آفتابنیوز : آفتاب: این هشدارها شامل عدم اجرای صحیح قانون هدفمندی یارانهها بود که از آن بهعنوان بزرگترین و مهمترین قانون اقتصادی تاریخ ایران یاد میشود. بخشی از نمایندگان و کارشناسان اقتصادی بارها در مورد تبعات اجرای نادرست آن هشدار داده بودند.
افزایش تورم و گرانی یکی از تبعات انجام نشدن صحیح قانون هدفمندی یارانهها بود که هم اکنون همگان با تمام وجود آن را حس میکنند. کار بهجایی رسید که دولت پس از اظهارنظرهای تکذیبگونه، سرانجام مجبور به اعتراف شد و اعلام كرد برای مهار این پدیده، دست بهکار شده است.
در همین راستا، توکلی هفته گذشته با کنایه اظهار کرده بود که بالأخره موج گرانیها و افزایش قیمت گوجه، به منطقه نارمک تهران (محله احمدینژاد) رسید و رییسجمهوری هم این تورم را این هشدارها شامل عدم اجرای صحیح قانون هدفمندی یارانهها بود که از آن بهعنوان بزرگترین و مهمترین قانون اقتصادی تاریخ ایران یاد میشود، با نمایندگانی همانند احمد توکلی، بارها در مورد تبعات اجرای نادرست آن هشدار داده بودند. افزایش تورم و گرانی یکی از تبعات انجام نشدن صحیح قانون هدفمندی یارانهها بود که هم اکنون همگان با تمام وجود آن را حس میکنند. کار بهجایی رسید که دولت پس از اظهارنظرهای تکذیبگونه، سرانجام مجبور به اعتراف شد و اعلام كرد برای مهار این پدیده، دست بهکار شده است.سرانجام درک کرده تا برای مقابله با آن کاری کند! افزایش تورم و گرانی، موضوع گفتوگوی کوتاه پنجره با رییس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی شد و وی با اظهاراتی جالب در اینباره بیان کرد که در ادامه مي آيد:
آقای دکتر! شما قبل از آغاز سال نو استعفای وزرای اقتصادی را به علت عملکرد ضعیفشان خواسته بودید. آیا در مورد گرانی هم خواستار استعفای آنها بهویژه وزیر تجارت هستید؟
در مورد گرانی یک نفر دو نفر مقصر نیست، بلکه مجموعه تصمیمگیریها موجب ایجاد گرانی و افزایش قیمتها میشود.
اصلا چرا این وضعیت پیش آمده؟ آیا همچنان بهنظرات قبلی خود مبنی بر تبعات اجرای قانون هدفمندی یارانهها و تورم سرسامآور آن پافشاری میکنید؟
ما اصرار داشتیم در اجرای قانون هدفمندی، اصل تدریجی بودن رعایت شود تا دولت نتواند ظرف یک سال کار را تمام کند. اجرای نادرست قانون هدفمندی یارانهها، یکی از علل بهوجود آمدن این وضعیت است. اصرار دولت بر اجرای سریع قانون هدفمندی این بلا را بر سر مردم آورد.
به همین علت بود که گفتید مجلس ترمز دولت را خواهد کشید؟
من قبلا هم گفتهام. هدفمندی یارانهها کار بزرگی است، اما تندرویهای دولت موجب میشود دنده عقب برود. ما باید جلوی این تندروی را بگیریم تا مشکلات از این هم که هست بیشتر نشود. مردم بارها به ما، بهخاطر تورم افسارگریخته، اعتراضات شدیدي کردهاند و حتی از ما میخواهند اجرای قانون هدفمندی متوقف شود. واقعا صدای ملت درآمده و باید فکری در اینباره کنیم.
دولت در کمیسیون تلفیق اعلام کرده که میخواهد از اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها، 135 هزار میلیارد تومان کسب درآمد کند که با این کار قیمت آب هر متر مکعب 350 تومان و قیمت گاز 355 تومان میشود؛ آیا مردم قادر به تحمل این فشار هستند؟ چه اهدافی برای اتخاذ این تصمیمات، در نظر دارید؟
تولیدکنندگان عدم حمایت دولت را موجب بهوجود آمدن گرانیها عنوان میکنند و اعتقاد دارند که افزایش هزینه تولید گرانی را بهوجود آورده و فقط گرانفروشی محسوس وجود ندارد.
تولید در ایران، از گذشته به دلایل مختلف مشکل داشته و متأسفانه در سالهای اخیر شدیدتر هم شده که یک علت آن ترویج واردات در کشور است. در دولت اصلاحات بهدلیل اینکه قصد داشتند عضو سازمان تجارت جهانی شوند، به غلط تعرفهها را کاهش دادند که این یک اشتباه استراتژیک بود.
ما در زمان ریاستجمهوری احمدینژاد، استدلالهای زیادی برای افزایش تعرفهها مطرح کردیم و حتی تعرفهها را بالا میبردیم، اما دولت در عمل جور دیگری رفتار میکرد و تعرفهها پایین میآمد؛ به نوعی باید گفت در این زمینه زورمان نرسید.
نتیجه کاهش تعرفهها فشار زیاد به تولید و افزايش واردات جنسهای چینی بود و واردات این اجناس یک «توسری» به تولید داخل بود.
