کد خبر: ۱۹۰۵۵۹
تعداد نظرات: ۱۰ نظر
تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱۳۹۲ - ۱۴:۰۴
حسن روحانی:

جلوگیری از حمله امریکا به ایران، دستاورد مذاکرات ما بود

پس از حضور پررنگش در فضای رسانه​ای سال​های 82 تا 84، هشت سالی می​شود که کمتر در این عرصه آفتابی شده است.
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: دو سخنراني ماندگار و تاريخي از شما در اذهان عمومي وجود دارد. يکي سخنراني در مراسم ترحيم حاج آقا مصطفي خميني که براي اولين بار در آنجا شما آيت‌الله خميني را «امام» خطاب کرديد و ديگري در 23 تير سال 78. چرا با وجود چنين خطابه‌هاي تاثير گذاري از شما، در حالي که انتقادات متعددي به مذاکرات هسته‌اي در دوران شما مطرح است، پاسخ تاثيرگذاري از سوي شما نديده‌ايم؟ چرا به فضاهاي رسانه‌اي که در اين زمينه ايجاد شده پاسخ نداده‌ايد؟ برخي اين سکوت را به منزله اين مي‌دانند که پاسخي نداريد.

در مورد مباحث هسته‌اي، دولت جديد نياز داشت که فضاي نادرستي را عليه تيم قبلي بوجود بياورد. به دليل اينکه مشکلات فراواني در مقام عمل داشت و براي پوشش مشکلات خودش، مرتب حملاتي را به اقدامات قبل وارد مي‌کرد و گاهي هم تهمت‌هاي ناروايي مي‌زد. در فضايي که دولت ايجاد کرده بود؛ بسياري از رسانه‌ها حتي رسانه ملي را نيز در اختيار داشت. هربار که کسي ايرادي به من مي‌گرفت، من پاسخ مي‌دادم اما اجازه نمي‌دادند که پاسخ‌هاي من در آن سطح که بايد، منتشر شود. گاهي هم حتي با برخي سايت‌ها و مطبوعاتي که قصد اعلام مواضع من را داشتند، برخورد مي‌کردند. در مجموع فضاي باز و عادلانه‌اي وجود نداشت که ما بتوانيم مسائل واقعي را براي مردم بگوييم.

اما مردم امروز در مقام عمل درک و لمس مي‌کنند که مسير قبلي مسير درستي بوده و راه مخالف آن مثمر ثمر نبوده و به نتيجه نمي‌رسد. گذشت زمان خيلي از تهمت​ها و دروغ‌ها را به طور طبيعي پاسخ داده است. شرايط کنوني جامعه به گونه​اي است که مردم توان مقايسه بين دوره هاي مختلف را دارند.

در کنار انتقاداتي که به مذاکرات هسته​اي شما وارد شده است؛ انتقاداتي هم به مذاکره کنندگان کنوني مطرح مي​شود. از جمله اينکه بيش از محتواي مذاکره، محل مذاکره مورد بحث است و نتايج به شکل شفاف بيان نمي​شود. ارزيابي شخصي شما که زماني سرپرستي تيم مذاکره کننده را بر عهده داشتيد، از مذاکرات کنوني چيست؟ دستاوردهاي مذاکرات شما با مذاکرات کنوني را چطور مقايسه مي​کنيد؟

{با خنده} برخي هم مي​گويند مگر چيزي هم هست که مقايسه کنيم؟! دستاوردهاي ما در آن دوره روشن است. اولين دستاورد ما اين بود که کشور را از جنگ دور کرديم. زماني به صورت تحليلي گفته مي​شد که آمريکا و متحدانش به دنبال حمله نظامي عليه ايران بودند، اما الان که تاريخ نوشته شده و بسياري از مقامات مسئول آن زمان خاطراتشان را نوشته​اند، صراحتاً آورده​اند که آمريکا مصمم به حمله عليه ايران بوده است. پس دستاورد اول مذاکرات اين بود که کشور را از جنگ دور کرديم.

