آفتاب: ایمون زاید از این هفته شروع کرده به نگارش خاطراتش در تهران برای سایت فوتبالی وقت اضافه» ایرلند.
ایران؟ شوخی می کنی؟
این اولین ری اکشن من بود وقتی در دسامبر گذشته شنیدم که باشگاه پرسپولیس به من علاقمند شده. من فصلی رویایی را با دری سیتی تمام کرده بودم. قهرمانی در لیگ کاپ، رسیدن به جایگاه سوم لیگ در پایان فصل و رسیدن به قله اروپا، چیزی که ما فکرش را می کردیم. آقای گلی در لیگ و گرفتن جایزه بهترین بازیکن از نظر منتقدان لیگ حرفه ای ایرلند و اتحادیه بازیکنان.
صادقانه بگویم که خیلی دوست داشتم حداقل یک فصل دیگر را در دری بمانم. داشتم خیلی خوب از استفان کلی چیز یاد می گرفتم. تماشاگران دوستم داشتند و خلاصه همه چیز عالی بود. شرایطی که باعث می شد دوست داشته باشم که بمانم و پیشرفت کنم.
پیشنهاد از ایران، برای من یا هر کس دیگری عجیب و شگفت انگیز میتوانست باشد با توجه به اخبار ضد و نقیضی که از این کشور شنیده بودیم و این پیشنهاد درست در زمانی به من رسید که تازه مسابقات کشورهای عربی در دوحه قطر به پایان رسیده بود و من هم به تیم ملی لیبی دعوت شده بودم.
آنجا بود که پیشنهادی به من شد برای بازی در لیگ ایران. پیشنهادی از پرسپولیس، بزرگترین تیم ایران و یکی از بزرگترین تیم های فوتبال آسیا. پرسپولیس تیمی از تهران، پایتخت ایران با جمعیتی نزدیک به 15 میلیون نفر.
بعضی وقت ها در زندگی و در زندگی فوتبالی باید تصمیماتی بگیری خارج از محدوده همیشگی و روزمره ات. وقتی که یک فرصت منحصر به فرد داری برای تجربه اتفاقی عجیب. زندگی کوتاه است و عمر فوتبال حرفه ای کوتاهتر پس بهتر است که گاهی دست به ریسک بزنی.
به سرعت رو به جلو؛ فقط چند ماه کوتاه و حالا نشسته ام در آپارتمانم در تهران تا نخستین بخش از خاطراتم را برای سایت «وقت اضافه» بنویسم. شاید در آغاز کمی عصبی بودم و نگران اما حالا فکر می کنم یکی از هوشمندانهترین تصمیماتم را در فوتبالم گرفته ام.
در همین 3 ماه این قدر خاطره دارم که بتوانم یک کتاب برایتان بنویسم. از اتفاقات جالبی که در ایران برایم افتاده است. نخستین بازی آسیاییام در پرسپولیس افتاده بود به سال نوی ایرانی ها. من بازی اول تیم در آسیا که عربستان بود را به دلیل آسیب دیدگی از دست داده بودم و بازی با الشباب امارات برایم نخستین تجربه آسیایی بود. تجربه ای که نمی دانستم چطور خواهد بود. آن شب را هیچ وقت در زندگی ام فراموش نمی کنم. شبی رویایی که من به تنهایی در این برد شیرین، 3 بار گلزنی کردم.
این دومین هت تریک من بود در 6 بازی و اینکه 7 گل را فقط در همین 6 بازی زده بودم. بازی جلوی 82 هزار و 700 نفر، این بیشترین جمعیتی بود که من در کل فوتبالم برابرشان بازی می کردم و همه طرفدار پرسپولیس بودند.
برای بازی فینال کوئین پارک رنجرز شاید 80 هزار نفر بیایند یا بازی مهم چهارشنبه قبل بارسلونا و میلان تنها 70 هزار نفر را به ورزشگاه کشانده بود اما این مسابقه ... تنها درباره اش می توانم بگویم: WOOOOOOOOOOOOOOOOW!!!
هت تریک و جمعیتی بیش از 80 هزار نفر که یک بند نامت را فریاد می زنند؛ واقعا رویایی است. تماشاگران پرسپولیس واقعا استثنایی هستند. بازی برایشان وقتی مدام قدردان زحماتت هستند، یک تجربه رویایی است. وقتی با تمام وجود نامت را صدا می کنند.
بازی ها در ایران به ندرت در روز جمعه برگزار میشود. من تقریبا در هر روزی از هفته در ایران بازی کردهام به جز جمعه! معمولا از من سوال میشد که جمعهها چه کاری انجام میدهم. اول از همه باید بگویم که ایرلند به نوعی خانه من است چرا که ده سال آنجا بازی کردهام و جامهای مختلفی با تیمهای مختلف به دست آوردهام. آنجا بازیها جمعه برگزار میشد و من جمعه ها مشغول بازی بودهام. اما عصر جمعه در تهران یک فنجان قهوه مینوشم و با لپ تاپ کار میکنم. معمولا در یک صفحه نتایج زندهی تمام بازیها را چک میکنم و در صفحهی دیگر گزارش زندهی بازی دری یونایتد را گوش میدهم. دوست دارم همیشه نتایج این تیم را دنبال کنم و برایم فرقی نمیکند چه مدت سپری شود. امشب هم همین کار را انجام میدهم.
تا هفته بعد!
اکسترا تایم / 30 مارس