آفتابنیوز : آفتاب: مراسم تشييع پيكر علي كسمايي برگزار شد.
به گزارش ايلنا، مراسم تشييع پيكر مرحوم علي كسمايي، از ساعت 9:30 صبح امروز(پنجشنبه 8 تيرماه 91) از مقابل تالار وحدت به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا انجام شد.
در مراسم تشييع پيكر اين دوبلور، فرامز اميني؛ از نزديكان علي كسمايي در سخناني از ايشان به عنوان يكي از بزرگترين اساتيد دوبله ايران ياد كرد و گفت: بسياري از بزرگان حال حاضر دوبله ايران از شاگردان مرحوم كسمايي هستند. وي حق بزرگي بر گردن دوبله و هنر اين كشور دارد و حكم پدر را براي دوبلورهاي ايراني داشت. ايشان در عرصه دوبله درختي را پرورش داد كه شاخ و برگ آن اساتيدي نظير اسماعيلي، جليلوند و افشاريه شدند.
وي ادامه داد: استاد كسمايي ازدواج نكرده بود و خانواده و فرزندي نداشت تا از ايشان نگهداري كند. در اين روزگار كه بسياري، پدر و مادرهاي خود را به سراي سالمندان ميبرند، دو نفر از همسايههاي مرحوم كسمايي نزديك 20 سال بي هيچ چشم داشتي از وي نگهداري كردند. آقاي حيدر زارعي و همسر ايشان تا لحظه آخر دركنار استاد كسمايي بودند.
در ادامه حيدر زارعي در سخنان كوتاهي گفت: استاد كسمايي همسايه ما بودند و به خاطر منش و شخصيت او، به شدت به ايشان علاقهمند ايشان بوديم. اي كاش اين جمعيت قبل از فوت ايشان هم به وي سر ميزد. مرحوم كسمايي خيلي غريبانه فوت كردند.
محمد علي ديباج، دوبلور و از شاگردان كسمايي گفت: لقب پدر دوبله ايران به حق به زنده ياد علي كسمايي داده شده است. ايشان حق بزرگي بر گردن هنر دوبله دارند و از زمان شروع فعاليت، به عنوان يكي از بزرگترين و مهمترين بخشهاي كار به تربيت و آموزش دوبلورهاي جوان پرداختند. بسياري از همان دوبلورها، امروز به عنوان پيشكسوت و سرمايه عرصه دوبله به حساب ميآيند. از طرف ديگر فيلمهايي كه ايشان دوبله كرده است، هنوز جز آثار درجه يك به شمار ميرود و هنوز نظير دقت ايشان در دوبله، كمتر مشاهده ميشود. يادشان گرامي و روانشان شاد باد.
بعد از اتمام صحبتهاي ديباج، پيكر بيجان علي كسمايي به روبروي در ورودي تالار وحدت رسيد و حضار و شاگردان ايشان، پيكر وي را به محل برگزاري مراسم انتقال دادند.
در ادامه مراسم غلامعلي افشاريه؛ دوبلور و از شاگردان كسمايي ضمن تشكر از حاضرين گفت: من از شاگردان كسمايي هستم و كار خود را از سال 1338 در فيلم مرد هزار چهره شروع كردم. ايشان طرفدار جريان جوانگرايي بود و كمك زيادي به من كرد و چيزهاي زيادي به من ياد داد. در جريان دوبله آن برنامه، ما چند نفر جوان تازهكار بوديم. امروز تمام آن جوانان از جمله: منوچهر والي زاده، بهروز وثوقي و مرحوم حسين معمارزاده و مرحوم كسبيان، جز بزرگان دوبله ايران به حساب ميآيند.
وي ادامه داد: من در 12 فيلم با مرحوم كسمايي فعاليت كردم و از ايشان چيزهاي زيادي آموختم. ايشان به خصوص در مسئله ديالوگ نويسي، حق بسيار بزرگي بر گردن دوبلاژ ايران دارد. اگر امروز دوبله ايران براي خود اسم و رسمي دارد، مرحوم كسمايي نقش بسيار بزرگي در اين پيشرفت داشته است.
محمود قنبري؛ دوبلور و يكي ديگر از شاگردان كسمايي ضمن عرض تسليت گفت: كسمايي پدر دوبله ايران و پدر همه ما بود. من افتخار شاگردي ايشان را نداشتم، اما خاطرات خوبي از وي دارم. يكي از بهترين اين خاطرات، مربوط به سال 87 است. در آن زمان با وجود اينكه، ايشان 94 ساله بودند ديالوگ فيلمي را با وسواس خاص خودشان نوشته بودند.همان مدت كوتاه همكاري افتخار بزرگي براي من بود. ايشان چيزهاي زيادي به همه ما آموختند.
احمد ميرعلايي (مديرعامل بنياد فارابي) در مورد مرگ كسمايي گفت: خوش به سعادت كساني كه مانند مرحوم كسمايي وقتي ميروند، مردم اينگونه از رفتن آنها نارحت باشند.
وي ادامه داد: من اين افتخار را داشتم كه در سال 63 در كلاسهاي دوبله صدا و سيما شاگرد مرحوم كسمايي باشم. متانت و آرامش ايشان در كلاسهاي درس، هنوز در ذهن من مانده است. من در كلاسهاي ايشان علاوه بر دوبله، منش و راه و رسم رفتار درست و منش انساني را آموختم.
حسين عرفاني؛ دوبلور گفت: ايشان يكي از بزرگان هنر ايران بود. او كار خود را ابتدا در سينماي ايران به عنوان كارگردان شروع كرد و بعد به بخش دوبله پيوست. ايشان استادي بودند كه بيشتر بزرگان هنر دوبله ايران افتخار شاگردياش را داشتند. از او آثار ارزندهاي مثل: مي خواهم زنده بمانم، اشك ها و لبخندها، بانوي زيباي من، هزار دستان، ميرزا كوچك خان، سربه داران و گوزنها به يادگار مانده است.
مراسم ترحيم علي كسايي روز شنبه (10 تيرماه 91) از ساعت 15:00 الي 16:30 در مسجد بلال صدا و سيما برگزار ميشود.
پايان پيام
یا دور شو ، یا گور شو . مخصوصا" توی خاک اگر بری ، اونقدر
عزیز میشی ، که حدی نداره .
در این طور مواقع ، باید از مسئولین رادیو و تلویزیون و یا مسئولین
سینما ، توقع عیادت و رسیدگی ، به این هنرمندان سالخورده را
داشت . باید تیمی که مسئولیتش رسیدگی به این هنرمدان باشد ، در هر دو جا ، مشغول انجام وظیفه باشند . و گرنه نوشدارو ، بعد از مرگ سهراب ، فایده ای ندارد .