ما نگذاشتيم پرونده هسته‌اي کشور وارد شوراي امنيت شود و در نتيجه نگذاشتيم قطعنامه‌اي از سوي شوراي امنيت عليه ما تصويب شود و تحريمي عليه ما شکل بگيرد. صلح آميز بودن فعاليت هسته‌اي‌امان را در بالاترين سطح در آن زمان به اثبات رسانديم و اگر مي​گفتند قصوري رخ داده؛ اقداماتي انجام داديم که آنها قبول کردند اقدامات جبراني يا اصلاحي انجام گرفته است. ما پرونده را از وضعيت اضطراري در شوراي حکام خارج کرديم و فرصتي فراهم آورديم که فناوري هسته​اي ايران کامل شود.

از سوي ديگر فضايي بوجود آورديم که جمهوري اسلامي ايران در سطح جهاني بتواند فعاليت​هاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي​اش را به بهترين وجه انجام دهد. اين​ها دستاوردهاي مذاکرات ما بود. البته اصل مذاکره، راه درستي است که جمهوري اسلامي ايران با 1+5 در پيش گرفته است. آنها که امروز مسئول مذاکره هستند بي‌ترديد همه تلاششان را انجام مي دهند تا به نتايج مطلوبي دست يابند. اما مجموعه شرايط بين المللي و شرايط داخلي کشور و وضعيتي که امروز پرونده ما دارد؛ دست به دست هم داده تا مسير را با دشواري‌هاي فراواني توام کند. به همين دليل دستاوردها در حد انتظار مردم نيست.

پس از پايان دوره مسئوليت شما، چقدر از شما به عنوان کسي که سکاندار پرونده هسته​اي کشور طي هشت سال بوديد، مشورت خواسته شد؟

خيلي کم. گاهي مشورت خواسته​اند، اين را نفي نمي​کنم ولي خيلي کم بوده است.

همين مقدار هم در دوره تصدي آقاي لاريجاني بود يا در دوره آقاي جليلي؟

فرقي نمي​کند. در هر دو دوره مشورت​هايي داده​ام. البته در زمان آقاي لاريجاني به خاطر روابط دوستانه و نزديکي که بين من و آقاي لاريجاني بود، اين مشورت​خواهي​ها بيشتر بود اما الان کمتر است. البته در کل، خيلي زياد از من مشورت گرفته نشده و بر اساس تشخيص خودشان عمل كرده‌اند.

در مورد نگاه مقام معظم رهبري نسبت به مذاکرات در دوران شما اظهارنظرهاي انتقادي بسياري مطرح مي‌شود. برخي مذاکرات شما را منفعلانه و از موضعي مي‌خوانند که مورد تأييد مقامات ارشد نظام نبوده است.

هيچ وقت مقام معظم رهبري چنين سخني را درباره مذاکرات ما نزدند. شما اگر به سايت مقام معظم رهبري هم مراجعه کنيد مي​توانيد مجموعه سخنان ايشان را درباره مذاکرات دوره ما ببينيد. ايشان هرگز مواردي را که در سؤال شما بود،مطرح نکرده​اند و برخلاف برخي كه اين حرف​ها را مي​زنند، نگاه ايشان عکس اين​ها بوده است.

12 روز پس از مذاکرات تهران که در 29 مهر سال 82 انجام شد، مقام معطم رهبري در 11 آبان در جلسه​اي که با کارگزاران نظام داشتند، صراحتا اعلام کردند که مذاکرات در مسير درست و با نظارت ايشان بوده است. با مراجعه به سايت مقام معظم رهبري مي​توانيد آن سخنان را ببينيد.

پس از پايان دوره ما هم ايشان در 24 مرداد ماه سال 84 که روز پايان دوره ما بود و آقاي لاريجاني پرونده را از ما تحويل گرفتند؛ مقام معظم رهبري طي سخناني سياست​هاي ما را عاقلانه دانسته و از ما تشکر کردند. ايشان گفتند که تيم هسته​اي در خط مقدم بود. ايشان در مهر ماه همان سال – حدود دو ماه پس از پايان دوره ما- در نماز جمعه تهران به صراحت گفتند که برنامه هسته​اي و فعاليت​هاي سياسي​اي که انجام گرفته در چارچوب تصميم جمعي ما بوده است. بنابراين ما يک تصميم جمعي در مورد مذاکرات هسته اي داشتيم که هنوز هم بر همين مبنا پيش مي​رود. مواضع ايشان در مورد مذاکرات دوره ما بسيار واضح و روشن است و ابهامي ندارد.

