راز استقبال گرم ملک عبدالله از احمدی‌نژاد
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: از آن جمله می‌توان به پیامی ضمنی اشاره کرد که پادشاه عربستان برای مقامات رژیم اسرائیل فرستاده است.
در پی شرکت رئیس جمهور ایران در اجلاس اضطراری سازمان همکاری اسلامی در عربستان، دو نکته بیش از بقیه در مرکز توجه رسانه‌ای قرار گرفت: نخست، دستور کار اجلاس که با تعلیق عضویت سوریه در این سازمان همراه شد و دوم، استقبال گرم ملک عبدالله، پادشاه عربستان از احمدی‌نژاد؛ تا جایی که عبدالله وی را در کنار دست خود نشاند.
در این میان، هرچند در نخستین واکنش‌ها پس از برگزاری اجلاس، نکته نخست بیشتر مورد توجه قرار گرفت و به ویژه بر حضور ایران در اجلاسی اشاره شد که در آن متحد منطقه‌ایش، یعنی سوریه با حکم تعلیق روبه‌رو شده، گویا اکنون نکته دوم هم از نظر اهمیت، دست کمی از مورد نخست نداشته و شاید حتی در جایگاهی بالا‌تر از آن قرار داشته باشد.
بنابراین، استقبال گرم و کم سابقه عبدالله از احمدی‌نژاد، در کنار شماری دیگر از رخدادهای پیش و پس از آن سبب شکل‌گیری این گمانه در میان برخی از تحلیلگران شده که هدف اصلی وی از این کار، فرستادن پیام هشداری به رژیم صهیونیستی بوده، مبنی بر اینکه عربستان سعودی با حمله نظامی این رژیم به ایران موافقت نخواهد کرد.
این گمانه از آنجا بیشتر تقویت می‌شود که در هفته‌های اخیر، افزایش تهدیدهای مقامات رژیم صهیونیستی درباره حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران، با افزایش مخالفت دولت آمریکا و به دنبال آن، هم‌پیمانان منطقه‌ای ایالات متحده همراه بوده است.
وقتی نزدیک دو هفته پیش، دولت عربستان سعودی در هشداری بی‌سابقه اعلام کرد که به هواپیماهای اسرائیلی اجازه استفاده از حریم هوایی کشورش را نمی‌دهد و در صورت عبور هواپیماهایی اسرائیلی، آنها را با موشک از بین خواهد برد، هیچ کس تردیدی نداشت که این هشدار، در حقیقت پیام دولت آمریکاست که از زبان سعودی‌ها بیرون آمده است.
افزون بر این، اجلاس کشورهای اسلامی در عربستان نیز بر خلاف انتظار نه تنها نهایتاً به زیر سؤال رفتن اجلاس عدم تعهد منجر نشد، بلکه در پی آن، محمد مرسی، رئیس جمهوری مصر ـ که پیش از آن نسبت به حضور در تهران مردد بود ـ تصمیم نهایی خود مبنی بر حضور در اجلاس یاد شده را اعلام کرد.
همچنین می‌توان گفت همه این تحولات تاکنون به ضرر رژیم صهیونیستی و برنامه‌هایش بوده و از سوی این رژیم به مانند نوعی جبهه‌گیری غیرمستقیم علیه سیاست‌های جنگ‌طلبانه‌اش تعبیر شده است.
به گزارش تابناک،بر همین مبنا، اقدام اخیر عبدالله را نیز نه اقدامی اتفاقی و برنامه‌ریزی نشده و نه بدون هماهنگی با آمریکا، بلکه باید به مثابه پیامی خطاب به بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در نظر گرفت که امضای مشترک باراک اوباما و ملک عبدالله را پای خود دارد.
در پی شرکت رئیس جمهور ایران در اجلاس اضطراری سازمان همکاری اسلامی در عربستان، دو نکته بیش از بقیه در مرکز توجه رسانه‌ای قرار گرفت: نخست، دستور کار اجلاس که با تعلیق عضویت سوریه در این سازمان همراه شد و دوم، استقبال گرم ملک عبدالله، پادشاه عربستان از احمدی‌نژاد؛ تا جایی که عبدالله وی را در کنار دست خود نشاند.
در این میان، هرچند در نخستین واکنش‌ها پس از برگزاری اجلاس، نکته نخست بیشتر مورد توجه قرار گرفت و به ویژه بر حضور ایران در اجلاسی اشاره شد که در آن متحد منطقه‌ایش، یعنی سوریه با حکم تعلیق روبه‌رو شده، گویا اکنون نکته دوم هم از نظر اهمیت، دست کمی از مورد نخست نداشته و شاید حتی در جایگاهی بالا‌تر از آن قرار داشته باشد.
بنابراین، استقبال گرم و کم سابقه عبدالله از احمدی‌نژاد، در کنار شماری دیگر از رخدادهای پیش و پس از آن سبب شکل‌گیری این گمانه در میان برخی از تحلیلگران شده که هدف اصلی وی از این کار، فرستادن پیام هشداری به رژیم صهیونیستی بوده، مبنی بر اینکه عربستان سعودی با حمله نظامی این رژیم به ایران موافقت نخواهد کرد.
این گمانه از آنجا بیشتر تقویت می‌شود که در هفته‌های اخیر، افزایش تهدیدهای مقامات رژیم صهیونیستی درباره حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران، با افزایش مخالفت دولت آمریکا و به دنبال آن، هم‌پیمانان منطقه‌ای ایالات متحده همراه بوده است.
وقتی نزدیک دو هفته پیش، دولت عربستان سعودی در هشداری بی‌سابقه اعلام کرد که به هواپیماهای اسرائیلی اجازه استفاده از حریم هوایی کشورش را نمی‌دهد و در صورت عبور هواپیماهایی اسرائیلی، آنها را با موشک از بین خواهد برد، هیچ کس تردیدی نداشت که این هشدار، در حقیقت پیام دولت آمریکاست که از زبان سعودی‌ها بیرون آمده است.
افزون بر این، اجلاس کشورهای اسلامی در عربستان نیز بر خلاف انتظار نه تنها نهایتاً به زیر سؤال رفتن اجلاس عدم تعهد منجر نشد، بلکه در پی آن، محمد مرسی، رئیس جمهوری مصر ـ که پیش از آن نسبت به حضور در تهران مردد بود ـ تصمیم نهایی خود مبنی بر حضور در اجلاس یاد شده را اعلام کرد.
همچنین می‌توان گفت همه این تحولات تاکنون به ضرر رژیم صهیونیستی و برنامه‌هایش بوده و از سوی این رژیم به مانند نوعی جبهه‌گیری غیرمستقیم علیه سیاست‌های جنگ‌طلبانه‌اش تعبیر شده است.
به گزارش تابناک،بر همین مبنا، اقدام اخیر عبدالله را نیز نه اقدامی اتفاقی و برنامه‌ریزی نشده و نه بدون هماهنگی با آمریکا، بلکه باید به مثابه پیامی خطاب به بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در نظر گرفت که امضای مشترک باراک اوباما و ملک عبدالله را پای خود دارد.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
انتشار یافته: ۰
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید
1- هر دولت و گروهی بایستی از جنگ روانی که هزینه اش کمتر و نتیجه اش در صورت طراحی خوب بهتر است کمال بهره را ببرد و آمریکا و صهیونیزم این کار را کرده اند. خوب جنگ مگر چه می کند که تبلیغات آنها نکرده؟ جنگ ویران می کند، خسارات انسانی و مالی میزند، کارخانه ها را تعطیل و مغزها را فراری و مردم را ناراضی و گرانی و کسست روابط خارجی و ... به بار آورده و مهم تر سرمایه گذاری خارجی را که لازمه ثبات اقتصادی هر کشوری است، تعطیل می کند. آیا تابحال اینطور نشده است؟این به معنی موفقیت نسبی آنها و ناکافی بودن تدابیر ماست.
2- جنگ بخش عمده نیروی مردم و دولت و صنایع و فناوری را معطوف به حوزه دفاعی می کند، آیا در کشور ما این اتفاق نیفتاده؟ آیا هر روز و هر ماه مانورهای متعدد و سلاح و موشک های جدید را آزمایش نمی کنیم؟ چرا؟ چون تهدید می شویم و عقلا هم نمی شود دست روی دست بگذاریم.
3- برخی ادعاها و بایدها و نبایدها و حمایت های ظاهری از ما(نمی گذاریم و نیایید و حمله نکنید و ...) در واقع ایجاد جو روانی واقعی تر برای کمک به دشمن است، من معتقدم همه کشورهای منطقه اگر آمریکا بخواهد اگر نخواهند هم نمی توانند با دشمنان ما همکاری نکنند، فقط ترس از پاسخگویی ما علیه آنهاست که می تواند آنها را بازدارد. ما بایستی به آنها بفهمانیم که به هیچ همکاریی با آمریکا و صهیونیزم، بی پاسخ نمی گذاریم که البته تا حال چنین رویه ای نداشته ایم و بیشتر مسامحه کرده ایم و می توانند تهدید ما را جدی نگیرند.
4- برای من مسجل است که آمریکایی ها دنبال لقمه گلوگیر نیستند، آنها تا مطمئن نباشند لقمه ای هضم شده است، به طرف آن نمی روند، صهیونیست ها هم خوب می فهمند که تا حزب الله و سید حسن باشد(نه سوریه و نه حماس و ... ) حمله به ایران برای آنها بیش از منفعت ضرر دارد، لذا حمله آنها منتفی است، مگر با محاسبات دقیق همزمان با حمله به ایران حزب الله را نابود شده به حساب آورند که این هم شدنی نیست.
5- نتیجه اینکه همه این ادعاها جنگ روانی بدون پشتوانه سخت افزاری است. آنها تا الان هم بیشتر از هزینه سود برده اند. لذا ما نبایستی خود دامن به تبلیغات آنها بزنیم. به نظر من باید به تهدیدات آنها نگاه عاقل اندر سفیه کرد و فقط اظهاراتشان را منعکس و تحلیل مقندرانه ای کنار آن گذاشت.
6- آمریکا و صهیونیزم هر جا و هر زمان بتوانند حمله می کنند و بعد دلایل و توجیه برایش می تراشند، به ما نمی توانند و به نفع شان نیست.
7- لذا من سفر آقای احمدی نژاد به عربستان را با توجه به شرایط زمان سفر، همچنان غیر لازم و ناشی از تحلیل اشتباه و ضعیف و با توجه به هوشمندی نسبی رئیس جمهور، بیشتر با انگیزه تفریحی و سیاحتی می دانم.