آفتابنیوز : آفتاب: المیپک 2012 لندن ، اگر چه نتایج خوبی را برای کاروان ورزشی ایران به همراه داشت و در مجموع رضایت نسبی را در میان مردم ایجاد کرد ، اما پایان آن ، مصادف شد با حادثه تلخ و غم انگیز زلزله آذربایجان. از این رو ، با توجه به اولویت خبرهای مربوط به این حادثه - که هنوز هم این موضوع انسانی باید در اولویت باشد - بحث المپیک به حاشیه رفت.
مع الوصف انصاف حکم می کند که نتایج خوب ورزش ایران در المپیک لندن ، ارج نهاده شود و در این میان ، علاوه بر ورزشکاران و مربیان که در خط مقدم این رقابت ها زحمات زیادی را متقبل شدند ، از مدیران ورزشی نیز به نیکی یاد شود.
در تقسیم بندی های رسانه ای کشور ، به عنوان رسانه ای منتقد شناخته می شود ولی معنای واقعی انتقاد ، صرفاً بازگو کردن نقایص نیست بلکه در کنار این مهم ، بخش دیگر نقد ، اشاره به نکات مثبت نیز هست. بنابراین ، در کنار انتقاداتی که در طول این سال ها بر دولت و مشخصاً بر افرادی مانند علی آبادی ، سعیدلو و وزارت ورزش داشته ایم و بر آنیم که نقدهایمان نیز اصولی بوده است ، باید سهم این مدیران در پیروزی های اخیر ورزشی مان را یادآور شویم و بپذیریم که اگر ورزش ایران توانست در لندن توفیقاتی به دست آورد و رکورد مدال های ایران در تمام دوره های المپیک را بشکند ، بخش مهمی از این موفقیت رهین برنامه ریزی و مدیریت همین افراد و سایر مدیران میانی ورزش کشور در 4 سال اخیر است.
بیایید فرض کنیم که کاروان ورزشی ایران با تنها یک مدال برنز ، در رده هفتاد و چهارم می ایستاد و یک افتضاح ورزشی در لندن برای کشورمان رقم می خورد. در چنان صورتی ، همه رسانه های منتقد و از جمله عصرایران ، انتقادات تند و تیزی را متوجه مدیریت ورزش می کردند و البته حق هم همین بود.
حالا آن اتفاق نیفتاده و کاروان ایران با 12 مدال طلا و نقره و برنز در رتبه هفدهم جهان قرار گرفته است که موفقیت خوبی به شمار می رود.
همان طور که در صورت شکست ، نوک تیز حملات باید متوجه مدیران ورزشی می شد ، اکنون نیز انصاف و وجدان حکم می کند که قدر السهم مدیران در این پیروزی ها به رسمیت شناخته شود و مورد احترام و تقدیر قرار گیرد.
نمی شود که در صورت شکست گفت مدیران دولتی بد کار کردند و در حالت پیروزی ، روش محاسبه را عوض کرد و مثلاً گفت همه این پیروزهای به فلان مربی یا فلان ورزشکار مربوط می شود و نسبت به نقش مدیریت و برنامه ریزی و سرمایه گذاری تجاهل کرد و متعصبانه و از سر سیاسی کار آن را نادیده گرفت.
به گزارش عصرایران،امروز مدیریت در همه عرصه ها و از جمله ورزش حرف اول را می زند و اگر کاروان های ورزشی آمریکا و چین و انگلیس و روسیه و کره جنوبی و آلمان و ... در رتبه های برتر جدول رده بندی هستند ، در وهله اول به این خاطر است که در این کشورها ، مدیریت ورزشی به درستی اعمال شده است . اگر ایران چهار سال پیش در المپیک 2008 پکن فقط دو مدال کسب کرد و به زحمت توانست پنجاه و یکم جهان شود ، علت اصلی اش این بود که در چهار سال منتهی به 2008 ( و در نگاهی عمیق تر در یکی دو دهه قبل از آن ) مدیریت ورزشی بد عمل کرده بود و به همین خاطر است که بعد از افتضاح پکن ، سیل انتقادات به سمت مدیران ورزشی روانه شد و حتی مجلس هم کمیته ای برای بررسی علل شکست های ورزشی ایران ، تشکیل داد (که البته خود این کمیته هم مرحوم شد و ناکام ماند!).
بنابراین اگر در آن سال ، همین علی آبادی و مسوولان وقت کمیته ملی المپیک و دیگران ، به حق تحت شدیدترین انتقادات بودند ، اکنون با همان استدلال که "مدیران ورزشی ، مسوول هر آنچه در عرصه ورزش اتفاق می افتد هستند" باید در عین حفظ نقدهای اصولی ، به آنها خسته نباشید بگوییم و قدردان زحماتشان باشیم چه آن که این افراد با هزینه های مادی و معنوی این مردم ، کسب تجربه کرده و مدیریت نموده اند و نتیجه کارشان نیز نسبت به دوره های قبلی انصافاً بهتر بوده است.
این ، دور از اخلاق است که فقط ضعف ها را بگوییم و هر گاه نکته مثبتی در کارشان دیدیم ، چون به لحاظ سیاسی منتقدشان هستیم ، دم فرو بندیم و خدای ناکرده مانند بعضی ها ، از موفقیت های ملی آنها نیز ناراحت باشیم.
البته این نوشتار ، هرگز به معنای آن نیست که ورزش ایران و مدیریت آن بدون عیب و نقص است ، یا حتی در المپیک هم کامل بودیم ، چه آن که نقدهای جدی هم در این زمینه وجود دارد که در موعد خود بدان ها پرداخته ایم ( مانند تغییرات غیرقانونی روسای فدراسیون ها) و در آینده نیز خواهیم پرداخت؛ اما تأکید می کنیم که زیبایی کار و خداپسندانه بودنش در این است که اگر جایی از کسی ، ولو رقیب ، کاری خوب و در خور تحسین دیدیم ، گرفتار تنگ نظری و جاهلیت فکری نشویم و اینقدر اخلاق داشته باشیم که عملکرد مثبت را تحسین کنیم و دست مریزاد بگوییم و حتی کمک نماییم.
اگر کاروان ورزشی ایران در المپیک 2012 لندن توانست رکورد مدال هایش را بشکند ، این موفقیت مرهون زحمات مدیران ، مربیان و ورزشکاران است و تقدیر و تشکر از آنها که باعث شادی ما شدند ، بدیهی ترین وظیفه اخلاقی همه ماست. فراموش نکنیم که اخلاق ، مقدم بر سیاست است و انصاف ، درونمایه اخلاق. {$old_album_167670}