آفتابنیوز : آفتاب: منشاد نامی آشنا برای مردم استان یزد است زیرا کمتر کسی است که حداقل یک بار هم که شده برای گذران تعطیلات آخر هفته یا فرار از روزهای گرم و سوزان تابستان یزد به این روستا سفر نکرده باشد.
روستایی که در دل کویر مرکزی ایران رنگی از سبزی و زیبایی به طبیعت زده و باور وجود چنین منطقه ای را در کویری ترین استان ایران غیر قابل باور کرده است.
زیبایی و خنکای بهار و تابستان از یک سو و زیبایی بی نظیر فصل پاییز نیز از سوی دیگر بر تحیر مسافران به این خطه می افزاید زیرا هیچ مداد رنگی هزار رنگی نیز نمی تواند این همه رنگ و زیبایی را یکجا خلق کند.
کوچه باغ های زیبا، یکدستی دیوارهای سنگ چین شده، درختان کهن گردو و سیب و آلبالو و ... طراوت خاصی به باغ های این روستا بخشیده و شاید همین زیبایی و یکدستی سبب شده تا این روستا به عنوان روستای هدف گردشگری مصوب شود.
اما این روستای کهن این روزها در سکوت و غربت به سر می برد زیرا جمعیت بیش از دو هزار نفری خود در دهه های 60 و 70 را به تدریج از دست داده و اکنون با 860 نفر جمعیت زندگی آرام و بی هیاهویی را سپری می کند.
خشکسالی، خشکی و سرمازدگی درختان، نبود صنایع تبدیلی در بخش کشاورزی و ... سبب شد این روستا به تدریج جمعیت خود را از دست بدهد و در روزهای عادی سال تقریبا خالی از سکنه باشد.
گرچه در روزهای تعطیل جمعیت این روستا به بیش از پنج هزار نفر نیز می رسد اما نبود جمعیت ثابت سبب شده بسیاری از امکانات روستا بلااستفاده بماند و یا از دور استفاده خارج شود.
به عنوان مثال روستایی که در سال 60 تعداد زیادی از پزشکان مطرح امروز یزد از آنجا دیپلم متوسطه خود را از آن دریافت کردند و در هر مقطع دو مدرسه دخترانه و پسرانه با جمعیتی قابل توجه داشت، اکنون فقط پنج کودک دبستانی دارد و مدارس راهنمایی و متوسطه آن اکنون خالی از جمعیت شده و در حال ویرانی است.
تعداد معدود دانش آموزی هم که باید وارد مقطع راهنمایی و متوسطه شوند، به دلیل نرسیدن آمار به حد نصاب، باید به مهریز بروند که سختی راه و رفت و آمد خانواده های آنها را نیز به شهر می کشاند و به این ترتیب است که یک به یک خانواده ها راهی شهر می شوند.
این رخداد دو بعدی است یعنی نبود امکانات سبب از دست رفتن جمعیت و نبود جمعیت سبب از دست دادن امکانات می شود.
دهیار منشاد در این زمینه به خبرنگار مهر گفت: وقتی جمعیت دانش آموزی به حدنصاب نرسد، برای آموزش و پرورش مقرون به صرفه نیست هفت یا هشت دبیر برای دروس مختلف مقاطع راهنمایی و دبیرستان برای مثلا پنج دانش آموز اعزام کند.
حمیدرضا سلیمی افزود: نبود جمعیت سبب شده مدارس راهنمایی و متوسطه اکنون بلا استفاده بمانند و به دلیل عدم استفاده از آن این فضاها که روزگاری رونقی قابل توجه داشت، در آستانه تخریب قرار گیرد.
وی افزود: از آنجا که کمبود جمعیت و مهاجرت ساکنان روستا سبب تخلیه روستا شده، ایجاد بسیاری از امکانات مقرون به صرفه نیست و توجیه ندارد به همین دلیل روستای منشاد به تدریج قربانی مهاجرت فرزندان خود می شود.
سلیمی بیان داشت: از سوی دیگر، ساکنان روستا نیز مانند سایر مردم نیاز به امکانات رفاهی، مدرسه، شغل و ... دارند و نمی توان به آنها خرده گرفت و برای ایجاد امکانات نیز جمعیت باید به حداقل آمار مورد نظر برسد.
وی افزود: البته بی توجهی به این روستا سبب شد تا روستا به تدریج ساکنان خود را از دست بدهد به نحوی که با وقوع خشکسالی، گرچه بسیاری از درختان خشکید و باغها ویران و چاه ها خشک شد اما هیچ بودجه ای به این روستا از محل بودجه خشکسالی اختصاص نیافت و باغداران با از دست دادن درآمد خود به ناچار به سوی شهرها مهاجرت کردند و در آنجا نیز به حاشیه نشینی و اجاره نشینی و مشاغل کاذب روی آوردند.
اکنون که وضعیت به این شکل درآمده باید با چاره اندیشی و انجام کار کارشناسی دوباره به روستای منشاد و هزاران روستا نظیر آن جانی دوباره بخشید زیرا این روستاها به طور قطع با ظرفیت هایی که دارند می توانند منبعی عظیم برای تولید میوه و فرآورده های دامی باشند.
در سالهای پیش تنها یکی از روستاییان منشاد از باغ خود با برداشت تنها محصول آلبالو توانسته بود یک تن آلبالوی خشک تولید و به سایر استانها صادر کند در حالی که همین باغدار امسال حتی یک جعبه آلبالوی تازه نیز نتوانسته برداشت کند.
گرچه به کمک دولت و روستاییان برای حیات دوباره منشاد و روستاهایی نظیر آن نیاز مبرم و ضروری وجود دارد اما به نظر می رسد فرزندان این روستاها باید همتی بزرگ داشته باشند و به زادگاه خود بازگردند و با تحمل سختی در چند سال اول، گامی بلند و ماندگار برای حیات روستای زادگاه خود بردارند.
منشاد نیز امروز چشم انتظار این گام بلند و همت فرزندان خود مانده و در رویاهایش روزهای خوش حیات را مرور می کند.
گزارش: نیره شفیعی پور/ مهر {$old_album_177915}
بی درو دروازه را به تمامی روستاها و شهرهای کوچک مملکت
بدهند و با اهداف اولیه انقلاب و احیای خودکفایی کشاورزی ،
تمامی این روستاها ، آباد شده و خیلی ها از شهرهای بزرگ ،
به این روستاها ، مهاجرت کنند.
در روستای ما در دهه 60 در هر پایه تحصیلی حدود 80-70 دانش آموز تحصیل می کرد ولی الان به 9 دانش آموز رسیده است!!!
در روستا که راه می روی خبری از نسل جوان نیست!!!