آفتابنیوز : سیاست خارجی ایران بدون توجه به توازن قدرت میان محافظه کاران و اصلاح طلبان این کشور، براساس اصولی تنظیم شده که در میان تمامی سیاستمردان مشترک است. جدال های شدید حزبی در طول یک دهه گذشته، ظهور اجماع در سیاست خارجی ایران را در پرده ابهام قرار داده است ولی شواهد حاکی از تشکیل ائتلافی به این منظور بود که ایران نمی تواند در نظم نوین جهانی در انزوا بماند.
تهران هم به این ترتیب روابط خوشایندی با بازیگران مهم جهانی مانند چین، روسیه و اتحادیه اروپا بر هم زد تا مانع از گسترش رویکرد خشونت آمیز آمریکا در قبال ایران شود. هر چند جمهوری اسلامی به حمایت از شبه نظامیان در مقابل اسرائیل ادامه می دهد و برنامه هسته ای خود را دنبال می کند، با این حال سیاست خارجی آن دیگر شبیه کشوری انقلابی نیست.
این قضیه می تواند ایران را از مخمصه نجات دهد زیرا ترکیب حکومتی در ایران هم در حال تغییر است و انقلاب و آنهایی که در ایجاد جمهوری اسلامی نقش داشتند، به تدریج در حال کنار رفتن هستند و نسل تازه ای در حال در دست گرفتن قدرت است.
رئیس جمهوری جدید ایران و کابینه وی در پاسخ به مشکلات عدیده ایران مدام از منفعل بودن افراد پیشین از خود انتقاد می کنند که انقلاب را به سوی فسادی فراگیر در کشور رانده است.
آنها مصمم هستند که آزادی های اجتماعی و فرهنگی دوران اصلاحات را تغییر دهند و سیاست اقتصادی مساوات را برقرار سازند.
اما در سیاست خارجی، رئیس جمهوری جدید به خوبی در میان پارامترهای درست سیاست جهانی ایران حرکت می کند و در مجلس هم اعلام کرد که ایران باید روابط سازنده ای با کشورهای منطقه و اروپا داشته باشد. در مقابل ناسیونالیست هایی که در زمینه اجرایی فعالیت می کنند، از ایده «گفتگوی تمدن ها» در دولت پیشین دوری کرده و بی تفاوتی مشهودی را در برابر ایجاد روابط مجدد با آمریکا نشان می دهند گویی قسم خورده اند که تنش زدایی چند جانبه و موفقیت آمیزی که تنها دستاورد دوران اصلاح طلبان بوده است را به خطر بیندازند.
تمامی این قضایا تنها چیزی که نشان نمی دهند این است که مذاکرات فعلی ایران و اروپا به قصد حل مناقشه هسته ای ایران صورت می گیرند که بیش از دو سال است با شکست مواجه می شود. دلیل این مسأله نیز مواضع کاملا متفاوت ایران و اروپاست که مصالحه را ناممکن ساخته است.
در دو سال اخیر دستیابی به چرخه سوخت هسته ای یکی از ارکان سیاست مدرن ایران شده است و تفاوت نگران کننده ای در سیستم سیاسی ایران به وجود آورده است. در همین حال اهداف هسته ای ایران جامعه جهانی را آزار می دهد و پیروان آیت الله خمینی از ماموریت خود برای صدور انقلاب دست برداشته و آن را با اقدامات سنتی در زمینه منافع ملی جایگزین کرده اند.
رئیس جمهوری جدید ایران هم به رغم تمامی نگرانی ها هیچ علاقه ای به تغییر سیاست جهانی ایران نشان نداده است و گویا هیچ کس دیگری هم در نظام حکومتی ایران خواهان آن نیست.
با این حال اینکه بتوان تصور کرد سیاست خارجی ایران در حال ورود به دوران رادیکال جدیدی است، برداشت نادرست دیگری از جمهوری اسلامی و پارادوکس های فراوان آن است.