آفتابنیوز : نيوزويك در ادامه اين مقاله باعنوان «بوش كوتاه آمد»، مينويسد، درباره موضوعات مهمي كه در اين سفر مورد بحث قرار گرفت كه مهمترين آن مسأله ايران و چين بود، اين بوش بود كه اندكي كوتاه آمد نه اروپا. درست است كه اروپاييها گفتند ديگر درباره عراق و درستي يا اشتباه بودن حمله به آن حرفي نميزنند و ميگذارند كه تاريخ در اينباره تصميم بگيرد»، اما درباره مسأله حساس ايران، اين بوش بود كه تغيير موضع داد. اگرچه اين موضوع هنوز اعلام نشده اما منابع خبري ميگويند بوش تصميم گرفته از مذاكرات اروپاييها با ايران بهطور عملي حمايت كند. اين حمايت شامل بررسي بعضي امتيازهاي تشويقي به ايران از جمله درباره عضويت در سازمان تجارت جهاني و تجهيزات هواپيمايي است. به گفته يك ديپلمات اروپايي حاضر در مذاكرات بوش در اروپا، رئيس جمهور آمريكا گفته است: «من نميتوانم (در مذاكرات با ايران) به شما بپيوندم اما براي حمايت از شما تلاش ميكنم».
به اين ترتيب اين اولينبار است كه اروپا ميتواند با پشتوانه آمريكا در اين مذاكرات شركت كند.
البته اين فعلاً به معناي يك تغيير موضع واقعي نيست چون بوش ارائه اين امتيازات تشويقي را به توقف كامل برنامه غنيسازي ايران مشروط كرده است و نه تعليق آن كه اروپاييها دربارهاش با ايران توافق كردهاند. تهران هم گفته است برنامه هستهاي شما را متوقف نميكند. رهبران سه كشور اروپايي يعني ژاك شيراك رئيس جمهور فرانسه، توني بلر نخستوزير انگليس و گرهارد شرودر صدراعظم آلمان هم توافق كردهاند كه اگر تهران به خوبي عمل نكند، اين پرونده را به شوراي امنيت خواهند برد.
اما بعضي ميگويند از اين موضع آمريكا هم بوي توطئه ميآيد، چرا كه آمريكا ميداند ايران فقط درباره تعليق غنيسازي با اروپاييها مذاكره ميكند نه توقف آن.
بوش در گفتوگوهايش با شيراك به او گفته است، وقتي آن انفجار (انفجار ديلم) در ايران روي داد، او بلافاصله با دونالد رامسفلد وزير دفاع آمريكا و پرترگاس رئيس سيا تماس گرفته تا بداند آيا آمريكاييها در اين واقعه نقشي داشتهاند.
بوش در واقع با اين حرفها به شيراك هشدار داده است كه هواپيماها و نيروهاي ويژه آمريكا در داخل ايران هستند.
بوش در اين سفر شاهد موضع منسجم اروپا عليه هرگونه فعاليت تسليحات هستهاي ايران بود. اما اين موضع واحد واقعيتهاي ديگري در پس خود دارد. به گفته منابع بلندپايه خبري نزديك به مذاكرات اروپا، شيراك، شرودر و بلر با هم هماهنگي كامل دارند و تصميم گرفتهاند با يك تقسيم كار دقيق، موضوع ايران را به آلمان بسپارند، انگليس را مسؤول خاورميانه كنند و فرانسه كار ارائه سياست مشترك سه قدرت اروپايي به بوش را انجام دهد. برلين و پاريس كه در ماجراي جنگ عراق بيش از حد با دولت بوش درگير شدهاند اكنون تصميم گرفتهاند در چارچوب يك نيروي واحد وارد مذاكره با آمريكا شوند. اروپاييها اكنون ميخواهند در چارچوب اتحاديه اروپا وارد تعامل با آمريكا شوند نه در غالب ناتو. اگر اين درست باشد آغاز يك «توازن» كلاسيك است كه در مقابل ابرقدرت جهاني يعني آمريكا صورت گرفته است.
اين وضعيتي است كه بوش تاكنون براي اجتناب از آن تلاش ميكرد.
در اين ميان چين هم راه خود را ميرود. در سالهاي اخير كه واشنگتن سرگرم جنگ با ترور و موضوع عراق بود، پكن توانست اروپاييها را متقاعد كند كه تحريمهاي تسليحاتي عليه اين كشور را لغو كنند. اين تحريمها از زمان كشتار ميدان تيان آنمن در سال 1989 عليه چين شروع شد.
لغو اين تحريمها براي تندروهاي واشنگتن موضوع حساسيت برانگيزي است.
موضوع تحريمهاي چين ميتواند به يك جنگ لفظي تمام عيار ديگر ميان آمريكا و اروپا تبديل شود.
اما منابع خبري نيوزويك دريافتهاند كه بوش درباره اين موضوع هم كوتاه آمده است. بوش به شيراك و ديگر رهبران اروپايي گفته اگرچه با لغو اين تحريمها مخالف است كه در اين مورد چوب لاي چرخ اروپاييها نميگذارد.
بوش دريافته كه اروپا بالاخره قصد لغو اين تحريمها را دارد بنابراين نميتواند كاري انجام دهد.
بوش فعلاً سياست كوتاه آمدن را در پيش گرفته است. مهمترين نتيجه اين ديپلماسي جديد بوش موضع متحد پاريس – واشنگتن در قبال سوريه بوده است.
البته شيراك با صراحت بعضي نكات غلط را به بوش گوشزد ميكند. مثلاً اخيراً به بوش گفته است كه در مقابل ولاديمير پوتين بيش از حد دارد سختگيري ميكند.