در چنين شرايطي خطيب جمعه بايد مردم را كه با رأي هوشمندانه خود يكبار ديگر كشور را بيمه كرده و دشمنان را به عقب نشيني وادار ساختهاند، تحسين نمايد و همه را به وحدت و همدلي دعوت كند نه آنكه به خاطر عدم تحقق خواسته خود در انتخابات، به عقدهگشائي و تعرض به رئيسجمهور منتخب مردم بپردازد. مردم، با هوشياري و دقت به اين روشهاي غيرمنطقي توجه دارند و در وقت مقتضي همان كاري را انجام ميدهند كه در انتخابات 24 خرداد امسال انجام دادند. انتظاري كه از اين دسته از روحانيون به ويژه ائمه جمعه و خطبا ميرود اينست كه زبان مردم باشند و با درك صحيح واقعيتهاي جامعه، فاصله خود با مردم را كم كنند و تمام توان و امكانات و موقعيت خود را براي تحكيم وحدت كل جامعه بكار بگيرند. موقعيتي كه اكنون در اختيار روحانيت براي خدمت به مردم و اسلام قرار گرفته تكرار شدني نيست. از اين موهبت الهي بايد حداكثر بهرهبرداري به عمل آيد.
آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با نام «روحانیت و انتخابات 24 خرداد» نوشت:
بسمالله الرحمن الرحيم
سفر حجت الاسلام والمسلمين دكتر حسن روحاني به
قم و ديدار و گفتگو با مراجع تقليد و جمعي از مدرسين و علماي حوزه علميه
قم، يكي از مهمترين اقدامات رئيسجمهور منتخب بود كه طي سه هفته بعد از
برگزاري انتخابات 24 خرداد صورت گرفت. اين اقدام از دو نظر قابل توجه و
تأمل است؛ يكي حركت صحيح و دقيق رئيسجمهور منتخب و ديگري نگاه مراجع تقليد
و روحانيت به دولت.
اقدام رئيسجمهور منتخب از اين نظر قابل تحسين و
مهم است كه ايشان با درك صحيح از جايگاه مرجعيت و روحانيت و رابطهاي كه
لازم است ميان دولت با اين نهاد معنوي و علمي وجود داشته باشد به ديدار
مراجع تقليد و علما و مدرسين حوزه علميه قم شتافت و به آنها اطمينان داد كه
رابطه ميان دولت يازدهم با حوزههاي علميه و روحانيت، مستمر و پايدار
خواهد بود.
اين ديدار و اين سخن از اين نظر اهميت بيشتري پيدا ميكند كه
رابطه دولتهاي نهم و دهم با مراجع تقليد و روحانيت به نازلترين سطح خود
رسيده بود و مراجع تقليد حاضر به پذيرفتن رئيسجمهور و ديدار با وي نبودند و
به عملكرد دولت وي اعتراضهاي فراواني داشتند و دارند. سفر دكتر روحاني به
قم و ديدار ايشان با مراجع تقليد و علما، آغازي براي برقراري رابطه حوزه
علميه قم با دولت جمهوري اسلامي و پايان دادن به گلايهها و اعتراضات
بزرگان حوزه و روحانيت به قوه مجريه خواهد بود.
از هم اكنون ميتوان
پيشبيني كرد كه دولت يازدهم رابطه مستحكمي با حوزههاي علميه و مراجع
تقليد خواهد داشت، زيرا رئيسجمهور جديد فرزند حوزه است و از عمق جان به
نقش بيبديل روحانيت در اصل پيدايش انقلاب اسلامي و پيروزي آن اعتقاد دارد،
با نقطه نظرهاي مراجع تقليد و علما آشناست و از تأثير بزرگان دين و حتي
بدنه روحانيت در كمك به دولت براي حل مشكلات كشور با خبر است. اين آشنائي و
اطلاع، نقطه قوتي براي دولت است كه با استفاده از آن بسياري از موانع را
از پيش پاي دولت بر دارد و مشكلات را حل كند، كاري كه دولتهاي نهم و دهم
انجام ندادند و رئيس اين دو دولت ظاهراً خود را از آن بينياز ميدانست و
البته بعضي از آقايان روحاني نيز به تصور اينكه به شعارهاي انقلابي و مردمي
همراه با رنگ و لعاب ديني وي ميتوان اعتماد كرد، تمام اعتبار و حيثيت خود
را به او گره زدند و حتي به نصايح دلسوزانه بزرگان انقلاب و حوزه و
هشدارهاي مراجعي همچون آيتالله العظمي فاضل لنكراني رضوانالله تعالي عليه
توجه نكردند و موجب پديد آمدن خسارتهاي جبرانناپذيري شدند. دولت يازدهم،
علاوه بر اينكه بايد اين خسارت را جبران كند، لازم است روشي را در برقراري
رابطه با حوزههاي علميه و مراجع تقليد و روحانيت انتخاب نمايد كه بتواند
از اين نهاد بسيار مؤثر براي حمايت منطقي و عقلاني از نظام جمهوري اسلامي و
تصحيح عملكرد دولت و ساير قوا حداكثر بهرهبرداري را به عمل بياورد.
