آفتابنیوز : آفتاب: بنابر اعتقادات پیروان مذهب تشیع و تفکر کلامی شیعه، فلسفه امامت در وجود پاک مصلح کل، دوازدهمین امام و پیشوای شیعیان متجلی است، کسی که هم نام پیامبر (ص) و فرزند حسن ابن علی عسکری (ع) است. در استراتژی شیعه به غیر از اعتقاد راسخ به غدیر خم و عاشورا انتظار فرج بسیار نقش تعیینکننده دارد. انتظاری که اندیشه سازنده و حیات آفرین را باعث گشته و انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی با اتکاء به مکتب فکری ولایت فقیه، یکی از ثمرات آن است.
شکی نیست با توجه به تاریخ پرفراز و نشیب شیعه همیشه در میان آنان دو نوع انتظار فرج رواج داشته و هر دوی آنها مورد تأکید و توجه بوده است.
١ ـ انتظار سازنده و مثبت: که از آن به انتظار قائمان تعبیر شده است.
٢ ـ انتظار تخریبگر و منفی: که انتظار قاعدان و راحتطلبان است.
از تعریف مفهومی نوع اول به بافضیلتترین عبادتها تعبیر شده است.
امام علی (ع) در سخن حکیمانهای در کلمات قصار خود فرموده است: «اَفْضَلُ الْعبادهِ انتظارُ الفَرَجِ» باارزشترین عبادتها انتظار فرج است. انتظاری که نیروزا، امیدآفرین و تحرکبخش است. امامان معصوم و عالمان دینی دلسوز به مثل امام راحل (ره) این نوع انتظار فرج را منظور نظر داشته و آن را ترویج کردهاند و بر این باورند که منتظران واقعی فرج، علاوه بر علاقه و اعتقاد قلبی، همیشه تلاش عملی لازم برای نیل به مطلوب را به انجام میرسانند و در ضدیت با ظالم و حکام جور قرار دارند.
برخلاف مفهوم واقعی یاد شده از انتظار فرج، انتظار منفی و باطلگرایانه است. انتظار تخریبگری که شاه دوستی و توجیهگری کار ظالمان را در گذشته در پوشش انتظار فرج در پی داشت و در عمل منجر به تعطیلی مقررات و حدود اسلامی شد و با مسلمات اسلام و تشیع ناسازگار است مرحوم شهید آیتا... دکتر بهشتی * این نوع از انتظار فرج را دروغ تاریخی معرفی کرد و گفته است: اگر کسی در یک بستر و در میان یک لحاف پر غویی راحت بخوابد و مشغول خمیازه و لمیدن باشد و دستش را از گرمی به سردی نزند، خوش باشد و خوش بگذراند به چنین کسی منتظر گفته نمیشود. منتظر کسی است که در یک دست او قرآن و در دست دیگرش سلاح و ابزار جهاد و دفاع باشد و موانع فرج مولا را از سر راه بردارد و جالب توجه این است که انقلاب اسلامی ایران عرصه رودررویی این دو نحوه نگرش و تعریف از موضوع انتظار فرج بوده است.
یکی مفهوم پیشبرنده و مسئولیتآفرینی که امام (ره) و یارانش در آن خط سیر قرار داشتند و خمیر مایه اصلی انقلاب محسوب میگردد و دیگری باور به انتظار از نوع منفی و اغواکنندهای که جوانان را در جلسات دعای ندبه در پوسته ظاهری دین قرار میداد و انرژی مبارزه و ستیز با طاغوت و ظلم را از آنان میگرفت. یک چنین انتظاری مانع بزرگی در سر راه امام (ره) و مبارزات حقطلبانه دینی بود و امام (ره) به فرموده خودش، از دست مقدسین بیخبر از خدا که سردمدار این نوع برداشت از انتظار فرج بودند خون دل زیادی خورده است.
او در یکی از سخنان دردمندانه خود در این رابطه میگوید:
یک دستهای میگفتند، باید عالم پر از معصیت بشود تا حضرت بیاید. ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری میخواهند بکنند، گناهها زیاد بشود که فرج نزدیک بشود. (صحیفه نور، ج ٢١، ص ١٤) یک دسته از این بالاتر بودند، میگفتند باید دامن به گناه زد، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و فساد و ظلم بشود و حضرت سلام الله علیه تشریف بیاورد ... البته در بین این دسته منحرفهایی بودند، اشخاص سادهلوح هم بودند (همان منبع)
وی در پیامی خطاب به طلاب جوان و مبارز فرمود: دیروز حجتیهایها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابیتر از انقلابیون شدهاند.
ولایتیهای دیروز که در سکوت و تحجر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریختهاند و در عمل پشت پیامبر (ص) و اهل بیت عصمت و طهارت را شکستهاند و عنوان ولایت برایشان جز تکسب و تعیش نبوده است، امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را میخورند (صحیفه نور، ج ٢١، ص ٢٨١)
در هر حال همچنان که اشاره شد، انتظار فرج نیز همچون سایر مفاهیم بلند و ارزشمند دینی و اعتقادی دستخوش تحریف بوده است ولی در بینش و دیدگاه امام (ره) و مکتب فکری او چون مفهوم سازنده و گرهگشای آن محفوظ مانده و به دور از تحریف بوده است به انتظار دروغین خط بطلان کشیده و توانسته است وضعیت نامطلوب دوران ستمشاهی و سیستم طاغوت را مطرود سازد و فرایند مثبتی را پیش روی مردم ستمدیده بگشاید.
در چنین شرایطی رسالت و مسئولیت نخبگاه آگاه و دلسوز بسیار سنگین است. تبیین درست فلسفه غیبت و بیان شرایط جامع ظهور نَبَأ عظیم الهی و مصلح کل حضرت امام مهدی اروا ضاله الفداء امروز بیش از هر زمان دیگر ضرورت دارد. اقدامی که فلسفه مهم انتظار فرج و امید به آینده روشن را در عصر بیداری اسلامی نوید میدهد طبیعی است با روشن شدن حقایق و سره گشتن موارد و مصادیق حق از ناسرههای نابحق از راه روشنگری عالمان و نخبگان کارآمد روشن و مشخص خواهد کرد که صف منتظران قائم از منتظران قاعد جداست و در آن صورت بسیار خواهند بود کسانی که خواهند گفت سلام بر او، سلام بر مصلح و ناجی کل و سلام بر منتظران واقعی او.