اگر اجازه بدهيد برويم سراغ مسائل انتخاباتي. اگرچه در ادوار اوليه انتخابات رياست جمهوري جامعه روحانيت مبارز نامزد مشخصي پيشنهاد مي​کرد اما از سال 76 تا کنون اين تشکل روحاني اثرگذار، نامزد اختصاصي نداشته است. در حال حاضر از ميان اعضاي اين تشکل، علاوه بر شما، آقايان پورمحمدي و ابوترابي​فرد هم اعلام نامزدي کرده​اند که البته هيچ يک از آقايان نامزد جامعه روحانيت نيستند. اگر امسال جامعه روحانيت مبارز بخواهد نامزدي معرفي کند، چقدر احتمال دارد که شما اين نامزد باشيد؟

جامعه روحانيت مبارز مدت​هاست که به تنهايي در انتخابات وارد عمل نمي​شود. اوايل انقلاب و در انتخابات مجلس دوم و سوم شرايط متفاوت بود و جامعه روحانيت مبارز افرادي را در مجلس يا رياست جمهوري کانديدا مي‌کرد. اما چند دوره است که جامعه روحانيت مبارز با جمعي ديگر تصميم مي‌گيرد. جمعي که اصطلاحاً با اسامي اصولگرا يا اصطلاحات ديگر خوانده مي​شود. از اين رو رأي جامعه روحانيت مبارز، يک رأي در ميان چندين رأي از سوي گروه‌هاي مختلف است که نظرات متفاوتي دارند و به جمع​بندي مي‌رسند.

چون مکانيزم جمع حاکم مي​شود، ديگر اين جامعه روحانيت مبارز نيست كه به تنهايي نامزدي را معرفي کند. اگر جامعه روحانيت مبارز به تنهايي تصميم مي​گرفت شايد خروجي کار چيز ديگري بود.

و اگر قرار باشد جامعه روحانيت تصميم انفرادي بگيرد، نظر اين جامعه به شما نزديکتر است يا به آقايان پورمحمدي و ابوترابي​فرد؟

معلوم نيست هيچ يک از اين آقايان در خروجي نهايي باشند. متأسفانه چون رأي جامعه روحانيت، يک رأي در ميان آراي ديگر دارد که آنها اکثريت آرا را تشکيل دهند؛ نقشش مثل سابق پررنگ نيست. چون تصميماتش مستقل نيست و به تنهايي تصميم نمي‌گيرد.

پس از انتخابات 88، عنوان شد که آقايان هاشمي و ناطق نوري در جلسات جامعه روحانيت مبارز شرکت نمي​کنند. شما در جلسات جامعه روحانيت مبارز شرکت مي​کنيد؟

مدتي است که در جلسات جامعه روحانيت شرکت نمي​کنم. آقاي هاشمي در گذشته هم زياد در جلسات شرکت نمي​کردند. معمولا زماني که جلسات در دفتر خود ايشان بود، به طور طبيعي حضور داشتند. اما مدتي است که علاوه بر ايشان، آقايان ناطق​نوري، امامي کاشاني و من در جلساتشان شرکت نکرده​ايم. البته اين به معناي عدم عضويتمان نيست يا اينکه نخواسته​ايم در جلسات شرکت کنيم. بلکه شرايط خاصي بوده است. به طور طبيعي در پايان اين دولت قاعدتاً از آن شرايط عبور مي‌کنيم و اين افراد علي القاعده در شرايط جديد در جلسات شرکت خواهند كرد.

دليل شخص شما براي عدم شرکت در جلسات جامعه روحانيت چيست؟

دلايل همه ما در اين زمينه مشابه است و من دليل خاص به تنهايي ندارم. همانطور که گفتم به دلايلي، کمتر در جلسات شرکت کرديم و در آينده اين مسئله قاعدتاً مرتفع مي​شود. شرايط سياسي دليل آن بوده است که معتقدم از آن عبور مي​کنيم و در دولت بعد، شرايط حتماً متفاوت خواهد بود.

شما به عنوان چهره​اي معتدل و ميانه رو در فضاي سياسي و رسانه​اي کشور شناخته مي​شويد. فکر مي​کنيد نامزدي شما در عرصه انتخابات رياست جمهوري مورد حمايت کدام يک از گروه​هاي سياسي قرار بگيرد؟

فکر مي کنم شرايط امروز جامعه با قبل متفاوت است. بسياي از مردم مي خواهند جناح اصولگرا و اصلاح طلب با شکل جديدي ظهور و بروز پيدا کنند. حرکت​هاي خشن و تند و رقابت​هايي که از قواعد بازي خارج است و گاهي شکل انتقام‌جويي مي يابد امروز ديگر مورد پسند مردم نيست. مردم در طول اين مدت آثار افراطي‌گري را مشاهده کرده اند. به شخصه فکر مي‌کنم اکثريت قاطع مردم طالب ميانه‌روي و عقلانيت و اعتدال هستند.

در طول زندگي سياسي​ام هميشه با معتدل‌هاي دو جناح رابطه خيلي خوب و نزديکي داشتم. چه ميانه‌روهاي اصولگرا و چه ميانه‌روهاي اصلاح طلب. به اعتقاد من همين ميانه‌روها که اکثريت جامعه ما را تشکيل مي‌دهند، از نامزدي چهره‌هاي ميانه رو استقبال مي کنند و نامزدشان کانديدايي خواهد بود که مشي اعتدال در دهه‌هاي گذشته داشته است.

نفرموديد مشخصا چه احزاب و گروه​هايي از ميان اصلاح طلبان و اصولگراها ممکن است از نامزدي شما حمايت کنند؟

گذشت زمان اين را روشن مي​کند که کدام گروه​ها از نامزدي من حمايت مي​کنند. بعد از اعلام نامزدي رسمي بنده، شخصيت​ها و تشکل ها و احزابي که مايل باشند، از من حمايت مي‌کنند. الان حزب اصولگراي وفاق ملي؛ و حزب اعتدال و توسعه که ميانه رو است در اواخر سال گذشته، طي بيانيه اي خواسته بودند که من کانديدا شوم. پس از اعلام نامزدي رسمي هم احتمالا تشکل هاي ديگري هم خواهند بود که حمايتشان را اعلام کنند. آن موقع شما مي​توانيد مقايسه کنيد که تشکل​هاي ميانه رو در جناح اصلاح​طلب و اصولگرا که به دنبال يک نامزد ميانه رو هستند، چه گروه‌هايي را شامل مي​شوند.

شما، آقاي هاشمي و آقاي ناطق نوري؛ سه چهره​اي هستيد که به عنوان چهره​هاي ميانه رو بين دو طيف اصلاح طلب و اصولگرا شناخته مي​شويد. با اين وجود چه وجه تفاوتي با يکديگر داريد؟

{با خنده} اگر تفاوت هم نداشته باشيم غصه​اي نيست! آقاي هاشمي ويژگي​هاي خودش را دارد که از چهره​هاي تأثيرگذار در پيروزي و تثبيت انقلاب و شکل گيري نظام بوده​اند. ايشان امروز هم نقش تأثيرگذاري در نظام دارند و پيشکسوت در انقلاب و مديريت روزهاي سخت کشور هستند که رئيس مجلس، فرمانده جنگ، رئيس قوه مجريه پس از جنگ براي بازسازي کشور بوده​اند و همواره به عنوان فردي صاحب نظر در جامعه مطرح و مورد احترام داخل کشور و حتي سياسيون خارج از کشور بوده‌اند.

آقاي ناطق نوري هم از چهره‌هاي انقلابي کشور هستند که دو دوره رئيس مجلس بودند. از قبل از انقلاب ما با هم رفاقت نزديکي داشتيم. سوابق من هم كه مشخص است.

بي ترديد هيچ دو نفري مثل هم نمي انديشند و يک سليقه ندارند. در مديريت و تصميم‌گيري‌ كاملاً مثل هم نيستند؛ ولي نظراتشان ممکن است به هم نزديک باشد. ما سه نفر در مسائل سياست داخلي، اقتصاد و فرهنگ نظرات مشترک فراواني داريم.

گمانه​هايي درمورد احتمال نامزدي آقايان خاتمي و هاشمي رفسنجاني مطرح است. شما اين گمانه​ها را چقدر نزديک به واقعيت مي​دانيد؟

بعيد مي​دانم که اين آقايان نامزد شوند. البته شايعاتي هست، ولي به شخصه فکر نمي‌کنم.

اگر اين آقايان نامزد نشوند، ممکن است از نامزدي شما حمايت کنند؟

{باخنده} از خودشان بپرسيد! طبيعي است فردي که کانديدا مي‌شود، اگر شخصيت​هاي مورد احترام جامعه از او حمايت کنند، دلگرمتر خواهد شد و اين حمايت کارش را آسان مي‌کند. شخصيت​هاي بزرگ و مورد اقبال مردم اگر از نامزدي من حمايت کنند، خوشحال مي​شوم اما اينکه چه کساني از من حمايت کنند؛ در هفته هاي بعد روشن مي شود. تنها دو ماه تا انتخابات زمان باقي است ودر هفته هاي بعد مي​توانيد پاسخ سؤالتان را بيابيد.

و اگر اين آقايان نامزد شدند، شما باز هم در عرصه رقابت باقي خواهيد ماند؟

{باخنده} سؤالتان بر اساس احتمالات است! اين نوع سؤالات براي خبرنگاران روتين شده است! همانطور که گفتم چون اين آقايان نامزد نمي​شوند، جواب سؤالتان روشن است. اگر احتمال مي​دادم که نامزد شوند، اين سؤال جا داشت ولي احتمال نمي​دهم که هيچ يک از اين دو نفر کانديدا شوند.

مرسوم است که از نامزدها مي​پرسند رقيبت را چه کسي مي​دانيد؟ شما فکر مي​کنيد رقيبتان از جناح اصولگرا است، اصلاح طلب است يا از نامزدهاي احتمالي دولت؟

هنوز صحنه انتخابات خيلي روشن نيست و بسياري از چهره​ها داخل ائتلاف وارد عرصه شده و مدعي هستند که از جمع ائتلافشان يک نفر خارج خواهد شد. تا يکي دو هفته ديگر و نزديکي به زمان ثبت نام انتخابات در ارديبهشت ماه، شرايط روشن​تر مي​شود. وقتي نامزدها کاملا معرفي شدند مي​توان به سوال شما پاسخ داد که چه کساني نامزد جدي​تري خواهند بود. زيبايي انتخابات به همين رقايتهاي جدي است. اگر رقابت​هاي خوبي شکل نگيرد، انتخابات زيبايي ندارد. شور و هيجان انتخابات به رقابت​هاي جدي است که بايد شکل بگيرد. با مشخص شدن نامزدها اين رقابت خود به خود شکل مي​گيرد.

پيش از اين گفته بوديد که 10-15 رجل سياسي بيشتر نداريم. با اين حال قريب به 30 نفر اعلام نامزدي​ کرده​اند يا از آنها دعوت شده است که در انتخابات نامزد شوند. اين همه نامزد را ناشي از احساس تکليف آنان مي‌دانيد يا افزايش سطح اعتماد به نفس عمومي و يا اينکه طي سه دهه گذشته در تربيت و ارتقاي مديران کلان اجرايي چنان خوب عمل شده که اينقدر نامزد داريم؟

{با خنده} خوب است که اين همه افراد احساس تکليف مي​کنند! من گفته بودم اگر بپرسند، رجل سياسي، معمولاً 15-10 نفر بيشتر را معرفي نمي‌كنند. فکر مي‌کنم تعبير شما ممكن است درست باشد، پس از دولت نهم و دهم اعتماد به نفس​ها زياد شده است. از اين رو خيلي از افراد وقتي خودشان را با مسئولين فعلي اجرايي مقايسه مي​کنند، چنين اعتماد به نفسي مي​يابند و از خودشان مي​پرسند «من چرا نه؟».

البته برخي هم احساس تکليف مي​کنند. چون شرايط کشور، شرايط خاصي است و کشور با مشکلات فراواني روبرو است و افرادي احساس مي​کنند که در اين شرايط خاص با برنامه​هايشان مي توانند کشور را متحول کنند. البته به نظرم تا زمان ثبت نام، برخي از کساني که تا امروز اعلام نامزدي کرده​اند، از صحنه کنار مي‌روند. فکر نمي​کنم همه کساني که ابراز تمايل کرده​اند تا نامزد انتخابات رياست جمهوري يازدهم شوند، نهايتا ثبت نام هم بکنند. البته در کل تعداد نامزدها به قول شما خبرنگاران «با ترافيک سنگيني» روبرو است.

اين همه تعدد نامزد انتخاب مردم را سخت نمي​کند؟

ممکن است اگر تعداد نامزدها از حد معمول بيشتر باشد، انتخاب را سخت​تر بکند. از طرفي هم ممکن است که اگر نامزدهايي از سليقه​هاي مختلف حضور داشته باشند؛ انتخاب آسان تر شود. يعني شرايطي بوجود بيايد که هر گروه و دسته​اي فرد مورد نظرشان را در ميان کانديداها ببيند.

اگر خود شما نامزد نبوديد دوست داشتيد چه کسي نامزد مي​شد تا به او رأي بدهيد؟

{باخنده} خب من که خودم نامزدم! البته اگر خودم تصميم نداشتم که نامزد شوم، حتما يک فرد ميانه رو را انتخاب مي​کردم. کسي که سوابقش نشان دهد که توان اداره کشور را در اين شرايط سخت و ويژه دارد و امتحانش را در روزهاي سخت و بحراني پس داده باشد و در روزهاي بحراني کشور را اداره کرده باشد.

موضوع اجراي قانون هدفمند کردن يارانه​ها از مسائل مهم براي مردم است که اغلب نامزدها درباره آن اظهار نظر کرده​اند. برخي نمايندگان مجلس به نقل از حوزه​هاي انتخابيه​اشان مي​گويند که مردم حاضرند يارانه نگيرند ولي شرايط به شکل قبل بازگردد. با اين حال برخي نامزدها از افزايش قيمت يارانه​ها در دولتشان سخن مي گويند.شما در دولتتان در مورد يارانه​ها چه خواهيد کرد؟

قانون هدفمندي يارانه​ها، قانون خوبي است. بحث هدفمندي يارانه​ها از زمان دولت آقاي هاشمي مطرح بود. ايشان در مجلس چهارم مصمم بود که هدفمندي را اجرا کند اما مجلس مخالفت کرد. در جلسه مشترک دولت و مجلس، اکثريت نمايندگان مخالفت کردند و ايشان که ديدند مجلس همراهي نمي کند و زمينه پذيرش آن نيست؛ طرح را کنار گذاشتند. کارشناسان آقاي خاتمي هم مدتي در پي تدوين لايحه هدفمند کردن يارانه​ها بودند.

پس اصل هدفمند کردن يارانه​ها مورد اتفاق همه صاحب نظران و دولت​هاي گذشته و فعلي است. يارانه​ها نمي‌توانست به شکل قبل، ادامه بيابد. قانون هدفمندي يارانه​ها شکل پرداخت يارانه را تغيير داده است. به گونه​اي که به جاي پرداخت يارانه در قالب قيمت کالا، بخشي از آن را به شکل نقدي به مردم پرداخت کنند. اما اينکه به قول شما تورم و گراني، اثر يارانه نقدي را کم کرده است؛ از مسائلي است که جاي بحث دارد. اصل هدفمندي يارانه​ها بايد دنبال شود و مراحل بعدي آن نيز اجرا شود. منتها بايد برنامه ريزي شود که از آثار سوء جانبي آن جلوگيري شود. يکي از اين آثار سوء جانبي اين است که مردم يارانه نقدي دريافت مي​کنند ولي با گراني اجناس هم مواجه مي‌شوند. بايد اين مسائل را در کنار هم حل کرد.