در
بخش دوم كه نگاه مراجع تقليد و روحانيت به دولت است، اولين نكته به ورود
يا عدم ورود حوزههاي علميه به مقوله مصداقي انتخابات رياست جمهوري مربوط
ميشود. حوزههاي علميه، اعم از مراجع، نهادهائي همچون جامعه مدرسين و ساير
بخشها، در عين حال كه لازم است مردم را به حضور در انتخابات تشويق و
ترغيب نمايند بايد از تعيين مصداق خودداري كنند. اين، دقيقاً همان روشي است
كه امام خميني رضوانالله تعالي عليه بر آن بودند و حوزههاي علميه و
روحانيان را نيز به آن توصيه ميفرمودند.
متأسفانه مدتي است كه حوزه
علميه قم به اين سيره بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي بياعتنائي ميكند و با
ورود به جزئيات انتخابات و تعيين مصداق، به اعتبار خود لطمه ميزند.
خوشبختانه مراجع تقليد به اين نكته توجه دارند و از ورود به اين مقوله
مصداقي خودداري و به ترغيب مردم به شركت در انتخابات اكتفا مينمايند. در
انتخابات 24 خرداد نيز عملكرد مراجع تقليد همين گونه بود و ايكاش جامعه
مدرسين و بخشهاي ديگر حوزه علميه قم نيز همين روش را انتخاب ميكردند. اين
انتظار نه از آن جهت است كه منافع و مصالح اين يا آن فرد مورد نظر باشد،
بلكه از اين جهت اهميت دارد كه جايگاه جامعه مدرسين و حوزه علميه قم بالاتر
از مصاديق است و هنگامي كه وارد مصاديق نميشوند ميتوانند به راحتي از
عملكرد رئيسجمهور انتقاد كنند و كارهاي او هرگز به حساب حوزه و روحانيت
نوشته نميشود و از عوارض ديگر نيز مصون ميمانند.
براي نمونه، كافي است
به آنچه در انتخابات رياست جمهوري 24 خرداد رخ داد توجه نمائيم. در اين
انتخابات، جامعه مدرسين حوزه علميه قم با انتشار بيانيهاي يكي از نامزدهاي
غيرروحاني رياست جمهوري را مورد تأييد و حمايت قرار داد و بخش ديگري از
حوزه نيز از يكي ديگر از نامزدهاي غيرروحاني حمايت و تبليغ كرد. نتيجه
انتخابات كه اعلام شد، همه ديديم مردم به طرف نامزدي رفتند كه جامعه مدرسين
و بخش ديگر حوزه علميه قم او را به حساب نياورده بودند. ظرافت موضوع و
نكته پندآموز اين واقعه اينست كه روحانيت (البته باستثناء مراجع تقليد) به
افراد غيرروحاني تمايل نشان دادند ولي مردم به تنها نامزد رياست جمهوري كه
در لباس روحانيت بود رأي دادند. اين واقعه، براي جامعه مدرسين، حوزه علميه و
روحانيت درس بزرگي است كه بايد عملكردهاي گذشته را تصحيح نمايند و چراغي
براي راه آينده باشد.
ظرافت بالاتر اينست كه حتي در شهر قم كه دو نهاد
مهم حوزوي از دو نامزد غيرروحاني حمايت كردند، نيز آقاي روحاني بيشترين رأي
را آورد و همچون كل كشور اول شد. اين واقعيت بظاهر خاموش، فرياد بلندي است
كه بايد جامعه مدرسين حوزه علميه قم و ساير بخشهاي حوزه آن را با تمام
وجود بشنوند و در آينده به لوازم آن ملتزم باشند. نكته نگران كننده اينست
كه اين اولين برخورد جامعه مدرسين و آن بخش ديگر حوزه با مسأله انتخابات
رياست جمهوري نبوده و متأسفانه چندمين بار است كه تكرار ميشود.
هدف ما
از تشريح اين نكته اين نيست كه صرفاً ايراد را بگوئيم، بلكه هدف اينست كه
بر جايگاه رفيع جامعه مدرسين و حوزه علميه قم و بطور كلي روحانيت تأكيد
نمائيم و با قلبي مالامال از دلسوزي و خيرخواهي از بزرگان حوزه و روحانيت
بخواهيم براي حفاظت از اين جايگاه رفيع مواظبت بيشتري به عمل آورند. در اين
مورد خاص، سيره امام خميني و روش مراجع تقليد بايد سرمشق روحانيت و جامعه
مدرسين حوزه علميه قم باشد.
نكته ديگري كه به نگاه مراجع تقليد و
روحانيت به دولت مربوط ميشود، دغدغهايست كه آنان نسبت به معيشت مردم
دارند. حضرات مراجع تقليد در ديدار رئيسجمهور منتخب بر اين نكته تأكيد
كردند كه دولت يازدهم بايد حل مشكلات اقتصادي كشور را در صدر برنامههاي
خود قرار دهد و مردم را از تنگناي معيشتي كنوني خارج سازد. تاريخ روحانيت
نشان ميدهد كه همواره مراجع تقليد و علما پناهگاه مردم بودند و اين ويژگي
بايد در نظام جمهوري اسلامي بيش از هر زمان ديگري جلوه گر باشد.
نكته
ديگر اينكه بهترين راه براي حمايت از دولت، نظارت بر عملكردها و نقد
منصفانه آن است. اين مهم، از روحانيت بيش از ديگران مورد انتظار است.
روحانيت شيعه هرگز به هيچ دولت و دستگاهي وابسته نبوده و به دليل آزادگي
توانسته زبان مردم باشد. اين آزادگي بايد حفظ شود زيرا به بركت همين آزادگي
است كه روحانيت ميتواند با نقد منصفانه و تذكر خيرخواهانه پيوند دولت و
ملت را حفظ و مستحكم كند و نقش واقعي و رسالت اصلي خود را عملي سازد.
و
آخرين نكته اينكه ائمه جمعه ميتوانند در انتقال نقطه نظرها و مطالبات
مشروع مردم به دولتمردان و ايجاد پيوند ميان مردم و دولت و نظام جمهوري
اسلامي نقش مؤثري ايفا كنند. چنين كاري هنگامي قابل انجام است كه نگاه ائمه
جمعه به مسائل، كاملاً واقعبينانه باشد و خود اسير جناحها، احزاب و
گروهها و يا هواهاي نفساني خود نباشند. اينكه كسي در خطبه جمعه از طريق
بازي با آمار و ارقام و حذف بخشهائي از واقعيتها درصدد تضعيف منتخب مردم
برآيد و يا بعضي نامزدهاي رياست جمهوري را به اظهارات غيرواقعي در تبليغات
انتخاباتي متهم نمايد و سخنان خود را بگونهاي تنظيم كند كه از آن تعريض به
رئيسجمهور منتخب مردم فهميده شود، چنين اظهاراتي نه با تقوائي كه ائمه
جمعه بايد مردم را به آن توصيه كنند و خود در درجه اول به آن پايبند باشند
سازگار است و نه با واقعيتهاي موجود در جامعه. اين افراد قبل از آنكه
درصدد چنين تعريضهائي باشند، بايد به پرونده عملكرد خود در مسائل مختلف از
جمله در همين انتخابات رياست جمهوري اخير و وابستگي به دولتهاي نهم و دهم
مراجعه كنند و بدانند كه مردم از جزئيات گرايشهاي غيراصولي آنها اطلاع
دارند و آن را فراموش نميكنند. اكنون در شرايطي بسر ميبريم كه منطقه در
التهاب است و دشمنان زخم خورده ايران و نظام جمهوري اسلامي و بدخواهان
اسلام در كمين هستند.
در چنين شرايطي خطيب جمعه بايد مردم را كه با رأي
هوشمندانه خود يكبار ديگر كشور را بيمه كرده و دشمنان را به عقب نشيني
وادار ساختهاند، تحسين نمايد و همه را به وحدت و همدلي دعوت كند نه آنكه
به خاطر عدم تحقق خواسته خود در انتخابات، به عقدهگشائي و تعرض به
رئيسجمهور منتخب مردم بپردازد. مردم، با هوشياري و دقت به اين روشهاي
غيرمنطقي توجه دارند و در وقت مقتضي همان كاري را انجام ميدهند كه در
انتخابات 24 خرداد امسال انجام دادند. انتظاري كه از اين دسته از روحانيون
به ويژه ائمه جمعه و خطبا ميرود اينست كه زبان مردم باشند و با درك صحيح
واقعيتهاي جامعه، فاصله خود با مردم را كم كنند و تمام توان و امكانات و
موقعيت خود را براي تحكيم وحدت كل جامعه بكار بگيرند. موقعيتي كه اكنون در
اختيار روحانيت براي خدمت به مردم و اسلام قرار گرفته تكرار شدني نيست. از
اين موهبت الهي بايد حداكثر بهرهبرداري به عمل آيد.