آیا هدفمندی هم در افزایش هزینه تولید نقش داشت؟
100 در صد! اصلا اجرای غلط هدفمندی یارانهها موجب شد تا بخش تولید در کشور آسیب زیادی ببیند که به تبع آن قیمت انرژی و سپس کالاهای تولیدی داخل افزایش شدیدی پیدا کرد و همین موجب شد تا واردات رشد و قدرت خرید مردم کاهش پیدا کند. همچنین عدم پرداخت سهم تولید، با این استدلال که عدم افزایش قیمت گازوئیل به نوعی حمایت از تولیدکنندگان است، باعث تشدید تورم شده است. دولت معتقد است تعطیلی بنگاههای اقتصادی اشکالی ندارد و باعث بهوجود آمدن بنگاههای اقتصادی جدید با توان بیشتر میشود که این استدلال اساسا اشتباه است.
ما باید اصرار داشته باشیم که سهم تولید پرداخت شود این حرفهای سخیف سرمایهداری را که بنگاههای اقتصادی تعطیل شوند اشکالی ندارد، قبول نکنید. اینها استدلالهايي عقب مانده است، دولتهای غربی و آمریکا نیز به این استدلال، عمل نکردند.
برای رفع این وضعیت چهکار بايد كرد؟
اگر به تولیدکنندگان و صنعتگران برای تغییر ساختار تولید زمان بدهیم، فشارهای تورمی خنثی میشود و بهرهوری نیز افزایش مییابد. بهدلیل اینکه بخش مهمی از عامل تولید انرژی است افزایش قیمت آن موجب شد تا هزینه تمام شده کالاهای داخلی بالا برود و قیمت اجناس داخلی افزایش پیدا کند که همین امر سبب شد تا قدرت خرید مردم دچار کاهش شود.
موضوع بیماری هلندی که مطرح کردید، آیا با افزایش تورم در تضاد نیست؟ چراکه بیماری هلندی معمولا به رکود تعلق دارد، نه تورم.
یکی از ویژگیهای بیماری هلندی افزایش نقدینگی بیش از حد است که نشانهها و تبعات آن را در اقتصاد دیدیم. سال گذشته وزارت اقتصاد آماری منتشر کرد که طبق آن در 14 ماه اول اجرای قانون هدفمندی 45 هزار میلیارد تومان صرف پرداخت نقدی یارانهها شده در حالیکه قرار بود درآمدهای حاصل از اجرای آن قانون بین مردم، بنگاههای اقتصادی تقسیم شود، اگر این توزیع انجام میشد، تورم به این شکل افزایش نمییافت! اما متأسفانه دولت با پول نقد و منابع بانک مرکزی یارانه نقدی پرداخت کرد و اقتصاد ما را که مستعد به بیماری هلندی بود بدان مبتلا کرد.
اصلا خرج بیحساب و کتاب دلارهای نفتی به اسم کار عمرانی موجب پیدایش بیماری هلندی شد، یعنی کل یارانههایی که توسط دولت تا پایان 23 بهمن سال گذشته پرداخت شد 45 هزار میلیارد بود در حالیکه درآمدهای حاصل از هدفمندی تنها 29 هزار میلیارد بود لذا دولت تصمیم گرفت 16هزار میلیارد تومان کسری باقیمانده را از محل فروش نفت جبران کند و بانکها تصمیم گرفتند اسکناس چاپ کنند که این در اصطلاح اقتصادی پول پرقدرت نام دارد؛ همین نقدینگی میزان تورم را به مقدار زیادی بالا برد.
همه این تبعات را پیشبینی میکردید اما مجلس چرا نتوانست مقابل بیقانونی دولت بایستد؟
زورمان نرسید! مجلس تلاش زیادی انجام داد تا این گرانیها کمتر اتفاق بیفتد، اما رییسجمهوری سعی نمایندگان را باطل کرد، چراکه قصد داشت این قانون را طی دو سال بهصورت کامل اجرا کند.
مجلس معتقد بود اگر قانون هدفمندی یارانه در کمتر از ۵ سال اجرا شود، به مصلحت کشور نیست؛ اگر چه در نهایت دولت حرف خودش را اجرایی کرد. این کارهای غیر قانونی دولت باعث تشدید تورم، ایجاد رکود در تولیدات میشود.
شما در نشست علمای مشهد به افزایش بیسابقه سرانه ارز هر ایرانی در زمان احمدینژاد اشاره کردید. آیا با وجود افزایش سرانه نوسانات نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی هم در بهوجود آمدن این وضعیت تأثیرگذار بود؟
بله. نوسانات در بازار ارز موجب شد تا در مدت 40 روز ارزش پول داخلی 60 درصد کاهش ارزش پیدا کند و این امر موجب شد تا قدرت رقابت اجناس داخلی با خارجی کمتر شود و صادرات لطمه زیادی متحمل شود و بهدنبال آن واردات افزایش پیدا کند.
معتقدم اولین راه حل این مشکلات این است باور کنیم نباید با پول نفت این چنین رفتار کرد و آن را بیمحابا خرج کرد، متأسفانه دولت در هزینه کردن ارز بدترین تصمیمها را اتخاد کرد.
سرانه هر ایرانی به قیمت ثابت در دوره آقاي میرحسین موسوی سالانه 608 دلار، در دوره آقای هاشمی رفسنجانی سالانه 384 دلار و در زمان آقای خاتمی سالانه 364 دلار بود، اما در پنج سال اول دولت احمدینژاد این رقم به 824 دلار افزایش پیدا کرد. همانطور که گفتم این دلارها بدون تفکر خاصی هزینه شد تا شاهد افزایش تورم باشیم و وضعیت گرانی و معیشت بدتر از قبل شود.
آیا شایعه استعفای وزیر صنعت، معدن و تجارت در پی این گرانیها را شنیدهاید؟
معلوم نیست درست باشد، اما مطمئن باشید او تنها مقصر این گرانیها نیست.
جهان