در مورد رابطه با آمريکا هم نامزدهاي مختلف اعلام موضع کرده​اند. به نظرتان پس از اظهارات نوروزي رهبر معظم انقلاب، شما مي​توانيد در دولتتان با امريکا وارد مذاکره شويد؟

آمريکا يک واقعيت در دنياي امروز است که نمي‌توانيم آن را انکار کنيم. چون يک ابر قدرت است. قدرت اول اقتصادي و علمي و نظامي را در دنيا دارد و در مجامع بين المللي تأثيرگذار است. جمهوري اسلامي ايران هم يک قدرت بزرگ و تأثير‌گذار در منطقه و جهان است. دلايل اينکه ما به اين شرايط با آمريکا رسيده​ايم به خاطر اقداماتي بوده که آمريکا پس از پيروزي انقلاب آغاز کرده و اقداماتش منجر به روابطي پرتنش بين دو کشور شده است و بعد هم به روابط تخاصم آميز رسيده است. اينکه با آمريکا حرف بزنيم يا نزنيم و رابطه داشته باشيم يا نداشته باشيم، اصل نيست. اصل منافع و امنيت ملي ما است که بايد ببينيم اهداف ما چگونه تأمين مي​شود. مقام معظم رهبري هم در سخنراني مشهد فرمودند که خيلي خوشبين و اميدوار نيستند ولي فرمودند که مخالف هم نيستند. اما چارچوب‌ها و خط قرمزهايي وجود دارد و هر کس كه مي​خواهد مذاکره کند بايد اين خط قرمزها را مراعات کند.

بايد ببينيم شرايطي که در آن بهتر مي​توانيم به اهدافمان برسيم، کجاست و در چه مقطعي است. شايد دولت آينده فرصتي بيابد که طي آن بتواند حداقل روابط ايران و آمريکا را که امروز تخاصم آميز است، را به يک رابطه توام با تنش تبديل کند. يک زماني دولت​ها دنبال کاهش تنش بودند، حتي در رابطه با آمريکا. اما امروز از تنش بالاتر است و رابطه ما با آمريکا در تخاصم است. در قدم اول دولت بعد بايد تخاصم در رابطه با آمريکا را به تنش تبديل کند و در مرحله دوم بکوشد تنش را كاهش دهد و حتي اگر توانست به تنش پايان دهد به اين ترتيب مي‌توان به مراحل بعدي رابطه هم فکر کرد.

گفتگو از خبرانلاین
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۱۰
پيرو ولايت
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۰۴ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۱
53
6
اقاى روحانى چرا اين كار را كرديد ميگذاشتيد امريكا به ايران حمله ميكرد ما بسيجيان اين حمله امريكا را به اخرين حركتش تبديل ميكرديم و از روى نقشه جغرافيا حذفش ميكرديم
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۱
شما نمیخواد کسی را حذف کنید امثال شما مملکتا ریختن بهم
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۴۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۱
واقعا از خنده مردم با این نظری که دادید
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۹:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۱
بله دارید حذفش میکنید
مگه امریگا اومده مرحله حذفی
مگه توچاله میدونی که میخواهی حذفش کنی
ما دیگه بسمونه بسمونه بس
Ali
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۲
حالا اشکالی نداره،شما به امریکا حمله کنین!
ایرانی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۱
5
37
نظر این دوست بسیجی خیلی باحال بود ، جداً باعث خنده و شادی ما شد ، خدایا ملت عوام مارو از توهم خارج گردان
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۱
32کشور در هشت سال با تمام امکانات باماجنگیدند وهمین بسیجی ها بودند که از خاک و ناموس همه ما دفاع کردند . آمریکا هم هرموقع بداند که با حمله بتمام اهدافش می تواند دست پیدا کند این کار را می کند منتظر امثال شما نیست که با مذاکره جلوی آن را بگیرید مانند عراق و افعانستان پس اگر حمله ای نمی کند نمی تواند . حال اگر ایندفعه حمله ای به این کشور انجام شد شماها که متوهم نیستید جلوشو بگیرید .
Ali
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۲
2
1
اگر حمله ای نمیکند نمیخواهد
پاسخ ها
سعید ubuntu
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۳:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۲
اولا ممنون از دوستان روشنفکر که به جنگ طلبی رژیم آمریکا اعتراف می کنند.
ثانیا : نمی تواند نه اینکه نمی خواهد.
محمد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۲
0
2
ماازجنگ بیزاریم ودوست نداریم کسانی کشور رابهسوی جنگ ببرند اما اگریک روزی کشوری خواست به ایران حمله کند با تمام وجود در برابرش می ایستیم
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین