترش داده اند.» یزدی وضعیت اقتصادی چین را با جزیره کیش مقایسه می کند؛ منطقه ای آزاد در سواحل خلیج فارس که « یک منطقه جداگانه از ایران تلقی می شود، هرچند که به اندازه کافی مورد حمایت قرار نگرفته است تا به عنوان یک منطقه کاملا آزاد به حساب آید. »

یزدی می گوید که از همان ابتدای انقلاب نیز تغییرات مشابهی مانند وضعیت امروز پدید آمد: « محافظه کاران اصرار داشتند که تمام قدرت را قبضه کنند. ما همیشه گفته ایم که این وضعیت بسیار خطرناک است.»

یزدی اشاره می کند که حتی ریاست سابق مجلس (مهدی کروبی) از معرکه به در شده اند. (کروبی که مدعی شده بود که انتخابات اخیر ریاست جمهوری مخدوش است، اکنون درصدد تاسیس یک حزب جدید سیاسی است.)

بنابراین اکنون از نظر یزدی ، «آنها می گویند که ما طبقه حاکمه هستیم و ما با اسلام برابریم. ماندن در قدرت بسیار مهمتر از زندگی روزمره ایرانیان است. اما اکنون که آن ها تمام قدرت را در دست دارند، چگونه می خواهند آن را حفظ کنند؟ در دوران امپراطوری میجی در ژاپن محافظه کاران تمام قدرت را در دست داشتند. برای نگهداری این قدرت، آن ها تغییراتی را در سیستم اعمال کردند. » اما همچنان که یزدی سرسختانه مبارزه می کند، با این حال همچنان خوشبین باقی می ماند: « روشنفکران ایران دارای قدرت زیادی هستند. ما جوان تریم ملت جهان هستیم؛ 70 درصد از جمعیت ما زیر 30 سال سن دارند. 70 درصد دانشجویان دانشگاه های ایران را دختران تشکیل می دهند. زنان در همه زمینه های زندگی فعالند

یزدی به عنوان وزیر خارجه اسبق که در آمریکا تحصیل کرده است، منازعه بدون وقفه ایران و آمریکا را بر سر دو موضوع می بیند: فعالیت هسته ای و حقوق بشر. « ایران راهی ندارد جز آنکه تصمیمات آژانس انرژی اتمی را بپذیرد. بسیاری از ایرانیان معتقدند که ما باید غنی سازی اورانیوم را متوقف سازیم و به بحران خاتمه دهیم.» البته این گفته یزدی کاملا با احساس مردمی که در مسجد، بازار و یا چایخانه ها هستند منطبق نیست. برخی از آنها مسئله اتمی را به عنوان یک خواسته ملی تلقی می کنند.

در بحث حقوق بشر، یزدی معتقد است: « راهی به بیرون از دهکده جهانی وجود ندارد. این نیز از طرف آمریکا طراحی نشده است. آمریکا خود نیز تلاش می کند تا با آن منطبق شود. حتی آمریکا نمی تواند در این میان با سایر کشورها به رقابت بپردازد درحالی که یک حکومت عقب مانده داشته باشد. چنانچه برخی از اقتدارگراهای ایران دموکراسی آمریکایی را سرزنش می کنند. حتی اگر ایران در مسئله هسته ای موفق شود، مسئله حقوق بشر باقی خواهد ماند. به همین دلیل است که راستگراهای ایران هرآنچه که دلشان می خواهد نمی توانند انجام دهند. »
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین