آفتابنیوز : آفتاب: بیش از 50 اتومبیل در آتش سوختند، در حدود 12 نفر از شهروندان دستگیر و تعدادی از ساختمانهای حومۀ استکهلم خسارات سنگینی دیدند: این آمار 5 شب ناآرام در یکی از حومههای استکهلم است که از یک هفتۀ پیش آغاز شده است؛ شاید این آمار، کمیساریای استراسبورگ، بریکستون، در انگلستان را بخنداند، مناطقی که در آنها خشم بیداد میکند و به طور منظم، ناآرامی در مقاطعی در وضعیت هشدار قرار میگیرد.
با این حال سوئدیها همین آشوبها را بسیار جدی گرفتهاند که البته حق دارند. برای اینکه چهرۀ کشورشان- سمبل اعتدال، تسامح و تساهل- اندکی لرزیده است. واقعیت اینست که خشم مهاجران حومههای سوئد محدودیتهای مدل جدید سوئدی را برجسته نموده است؛ مدلی که سیستم بخشندۀ حمایتکنندۀ دولت سوسیال-دمکرات طی دو دهۀ اخیر را به دولتی کم هزینهتر، اقتصادی و رقابتیتر تبدیل کرده است.
سیاست کاهش هزینههای دولتی، انضباط بودجهای و همچنین اعمال اصلاحات عمیق در کارکرد کمکهای اجتماعی به سوئد این امکان را داده است که بدون سنگینی کردن بدهیها بر اقتصاد این کشور بخشی از هزینههای عمومی را ذخیره کنند.
وزیر کارکشتۀ دارایی دولت "میانه راست" استکهلم، آندرس بورگ، شاهکار دیگری هم به جز موهای دُم اسبی و گوشوارههایی که در نشستهای اروپایی آویزان میکند نیز دارد و آن اعتقاداتش است که میگوید: دینامیسم و پویایی اقتصادی و عدالت اجتماعی نباید ناسازگار باشند، مسئلهای که بسیار متقاعدکننده به نظر میرسد. اما آمار سازمان همکاری و توسعۀ اقتصادی این اظهارات را تا اندازهای نسبی نشان میدهد: اینکه سوئد به عنوان یکی از مهمترین کشورهای توسعه یافته اروپا، دارای بالاترین میزان نابرابریهای اجتماعی از 25 سال پیش تاکنون است. ضریب جینی- که میزان نابرابری را محاسبه میکند- در طی 1 نسل به میزان 25% افزایش یافته است.
با این حال به موازات این واقعیت، سوئد فرهنگ مهاجرپذیری خود را- به خصوص در مورد پناهندگان سیاسی- حفظ کرده است. امروز نزدیک به 15% از جمعیت سوئد در خارج از مرزهای سوئد متولد شدهاند؛ نسبتی که در مقایسه با سایر کشورهای حوزۀ اسکاندیناوی، در سطح بالایی قرار دارد. در افغانستان، سومالی، عراق، سوریه....جنگ همچنان ادامه دارد؛ مسئلهای که صدها هزار نفر از مردم این کشورها را به خارج از مرزهایشان کشانده است؛ اما سوئد درهایش را به روی آنها باز گذاشت و در سال 2012 این کشور نزدیک به 44000 تقاضا برای پناهندگی(یعنی 50% بیش از سال 2011) داشت.
اما فرهنگ اومانیستی سوئد امروز با واقعیات بودجهای و اقتصادی زیادی روبرو شده است؛ بسیاری از همین مهاجران در "حومههای تغییر شکل داده شده" ساکن شدهاند که آرام آرام به گتو شدهاند و باید مدارس بدون تجهیزات که شکستهای آموزشی را نیز به همراه دارد، بدان افزود. بیکاری که امروز رقم 24% جوانان را تشکیل میدهد بیش از همه بر روی جوانان مهاجر سنگینی میکند.
همانند سایر کشورهای اروپایی، رشد یک حزب راست افراطی، این اثرات و تبعات را برجای نهاد که برخی از اظهارنظرها و رفتارهای رادیکال از جمله رفتار خشن پلیس و تبعیض نژادی مشروعیت بیابند.
همۀ این موارد را شاید بتوان در توجیه مرگ یک بازنشستۀ پرتغالی در یکی از شبهای ماه می که چاقویی در دست داشت، آورد. به رغم همۀ موفقیتها و شایستگیهایی که سوئد دارد، نمیتوان گفت که این کشور از چالشهای بزرگ اروپا در امان مانده است، چالشی همچون ادغام مهاجرین در جامعه.
لوموند/24 می 2013
ترجمه: زهرا خدایی