بررسیها نشان داد که در سال 1385 از این میزان زنان سرپرست خانوار، تنها 15.8 درصد به شکل رسمی دارای شغل بودهاند (مرکز آمار1385) و از جمله دلایل عمده این افزایش، عوامل جمعیت شناختی و اجتماعی و مهاجرتهای ناشی از مسائل اقتصادی و دگرگونی ارزشها و الگوهای فرهنگی است. در شرایط کنونی نیز یکی از دلایل افزایش این نوع خانوادهها تغییر وضعیت اقتصادی خانوارها و آسیبپذیری اجتماعی و فشارهای روانی موجود در جامعه است لذا انجام مطالعات و تحقیقات بر روی این پدیده برای پیشگیری شیوع هرچه بیشتر آن ضروری به نظر میرسد.
در این راستا پژوهشی در دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران با تمرکز بر روی زنان دستفروش مترو انجام شد و به بررسی تعدد نقش و سلامت روان زنان سرپرست خانوار پرداخت.
نتایج این پژوهش علل عمدهی روی آوردن این افراد به دستفرشی را مشکلات فردی (سرمایه انسانی اندک) مثل نداشتن مهارت و حرفه و تحصیلات پایین نشان میدهد، از سوی دیگر درآمد ناکافی، اختلافات و مشکلات خانوادگی (طلاق، خیانت و اعتیاد همسر) و مشکلات فرهنگی و نداشتن موقعیت اجتماعی این افراد را ناگزیر به سمت این مشاغل سوق میدهد.
نتایج این پژوهش دربارهی زنان دستفروش مترو نشان داد که گرچه بنابر آنچه در ادامه ذکر خواهد شد دستفروشی در مترو تاثیرات مخربی بر روان این زنان دارد ولی بهطور کلی حاوی تاثیرات مثبتی (با توجه به شرایط این افراد) نیز است.
دستفروشی در مترو، فعالیتی آرامشبخش!
نتایج این پژوهش حاکی از آن است که این شغل برای زنان دستفروش احساس انعطافپذیری، آزادی عمل و امنیت به دلیل دوری از یک محیط مردانه برای کار را ایجاد کرده است. از سوی دیگر این زنان ساعت کاری مشخصی ندارند و از آثار قوت این کار برای آنان این است که با تنظیم وقت بین کار بیرون و کار خانگی میتوانند به امور خانه و فرزندان خود برسند و نکتهی جالب در این زمینه این است که اغلب آنان از کار خانه در مقایسه با دستفروشی در مترو به عنوان فعالیتی آرامشبخش یاد کردهاند.
نتایج این پژوهش که در قالب یک پایاننامه دانشجویی انجام شده است، نشان داد که نقش مادری در این زنان بسیار قوی است و رسیدگی به امور فرزندان کوچک، رسیدگی به تکالیف آنها در برقراری رابطهای احساسی با فرزندانشان برایشان بسیار اهمیت دارد و آنها از اینکه به علت خستگی و مشغولیت ذهنی نمیتوانستند به امور ازدواج، تحصیل و آینده شغلی فرزندانشان رسیدگی کنند بسیار احساس ناراحتی میکردند.
از دیگر نتایج مطرح شده در این پژوهش این است که زنان غالبا با مشکل نارضایتی فرزندانشان روبهرو هستند، زیرا آنها اظهار کردند که اغلب فرزندانشان از خطرات محیط کار مادرشان ابراز نگرانی میکنند.
مهمترین ترس دستفروشان مترو
اما مهمترین مشکلی که این افراد از آن رنج میبردند ترس رسیدن ماموران و از دست دادن اموالشان است و از دیگر مسائل استرسزا برای این افراد میتوان به ملاقات آشنایان و اقوامشان در مترو اشاره کرد. این استرسها زمینه را برای ایجاد اختلالات روانی مثل اضطراب، ناامیدی و خستگی و افسردگی فراهم میکند.
نتایج این پژوهش حاکی از آن است که زنان دستفروش مترو به علت ماهیت شغلی که در آن کار میکنند در معرض میگرن، واریس، آرتروز و بیماریهای ریوی و بیماریهای پوستی هستند چراکه باری که حمل میکنند بسیار سنگین است و هوای مترو آلوده است و سر و صدای حرکت قطار مترو نیز موجب آزار آنها میشود.
سلامت روانی زنان دستفروش مترو، بالاتر از حد متوسط
با این همه نتایج این پژوهش سلامت روانی این افراد را متوسط رو به بالا نشان داده است چراکه گرچه رویکردهای مانند تکثر نقش، تضاد نقش، فشار بار اضافی نقش باعث شده که این افراد از نظر سلامت نسبت به زنانی که فقط به نقشهای سنتی میپردازند (خانهداری) در وضعیت نامطلوبی قرار گیرند ولی در مقابل به علت فرضیه اعتلای نقش و نظریهی بسط نقش اشتغال به عنوان نقشی جدید که به نقشهای سنتی اضافه شده است موجب عزت نفس بیشتر، استقلال مالی بیشتر و کسب حمایت اجتماعی گستردهتری شده است.
بنابراین یافتههای این تحقیق در بردارندهی این واقعیت است که اگرچه زنان سرپرست خانواده مشکلات زیادی دارند ولی این مساله به این معنا نیست که آنان به طور انفعالی با این شرایط برخورد کنند و نتوانند بر مشکلات خود فائق آیند بلکه گاهی به علت افزایش سطح درآمد خانوار، فقر معیشتی آنان تقلیل یافته و موجبات خودآگاهی و عزت نفس آنها را فراهم آورده است ولی با این همه نمیتوان از پیچیدگی دشواریهای تعدد نقش (نانآوری، خانهداری، مادری و ....) که وابسته به شغل این زنان است، غافل شد.
به گزارش ایسنا این پژوهش حاصل پایاننامه کارشناسی ارشد مرجان ربیعی به راهنمایی دکتر الهه حجازی و مشاوره دکتر مریم رفعتجاه بوده است.