کد خبر: ۱۹۰۹۱۳
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱۳۹۲ - ۱۷:۴۴

محمد خوش‌چهره: وعده‌های دولت، سازماندهی رای 35درصدی برای انتخابات است

شرایط کشور در حوزه اقتصاد در سال 91 و البته چشم‌انداز سال 92 با تکیه بر ارقام اقتصاد کلان از نرخ رشد گرفته تا تورم و بیکاری – که بخشی از آن در تناقضات بودجه 92 بروز کرده است- موضوع گفت‌وگو با محمد خوش‌چهره است. استاد اقتصاد دانشگاه تهران با نمایندگی مردم تهران در مجلس هفتم و عضویت در فراکسیون اصولگرایان مستقل این دوره از پارلمان شناخته می‌شود که در کنار چهره‌هایی مانند عماد افروغ و حسن سبحانی، در ابتدای دولت نهم - آن هم در مجلسی با مختصات مجلس هفتم- به مخالفت با برنامه‌ها و رفتارهای رییس دولت برخاستند. این چهره علمی و سیاسی اصولگرا در گفت‌وگو با «شرق»، به تحلیل مبنایی و البته سیاسی وضعیت چندماه گذشته و دلیل پافشاری مسوولان ارشد دولت بر بعضی واژگان و وعده‌ها، پرداخت.
آفتاب‌‌نیوز :

آفتاب: *رفتارهای اقتصادی نامنظم که طبیعتا به حوزه اجرا و سیاست نیز تسری پیدا می‌کند با وجود شرایط خاص فعلی، همچنان ادامه دارد. دستگاه اجرایی علاقه زیادی به فعالیت‌های مشابه هفت سال گذشته دارد که برخی آن را علاقه‌مندی مسوولان ارشد دولت به ایجاد چالش برای رسیدن به نتیجه مدنظر خود تعبیر می‌کنند. اوج این اقدامات در جلسه سوال از رییس قوه مجریه، روز حضور در مجلس برای توضیح هدفمندی یارانه‌ها و البته جلسه استیضاح وزیر کار، دیده شد. تاکید بر امکان پنج برابر شدن یارانه‌ها، وضعیت بودجه سال 92 و ابهامات جدی آن، اعلام استخدام 500هزار نفر در دستگاه‌های اجرایی به‌رغم ابطال آن توسط ریاست مجلس و برخی تکیه‌کلام‌های سیاسی در کلام چهره‌های اول دولت، در این چندماه در حال دنبال شدن است. تحلیل شما از این رفتارها چیست؟

در این‌باره به طور خاص باید رفتارهای رییس دولت آسیب‌شناسی شود. از بعد تجربه پارلمانتاریستی و سیاسی خودم، ابتدا نکته‌ای را بگویم و آن اینکه نباید از تنش‌هایی که دولت ایجاد می‌کند، عقب افتاد. به طور طبیعی چنین رفتارهایی قانونمند نیست، اگرچه تلاش شده شکل قانونی به آن داده شود اما قطعا این‌گونه نبوده است. هم از نظر شکل رفتار با مصادیقی که به آن اشاره کردید، هم از نظر محتوای این بحث و هم از نظر زمان آن. هیچ دولتی در آخرین ماه‌های عمر خود که باید با شتاب به کارهای باقیمانده خود بپردازد و سپس راه را برای دولت جدید باز کند، سرفصل‌های جدیدی را باز نمی‌کند. به ویژه این دولت که کارهای نیمه‌تمام بسیاری دارد. حرف‌هایی که به آن اشاره کردید شاید برای ابتدای دولت منطق داشت – مثل بیان لزوم اقتصاد بدون نفت - اما وقتی در این هفت سال و نیم جلوه‌ای از این شعارها در سیاست‌گذاری‌ها متبلور نشد، بیان آنها در شرایط فعلی محلی از اعراب ندارد. من تحلیل‌های خودم را دارم اما درخصوص اقتصاد، اقتصاد ملی هیچ‌گاه دچار اختلالات جدی مثل امروز نبوده است. تحلیل حوزه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز برعهده صاحبنظران آن است که البته نگرانی‌های آنها نیز اگر بیشتر از حوزه اقتصاد نباشد، کمتر هم نیست. در چنین فضایی، افزایش ظرفیت‌های مدیریت و افزایش ضریب عقلانیت در تصمیم‌گیری‌ها و اظهارنظر‌ها باید در اولویت قرار گیرد نه اینکه به شکل عکس عمل شود. اقتصاد ملی تحت‌تاثیر دو عامل برون‌زا و درون‌زا تحت فشارهای بی‌سابقه‌ای قرار دارد که بسیاری از کارشناسان معتقدند دلیل اثرگذاری عوامل برون‌زا در برخی حوزه‌ها، شرایطی است که عوامل درون‌زا ایجاد کرده است که رییس قوه مقننه از آن به عنوان سوءتدبیر نام می‌برد. معتقدم عوامل بیرونی اگرچه با ضریبی از شتاب و گستردگی عمل می‌کند اما تحقق آن بسته به بسترها و شرایطی است که عوامل درون‌زا پدید آورده است. یعنی مدیریت کلان اقتصاد، زمینه تحقق یا اثربخشی ضمنی برخی از این فشارها را ایجاد کرده است. در چنین فضایی نباید به‌سادگی از برخی شعارها و حرف‌ها عبور کرد. بدون اینکه بخواهیم درباره سره یا ناسره بودن آن، اظهارنظر کنیم، این‌گونه تنش‌ها از نظر اولویت و زمان بیان، نگرانی‌هایی درخصوص نیت بیان‌کنندگان آن پدید می‌آورد. خیلی از صاحبنظران در بخش دیگری از تحلیل، می‌توانند درباره محتوای این دست رفتارها و سخنان نیز نظر بدهند. به عنوان مثال راجع به یارانه، به مسوول ارشد دولت تریبون داده می‌شود تا به مردم درخصوص نحوه اجرای قانون گزارش دهد. به جای آگاه‌سازی و تنویر افکار عمومی و جلب مشارکت آحاد مردم و فعالان اقتصادی، از این تریبون استفاده ناصواب می‌شود. من سال گذشته چندین بار درخصوص پنج برابر شدن یارانه‌ها، مورد سوال برخی بزرگان قرار گرفتم. در آنجا اشاره کردم اگر کسی زبان دیپلماتیک را می‌دانست - که پیچیدگی‌ها و سیاسی‌کاری‌های خودش را دارد - می‌تواند از این دست سخنان نیز کشف رمز کند. درباره یارانه‌ها و بقیه موضع‌گیری‌های اقتصادی اخیر اعم از بودجه و غیره نیز باید دست به کشف رمز زد! اشاره کردم ادعای پنج برابر شدن یارانه‌ها یعنی «انتخابات» و استارت رسمی آن و بقیه گله و شکایت‌ها یعنی حاشیه‌هایی که برای پوشش همین عبارت کلیدی انتخاب شده است. یکی از چهره‌های اصولگرا که نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری قبل بود، نیز از امکان دوبرابرشدن یارانه‌ها؛ سخن گفته بود. قطعا در چنین فضایی اگر کسی بخواهد با همین دیالوگ جلو برود باید وعده شش برابر شدن و نفر بعدی، وعده هفت برابرشدن مبلغ یارانه نقدی را به مردم بدهد! در عین حال اگر در فضای انتخاباتی، فلان کاندیدای تازه‌وارد چنین حرفی بزند، وعده تلقی می‌شود اما وقتی رییس یک قوه که اجرا را در دست دارد چنین می‌گوید، کلیت نظام باید نسبت به آن با دقت و هشیاری عمل کند و عدم موضع‌گیری، تبعات جدی به دنبال خواهد داشت.

* اشاره شما مستقیما به کدام تبعات است؟

کرامت انسانی و منزلت اجتماعی افراد جامعه، با این‌گونه سخنان زیر سوال می‌رود. این‌گونه سخنان برگرفته از الگوهای کشورهای سوسیالیستی آمریکای لاتین است که با روش‌های عوام‌گرایانه و با دادن پول، سبدی از رای را در نظر گرفته و روی حدود 40درصد جمعیت متمرکز می‌شوند. این روند حتی به شکلی غیرجدی توسط کشورهای دیگر نگریسته می‌شود و انتخابات آن کشور را جدی نمی‌گیرند. اما این در تضاد با ارزش‌های بنیادین و نگرش غالب در نظام ما قرار دارد که انتخابات در آن امری جدی است و در ادوار گذشته، همواره مدنظر اکثر کشورهای جهان بوده است. جمهوری اسلامی از دو واژه «جمهوری» و «اسلامی» تشکیل شده است. تحجر در اسلامیت به آن ضربه می‌زند و به ارکان اراده مردم که تبلور آن قوا و نظام را شکل می‌دهد، آسیب وارد می‌کند. اگر فردی که ادعای توزیع پول تحت هر عنوانی را دارد، با چنین پیش‌فرضی وارد این مساله شود، واقعا جای نگرانی است و باید رگه‌های سیاسی را در آن پیدا کرد. این حرف را اگر ابتدای دولت با شعار نفت بر سر سفره‌ها دنبال می‌کردند، امروز دیگر امکان بیان آن وجود ندارد، چرا که بخشی از مردم می‌گویند حاضریم یارانه‌هایی که داده‌شده را پس دهیم اما دولت ما را به پیش از این دولت با همان قدرت خرید، سطح درآمدی و ارزش پول ملی برگرداند. من سخنرانی‌های متعددی در شهرستان دارم و چه در دانشگاه‌ها و چه مجامع عمومی، این را از اقشار مختلف شنیده‌ام. اما بیش از این نگرانی، عدم واکنش قاطع به این دست سخنان و رفتارها، جای تامل دارد. شما پاسخ‌های ناپخته و درجه دو می‌شنوید که مثلا پنج‌برابر شدن یارانه‌ها به معنای بنزین چندهزار تومانی است! این شد جواب؟ وقتی مشخص است از نظر عملیاتی چالش‌های منابع و قانونی بودن، این امر محال است و مجلس هم آن را تصویب کرده است، چرا چنین فرصتی به این فرد داده می‌شود تا فضای جامعه را ملتهب کند؟ در این کشور بزرگان قابل احترامی، مسوول بوده‌اند. چرا در این چند سال تلاش می‌شود مردم ضعیف شوند و با دادن پول، جاذبه‌ای برای مثلا 30درصد جامعه که یا تحلیل محتوایی ندارند یا در حالت اضطرار قرار دارند ایجاد شود؟ و اگر گفته می‌شود هیچ کجا نباید واکنش علمی دقیقی به آن نشان داده شود؟ این انفعال نگران‌کننده است و زمینه‌های وعده‌های گسترده‌تر را فراهم می‌کند.

* پس بیان آن را با محاسبات قبلی می‌دانید؟ با توجه به اینکه هشت سال از در پیش گرفته شدن چنین روش‌هایی می‌گذرد، آیا باز هم برای این جریان خاص، موثر واقع می‌شود؟

آنها حتما تحلیل لازم را داشته‌ و «تئوری بازی» را نیز مشخص کرده‌اند. آنها از واکنش‌ها و پاسخ‌ها به رفتارها و اظهارات خود، تحلیل‌های بیشتری هم به دست می‌آورند. این «تئوری بازی» در جنگ‌ها و رقابت‌های سیاسی و ریسک‌های بالای مدیریتی به کار می‌رود. یارانه‌ای که اساس آن زیر سوال است اکنون به یک ابزار تبدیل شده است. ما در مجلس هفتم مخالف اجرای این طرح بودیم. برخی می‌گفتند با هدفمندی مخالفید؟ گفتم اگر هدفمندی به مفهوم هدفمند کردن وضعیت آشفته‌ای است که ترجمه لغت rearrangment است یا ساماندهی است، مخالف نیستم اما دولت با این واژه، به یک سفسطه دست زده است به این معنا که وضعیت قبلی خوب نیست و دولت قصد ساماندهی آن را دارد. خیلی‌ها متاسفانه به خاطر طرفداری‌های ناآگاهانه و حمایت بدون عمقی که انجام دادند، بازنده شدند. آنها آن روز در مجلس، عاشق دولت بودند، به استاد لابی کردن در مجلس مشهور بودند و در دولت، وزیر داشتند و امروز به صورت عنادآمیز، با دولت طرف شده‌اند. در آن مقطع، هدفمندی به یک «تابو» تبدیل شد و رییس دولت، آن را بزرگ‌ترین دستاورد انقلاب نام نهاد. برای آنکه آرای مختلف جلب شود، گفتند تامین‌کننده عدالت اجتماعی است چون ارایه یارانه‌ها به سبک گذشته، بی‌عدالتی است و ما می‌خواهیم این مبالغ را به صورت نقدی در اختیار افراد محق قرار دهیم. اولین انحراف این بود که این پول به همه داده شد. کسانی که بازی «عدالت اجتماعی» را خورده بودند در اینجا باید واکنش نشان می‌دادند. توزیع پول روش سطح پایینی است اما باز هم واکنشی ندیدیم. دولت در پاسخ به انتقادات کارشناسی که تریبون چندانی برای بیان آن وجود نداشت، مدعی شد بخش تولید را فعال می‌کند که اتفاقا بیشترین تخلف نیز در بخش تولید رخ داده است و از 30درصد یارانه قابل تخصیص، عددی پایین به آنها تخصیص یافت که اکثر آنها با حداقل ظرفیت خود مشغول فعالیت هستند. می‌گفتند با یارانه نقدی می‌خواهند جلوی فقر را بگیرند در حالی‌که این مسکن برای این بیماری است تا درمان قطعی آن انجام شود. دلیل فقر، ضعف درآمدی و موانع بر سر راه تولید است. یک پزشک برای دوره کوتاه چند ماهه، شروع به دادن مسکن می‌کند تا بیمار را برای درمان قطعی آماده کند. معمولا فقر در طبقات خاصی مشاهده می‌شود که بعدها از آنها به عنوان دهک‌های یک تا چهار نام برده شد. برای اثبات صحت مدعای دولت، باید پرداخت‌ها در ادوار تعریف شده فقط به اقشار خاص داده شود و با تحصیص کامل سهم تولید، جلوی تورم نیز گرفته شود. به تدریج مشخص شد درمانی در کار نیست و درمان مدنظر دولت، همین پرداخت ناچیز است. بعد به جای اصلاح روش نادرست، اعلام کردند می‌خواهند مسکن را چند برابر کنند یعنی شدت درد ناشی از کاهش درآمد، بیکاری و تورم به شکلی است که دز مسکن باید چند برابر شود یعنی مرفین تزریق شود! اینجا صاحبنظران، نخبگان، مصلحان و فهیمان نظام و هر کسی که مسوولیت دنیوی و اخروی دارد باید در صحنه باشد و مقابل عوام‌فریبی بایستد. در سالی که به شکل کاملا قابل دفاع، سال تولید ملی نامگذاری شد، دولت باید موانع تولید را از سر راه تولید ملی بر می‌داشت. در دو سالی که توسط مقام معظم رهبری سال‌های جهاد اقتصادی و تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی نامگذاری شد، مسیر برعکس شد و تولید، آسیب دید و اقتصاد به کما رفت. حرف من این است که قبل از اینکه بگوییم چنین جمله‌ای گفته شده و پاسخ آن چیست، باید به ماهیت رفتارهای ماه‌های اخیر پرداخت که حاوی نکات با اهمیتی است که به بخشی از آن اشاره شد.

* موضوع این است که این روش و منش اتفاق تازه‌ای نیست. خیلی اقتصاد‌دانان همفکر یا غیرهمفکر شما...

هر کسی که متعهد به علم خود باشد...

*بله، نامه نوشتند و هشدار دادند. مسوولان سابق کشور و مدیران با تجربه که دیگر در سیستم جایگاهی ندارند، اعلام نگرانی کردند. اما به نظر می‌رسد همچنان حمایت‌هایی از این‌گونه رفتارهای دولت صورت می‌گیرد.

موافق این نیستم که حمایت صورت می‌گیرد. بهتر است بگوییم دستگاه‌های مسوول و نیروهای سیاسی، دچار انفعال هستند.

*افراد منتقد فاقد تریبون فراگیر هستند. برخی نیز گفته‌اند بنا بر این است تا این چهارماه هم تحمل شود.

بله، بهترین گزینه این است که دولتی بتواند دوره خود را با صحت و سلامت پایان دهد. اما اتفاقاتی که دارد می‌افتد، شعارهایی که داده می‌شود، نطق‌های عمومی و فعال شدن برخی افراد اصلی دولت، این قاعده را نقض می‌کند. آیت‌الله جوادی‌آملی فرمایشی داشتند که آگاه‌سازی مردم، ظرفیت نظام را بالا می‌برد. مدل حضرت امام از ابتدا مبتنی بر سرمایه‌ای به نام مردم بوده است که فراتر از مکاتب کلاسیک و نئوکلاسیک است که به انباشت ثروت فکر می‌کنند و سوداگری به همین دلیل انباشت پول و ثروت شکل گرفت. یا فراتر از نیروی انسانی که از شقوق سرمایه است، عمل می‌کند و ناظر بر پدیده‌ای به نام سرمایه مردم است که برخی از آن به عنوان سرمایه اجتماعی یاد می‌کنند. امام ظرفیتی ایجاد کرد تا حضور مردم در صحنه رعایت شود. چه در دوران مبارزه، چه در هنگام تجزیه‌طلبی که ماهیت وجود اقوام و زبان‌های مختلف را نشانه رفته بود و خلق کرد و عرب و بلوچ را ترویج می‌کرد که مبتنی بر تبعیض‌ها بود اما با دیدن هدف‌های والاتر انقلاب، فروکش کرد، چه در ورود سرمایه اجتماعی به عرصه دفاع و سپس سازندگی و سیاست‌ورزی، موفق بودن این مدل به اثبات رسید. الان این سرمایه مدام دارد ضربه می‌خورد. مشارکت سیاسی باید با باور و اعتماد باشد و با حرف و شعار تحقق نمی‌یابد. قبل از آن باید با عقلانیت، حقانیت، صداقت، شفافیت و معنویت یک نظام تصمیم‌گیری، این مشارکت شکل بگیرد. حماسه‌هایی که انقلاب را حر کت داد با رفتارهای سال‌های اخیر، در حال آسیب است. صداقت مدیریت کلان، صداقت رسانه عمومی و تدبیر، مشارکت ایجاد می‌کند که در حال حاضر اینها با آسیب جدی در نزد افکار عمومی مواجه شده‌اند.

*دولت به اثر فشار‌های خارجی هم اشاره می‌کند. نظر شما چیست؟

البته اینها که کاغذ پاره‌ای بیش نبود! متاسفانه نظام سلطه و در راس آنها آمریکا، حوزه آسیب‌پذیری تشخیص داده و با کار مطالعاتی چند ساله، تحریم‌های فعلی را به عرصه آورده است. اما چه کسی در داخل، این حوزه آسیب‌پذیر را ایجاد کرده است؟ آنها پازل‌ها را چیده و جلو آمده‌اند و یک دلیل که توانسته‌اند به نتایجی برسند کارکردهای داخل در نظام تصمیم‌گیری‌های اجرایی است. اگر به نوع ورود و زاویه ورود رییس دولت به مسایل اخیر دقت نشود، در فضای واکنش‌های رفتاری شخصی و انفعالی قرار می‌گیریم. روزنامه شما پیشگام باشد تا مجموعه‌ای از افراد بگویند به چه حوزه‌هایی باید نگاه کرد؟ اینکه برخی خوش‌خیال فکر کنند زمان می‌گذرد و عده‌ای بگویند این چهارماه هم گذراست آن عده باید بدانند برآورد اشتباهی دارند. باید افراد مصلح در صحنه حاضر شوند و آگاهی‌سازی صورت‌گیرید. این فعل و انفعالات دولت، اگر به خوبی مدیریت شود می‌تواند زمینه بلوغ سیاسی بیشتر جامعه را فراهم کند که سال‌ها نظام را بیمه می‌کند اما اگر خوب مدیریت نشود، تبعات جدی خواهد داشت. اما به فقدان تریبون فراگیر اشاره کردید که حرف کاملا درستی است. شما ابزار رسانه‌ای محدودی دارید و متاسفانه رسانه ملی در چند سال اخیر، جایگاه خود را به رسانه دولتی تقلیل داد.

*شما به مقوله تنویر افکار عمومی اشاره کردید . اما با توجه به محدود بودن ابزارهای اطلاع‌رسانی، دولت در حال انجام کارهای خود است بی‌آنکه ناقدان و مصلحان بتوانند حرف خود را به گوش آن 30 تا 40درصدی که دولت برایشان برنامه دارد، برسانند.

من معتقدم صداوسیما باید تغییر رویه دهد. به جای فرش قرمز انداختن زیر پای دولت برای نطق‌های یک طرفه رییس آن، باید به تجربه قبل از این دولت بازگشت. در دولت‌های هفتم و هشتم اصلاحات و حتی دولت ششم سازندگی، من مناظره‌های مختلف در صداوسیما داشتم و نقد برنامه‌های آن دولت‌ها با حضور وزرا صورت می‌گرفت. حتی رییس‌جمهور وقت از آنها استقبال می‌کرد و از نتایج مناظره‌ها استفاده می‌شد و برخی تصمیمات و سیاست‌ها اجرا نمی‌شد. در این هشت سال تریبون به صورت یکطرفه در اختیار دولت بوده است. مثلا در عرصه سیاست خارجی اگر به اتفاقات دانشگاه کلمبیا به خوبی پرداخته می‌شد، اتفاقات بعدی شکل نمی‌گرفت اما فرصتی ندادند تا یک کارشناس حتی با گرایش اصولگرا بیاید و تحلیل کند که هزینه‌های این‌گونه رفتارها چیست و چرا کسی باید به خود اجازه دهد از آن به عنوان فتح‌الفتوح یاد کند؟

‌*با توجه به اینکه شما محدودیت کمتری برای حضور در صداوسیما دارید، چرا این کار را نمی‌کنید؟

بله، من از سوی برخی دوستان تحت فشار هستم که این خطاها را در مناظره‌ای با مسوولان دولت، تشریح کنم.

*قبلا برای من خاطره سه شب مانده به مرحله دوم انتخابات ریاست‌جمهوری نهم را تعریف کردید که از ستاد رییس دولت فعلی با شما تماس گرفتند و گفتند برنامه‌های اقتصادی مد نظر شما، همان برنامه‌های دولت فعلی است و درخواست شد به مناظره با نماینده ستاد آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی بروید و البته به هیچ‌کدام از این برنامه‌ها توجه نشد. فکر می کنید همان کسانی که با شما تماس گرفتند یا رییس دولت، امروز همان‌ها حاضر به مناظره با شما هستند؟

همین قدر بگویم اگر امثال من فقط درباره مضرات اجرای هدفمندی یارانه‌ها به صورت فعلی، مباحثی را مطرح کنند درصد زیادی از مردم آگاه می‌شوند. این افراد روی برآورد رای خودشان کار کرده‌اند و در جمع‌های خود می‌گویند سازمان‌یافته‌ترین رای یعنی حدود 35درصد را در اختیار دارند. اینها مردم شریفی در نقاط دور هستند که به دلیل کمبود امکانات اطلاع‌رسانی، کمتر از مباحث پایتخت آگاه می‌شوند. طرح این مطالب توسط شما خوب است و شک نکنید که اثر می‌گذارد. من هم برای هر نوع مناظره‌ای آمادگی دارم.

*نگران «بگم بگم» نیستید؟

معلوم است که پاسخ این سوال منفی است. هر رییس‌جمهوری، اطلاعاتی از مقدرات کشور دارد. مگر آقایان هاشمی و خاتمی این اطلاعات و حتی حساس‌تر از آن را در اختیار نداشته و ندارند؟ آنها ظرفیت لازم را داشتند که با توجه به اهتمام به امنیت و منافع ملی، با این اطلاعات بازی نکنند


منبع: روزنامه شرق/ حامد طبیبی

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۵
1
20
این آقا به خاطر نقشی که در روی کار اومدن احمدی نژاد داشته باید هم معذرت خواهی کنه هم جبران مافات کنه
این که اون وقت احساس تکلیف کرده یا احمدی «زاد خوب بود!!!!!!! کافی نیست
از روستای سارکاشان
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۲۹ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۶
0
1
دکتر خوش چهره که در طیف اصول گرایان قرار می گیرد از معدود افراد آزاده ای است که بعد از شناخت فریبکاران ، از حمایت آنان دست کشید. ایشان را در کنار حداد بگذارید که گفته اگر 88 تکرار شود(با توجه به تمامی آنچه که تاکنون رخ داده) دوباره به احمدی نژاد رای می دهم. پس زنده باد دکتر خوش چهره
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین