آفتابنیوز : آفتاب: حسین ۲۳ ساله ظهر روز دوشنبه هفته گذشته در اقدامی جنون آمیز به سوی عابران حمله ور شد و ۱۲ زن و مرد را با ضربات چاقو مجروح کرد. او سپس با فرار از محل جنایت به قم گریخت و ۶ ساعت پس از جنایت، با مراجعه به ماموران تسلیم شد. در حالی که تحقیقات در این زمینه ادامه داشت، یکی از مجروحان که مرد ۳۰ سالهای بود بر اثر شدت جراحات جان خود را از دست داد.
به گزارش مهر،حسین در بازجوییهای اولیه مدعی شد مدتی است یک صدای ناشناس به او دستور میدهد و روز حادثه آن صدا از او خواسته بود به مردم حمله کند. در حالیکه به نظر میرسد متهم با طرح این موضوع قصد دارد انگیزه اصلی خود مخفی نگه دارد، بازپرس جنایی تهران او را برای بررسی سلامت روحی و روانی و همچنین اعتیادش به پزشکی قانونی معرفی کرد.
از سویی دیگر حسین در اداره آگاهی به بازسازی صحنه قتل پرداخت و در تشریح حادثه گفت: مدتی بود صدایی در سرم به من دستور میداد که چه کارهایی را انجام دهم. روز حادثه نیز آن صدا از من خواست که با چاقو به مردم حمله کنم. ابتدا میخواستم از یک مغازه چاقو فروشی در مجیدیه چاقو تهیه کنم که موفق به این کار نشدم بعد هم وارد یک قصابی شدم و به بهانه خرید گوشت، خود را به چاقوی سلاخی مردم قصاب رساندم.
وی ادامه داد: مدتی نزد پدرم در یک کشتارگاه کار میکردم و به همین خاطر کار با چاقو را میدانستم. بعد از مجروح کردن مرد قصاب به خیابان آمده و هر فردی که در سر راهم بود، با چاقو میزدم، زن یا مرد بودن قربانیان برایم هیچ فرقی نداشت. آخرین قربانی من پسر قوی هیکلی بود که چاقو را گرفت من هم از محل متواری شدم. وقتی به خودم آمدم در قم بودم کمی در آن شهر پرسه زدم بعد هم به یک پاسگاه پلیس رفته و خود را تسلیم کردم.
پسر جنایتکار تصریح کرد: من در یک خانواده از هم پاشیده بزرگ شدم اما نه سیگار میکشم و نه به مواد مخدر اعتیاد دارم حالا هم هیچ حسی نسبت به قربانیان خود ندارم.
در حال حاضر متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره مبارزه با قتل پلیس آگاهی قرار دارد تا پس از اعلام نظریه پزشکی قانونی در خصوص سلامت روحی و روانی حسین پروندهاش با صدور کیفرخواست به دادگاه فرستاده شود.
از آفتاب ميخوام كه حتما نظر من رو منتشر كنه. آمار شيوع بيماريهاى روان در كشور ما طبق نظر وزارت بهداشت ٢٠٪ ست. يعنى از هر ٥ ايرانى يك نفر داراى بيمارى اعصاب و روانه. خوب كشورى كه هشت سال جنگ رو تحمل كرده و بعدش هم ركود و فقر رو، طبيعى كه در همه خانواده ها بيمار روان حالا از افسردگى خفيف تا اسكيز حاد وجود داشته باشه...
من به عنوان پزشك از مسئولان وزارت بهداشت ميخوام كه همينجورى بدون بررسى درست، طرح تنظيم خانواده رو حذف نكنن... وقتى كشور ما بالاترين آمار نيروى جوان رو در كشورهاى در حال توسعه داشت چه كرديم؟؟ براى اين جوانها كار فراهم كرديم؟؟ ورزشگاه و امكانات تفريحى فراهم كرديم؟؟ فرهنگ سازى كرديم؟؟؟ سياست افزايش نسل بدون درنظر گرفتن زيربناها فاجعه به دنبال داره...
الان نسل دهه ٦٠ كه بيشترين بخش جوان كشور هستند يا تحصيل كرده بيكارند، يا تحصيل كرده در حال فرار از كشور و يا درگير اعتياد....
مشكل دهه آينده ايران سونامى بيماران اعصاب و روانه مطمئنا... خانواده ها بايد بدون شرم از داشتن سرپرست يا فرزند روانى، اونها رو براى درمان به مراكز درمانى ببرند و اين فرهنگ بايد در جامعه جا بيفته كه بيمار روان مثل ساير بيماريها درمان پذيره...
اميدوارم وزارت بهداشت و بيمه هاى درمانى بودجه بيشترى براى پوشش بيمه اى بيماران روان اختصاص بدن... چون همونطور كه ميدونيد بيمار روان حداقل نياز به ١-٢ ماه بسترى داره و با اين وضعيت افقتصادى خيلى از خانواده ها قادر به پرداخت هزينه درمان نيستند
از طرف يك پزشك مهاجر
درکشوری که بزرگانش هاله نور می بینند این هم باید حداقل صداش رابشنوه دیگه