آفتابنیوز : آفتاب: متن این یادداشت به شرح زیر است: روزهای بین انتخاب رئیسجمهور جدید تا تنفیذ و تحلیف و شروع به کار رسمی او، روزهای حساسی هستند. فقط درایت و هوشمندی رئیسجمهور منتخب و اطرافیان او میتواند از خسارتهای سنگینی که در این مقطع حساس ممکن است متوجه او و دولت مورد نظرش شود جلوگیری کند. اگر چنین خسارتی وارد شود، خسارت به کشور خواهد بود.
تحرکاتی که این روزها از جوانب مختلف مشاهده میشود، حساسیت این مقطع را بشدت بالا میبرد. همه تلاش میکنند خود را طلبکار و رئیسجمهور منتخب را وامدار خود جلوه دهند. این، یعنی تقاضای تشکیل یک شرکت سهامی به نام دولت که سهامداران آن هروقت بخواهند و هر طور بخواهند از سهم خود استفاده خواهند کرد. چنین دولتی از اقتدار بیبهره خواهد بود درحالی که شرایط کنونی کشور ایجاب میکند دولتی مقتدر زمام امور را دردست بگیرد تا بتواند بر معضلات غلبه کند، مشکلات را حل نماید و کشور را در جهت تحقق اهداف نظام جمهوری اسلامی و رفاه و سعادت مردم به پیش ببرد.
دست رئیسجمهور منتخب باید برای انتخاب وزرا و سایر همکاران باز باشد تا بتواند به وعده فراجناحی عمل کردن خود در تشکیل دولت و در برخورد با مسائل مختلف داخلی و خارجی عمل کند. تشکیل یک دولت با ویژگیهای فراجناحی و شایسته سالاری با سهم دادن به جناحها و احزاب سازگاری ندارد. دولتی که احزاب و جناحها سهامداران آن باشند، به جای آنکه مطالبات مردم را برآورده کند باید خود را موظف به برآورده کردن مطالبات احزاب و جناحها بداند و وقت و امکانات خود را صرف تحقق اهداف آنها نماید. چنین دولتی قطعاً موفق به انجام وعدههائی که رئیسجمهور منتخب در دوران تبلیغات انتخاباتی به مردم داد نخواهد شد.
مشکل اصلی بسیاری از دولتها اینست که فاقد یکپارچگی هستند و همین مشکل موجب عدم استقلال رئیس دولت میشود. رئیس دولت باید بتواند در چارچوب قانون اساسی و قوانین و مقررات کشور، با استقلال کامل تصمیم گیری کند و تصمیمات خود را عملی نماید. چنین وضعیتی فقط در صورتی قابل تصور است که رئیسجمهور در تشکیل دولت با دست باز و بدون آنکه تحت فشار باشد اقدام کند. نفس اینکه عدهای، چه در قالب افراد و چه در قالب احزاب و جناحها، رئیس دولت را برای سهم دادن تحت فشار قرار بدهند، گرایش آنها به قدرت خواهی را نشان میدهد و این واقعیت تلخ را مورد تأکید قرار میدهد که عوامل فشار درصدد آباد کردن دنیای خود هستند و منافع مردم و مصالح کشور برای آنها اهمیتی ندارد و اگر در شعارهایشان سنگ مردم را به سینه میزنند در واقع اهل ظاهرسازی هستند نه واقع گرائی.
جامعه ما قبل از هر چیز به پذیرفتن واقعیتها و واقعی عمل کردن نیازمند است. ساز مخالف زدنها، که این روزها با ارائه تحلیلهای غلط درباره انتخابات به راه افتاده، نه تنها واقعیت را تغییر نخواهد داد، بلکه نوعی اصرار بر ادامه راهی است که بیراهه بودن آن توسط مردم در انتخابات ۲۴ خرداد به اثبات رسیده است. کسانی که اصولاً برای مردم حقی قائل نیستند و نظر خود را همواره و در تمام مسائل، اصل میدانند، این روزها بار دیگر به ارائه تحلیلهای انحرافی مبادرت کردهاند و مثل همیشه درصدد مصادره انقلاب و نظام هستند. این افراد، به جای این تلاشهای بینتیجه، بهتر است تسلیم آراء مردم شوند و در طرز تفکر خود تجدیدنظر نمایند.
به موازات تلاشهای کسانی که درصدد مصادره انقلاب و نظام هستند، یک جریان سیاسی دیگر نیز درصدد مصادره آراء مردم و موفقیت و پیروزی رئیسجمهور منتخب است. افراد این جریان، در گفتهها، نوشتهها و مطالبات خود، به سهمخواهی روی آوردهاند و میخواهند به موقعیت و مقام و جایگاهی برسند. این نوع مصادره با نوع اول هر چند از نظر شکلی تفاوت دارد، ولی هر دو مصادره هستند و نمیتوان هیچیک از آنها را پذیرفت. این هر دو جریان باید بپذیرند که رئیسجمهور منتخب برای شکل دادن به کابینه خود نباید تحت فشار باشد. رئیسجمهور منتخب باید بتواند با آزادی کامل به مطالعه درباره نیروها بپردازد و از میان آنها شایستهترینها را با قطع نظر از گرایشهای گروهیشان به همکاری دعوت کند و با تزریق تفکر اعتدال به جان دستگاههای دولتی و بدنه جامعه، عوارض زشت افراط را که خسارتهای زیادی به کشور و نظام وارد ساخته است برطرف نماید.
انتخابات ۲۴ خرداد، در سطح جهانی جایگاه ایران را تقویت کرده است. تفسیر این تقویت را باید در دو بخش دنبال کرد؛ یکی حضور بالای ۷۰ درصد واجدین شرایط رأی دادن در پای صندوقهای رأی و دیگری دست رد زدن بر سینه افراطیون و برگزیدن جریان اعتدال. ادامه این مسیر که مردم آن را برگزیده اند، با منزوی شدن تفکر افراطی و تقویت روحیه اعتدال در جامعه و کل دستگاههای اجرائی کشور میسر است. دقت در این نکته مهم است که آنچه باید منزوی شود خود "تفکر افراطی” است. به عبارت دیگر اگر اصحاب این تفکر در نگاه خود به مسائل و به ویژه روش عملی خود تجدیدنظر کنند، آنها هم باید جذب شوند و از جایگاه مناسب خود در جامعه و حتی در اداره کشور برخوردار باشند. این، اقتضای جریان اعتدال است و همان چیزی است که راه اعتدال را از راه افراط جدا میکند. دقیقاً همین تفکر است که میتواند مردم را در صحنه نگهدارد و حضور مردم در پای صندوقهای رأی در انتخاباتهای بعدی را بسیار بالاتر ببرد و پشتوانه مردمی نظام جمهوری اسلامی را افزایش دهد و جایگاه جهانی آن را تقویت کند.
با توجه به این واقعیتها، اکنون زمان آنست که تمام نیروها و احزاب و جناحها با رویکردی اعتدالی به جای آنکه درصدد سهم خواهی برآیند، مشخص کنند دولتی که قرار است به زودی کار خود را شروع کند چه سهمی از همت و تلاش و خدمات صادقانه آنها خواهد داشت. همه باید روشن کنند که برای جبران کاستیها و پیشبرد اهداف نظام جمهوری اسلامی چه کمکهائی به دولت جدید خواهند کرد و ثابت کنند در این راه تا چه میزان آمادگی فداکاری دارند. ترجمه روشن این سخن برای احزاب و جناحها اینست که همراهی صادقانه با رئیسجمهور منتخب مجاز است و لازم، اما مصادره نتایج انتخابات ممنوع!