کد خبر: ۲۰۰۴۲۹
تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱۳۹۲ - ۱۹:۱۹

تبیینی بر موضوع اعتدال

هرچند تحلیل رویکرد مردم به روحانی خود می تواند موضوع تحقیقات دانشگاهی متعدد است،اما در یک کلام مردم به تنگ آمده از افراط و تفریط ها"اعتدال" را برگزیدند تا به کسانی که نظرساز و نظربازند، بفهمانند مصلحت ملت را اعتدال تشخیص می دهند.
آفتاب‌‌نیوز :
آفتاب:سیاوش دریابار - پیش از انتخاب قاطع دکتر حسن روحانی از سوی مردمی که طی چندسال اخیر در برخی امواج ناملایم اقتصادی،سیاسی،فرهنگی و ... گرفتار امده بودند،احتمالات مطرح شده برای این که ردای ریاست جمهوری بر چه کسی پوشانده می شود،سمت و سویی غیر از نیجه بیرون امده از سینه های مردم داشت،عموم نامزدها نیز در سخنان خود شاه بیت تحریم ها و حل مسایل اقتصادی را انتخاب کرده بودند تا اقبال مردم را به سوی خود متوجه کنند ،روز شنبه 25  خرداد 92 به نیمه نرسیده بود که اخبار دریافتی از چهار گوشه کشور روایت دیگری را نقل می کرد:روحانی در همان دور اول رییس جمهور می شود،و این گمانه ها به واقعیت پیوست.توزیع رای روحانی در بین جامعه شهری و روستایی تفاوت چندانی نداشت،در بین روستاییان در اکثر صندوق ها دکتر روحانی،پیشتاز مطلق بود،همچنان که در شهرها نیز چنین بود.

هرچند تحلیل رویکرد مردم به روحانی خود می تواند موضوع تحقیقات دانشگاهی متعدد است،اما در یک کلام مردم به تنگ آمده از افراط و تفریط ها"اعتدال" را برگزیدند تا به کسانی که نظرساز و نظربازند، بفهمانند مصلحت ملت را اعتدال تشخیص می دهند.

و اما مراد از اعتدال چیست؟
ظلم در حق واژه هاست اگر اعتدال را در ردیف میانه روی تعریف کنیم و این صفت را به گزینش یک راه کم خطرمصداق و اطلاق کنیم.به گمانم مراد مردم از اعتدال ،خط اعتدال و رای به مردی برای نمایندگی تفکر اعتدالی برای همه حوزه ها خط سیر تعریف کرد که ذیلا به برخی از آنها اشاره می شود:

1-    مدیریت ،عرصه جولان خرد ،اندیشه ورزی و ترکیبی از علم و تجربه و هنر است.مدیران به مانند گوهر، کمیاب و به مراتب فراتر از آن ارزشمندند،سپردن سکان و صندلی مدیریت به کسانی از وابستگان خود به بهانه شکستن حلقه های مدیریتی، ظلمی بزرگ در حق کشوراست،مدیر ناتوان فرصت ها را ضایع و منابع را حیف و گاها میل می دهد،در عصر "کیفیت زمان" هدر دادن یک روز به معنی عقب افتادن بیش از یکسال است،خط اعتدال در مدیریت کشور،خط سیاه و سفید دیدن نیست،خط دیدن طیف رنگ هاست،در این نوع از دیدن تناسب رنگ با جایگاه موضوعیت پیدا می کند،این رنگ ،رنگ حزبی و گروهی نیست،رنگ تخصص است،هرکس که چارچوب های موجود قانونی و ارزشی موجود را به رسمیت بشناسد و از  نظر تخصص در رتبه های برتر قرار گیرد،شایستگی به امانت بردن مسوولیت را دارد و بی شک دولت تدبیر و اعتدال به سراغ او خواهد رفت تا از توانمندی هایش به نفع ملتی که چشم امید بسیاری به او دوخته اند بهره مند شود.

2-    دولت اعتدال دولت سلیقه ها نیست.در این دولت برنامه ها با نگاه سیستمی طراحی و اجراء می شود. در نگاه سیستمی،تقدم و تاخرها در حوزه فرهنگ،سیاست،اقتصاد و ... مطرح نیست. در خط اعتدال همه این موارد مهم است اما وزن آن ها بر اساس نیازهای کشور باز تعریف می شود،مدیران دولت اعتدال و تدبیر،نه بی تدبیری در حوزه اقتصاد را برمی تابند و نه تندروی ها و ساختارشکنی ها در عرصه سیاست را،اما به هر دو حوزه توجه ویژه نشان می دهند و برای این که این موضوعات نهادینه شود،بستر فرهنگی مناسبی را می ارایند،فرهنگی که در آن  اعتدال در برنامه و عمل وجود دارد و نگرش سیستمی را به عنوان راهبرد عملیاتی آموزش می دهد و نهادینه می کند.

3-    دولت اعتدال نه به زعم و یا افتراء بعضی ها هضم در اقتصاد و پذیرش منفعلانه سیاست جهانی را می پذیرد و نه در دام بی اعتنایی به دنیا می افتد،دولتی که تدبیر سرلوحه ی عمل اوست،نیک معنی هزینه-فایده را می فهمد و بر مبنای بهبود جایگاه ایرانیان در چشم جهانیان بر مدار خرد،به عزت ایرانیان می اندیشد و حکیمانه روی به جهان دارد،دولت اعتدال در هر رابطه ای به منافع ملی می اندیشد و در پی آن خواهد بود تا بر تکیه بر توان دیپلمات های کهنه کار،کاربلد و ایران دوست،ضمن به نمایش گذاشتن قابلیت های مردم این سرزمین،در میدانی بازی کند که قائل به بازی برد-برد است.

4-    دولت اعتدال در بعد سیاست داخلی در پی کم کردن شکاف بین حکومت و مردم است.این رویکرد، مطالبات مردم را در حوزه های سیاسی،آزادی های فردی،صیانت از حقوق شهروندی و ...به رسمیت شناخته و برای بهره مندی مردم از حقوق خود تلاش خواهد کرد تا شهروند منفعل به شهروندی فعال و مشارکت جو تبدیل شود و البته در این مسیر حقوق موضوعه موجود را بدون واگذار کردن آن به سلیقه های فردی، به رسمیت شناخته و برای عرف احترام شایسته ای قایل است.

5-    ترمیم قدرت خرید مردم متناسب با جایگاه اقتصادی و پتانسیل های کشور از رویکردهای مورد تایید اعتدال در این زمینه است،بازسازی سازمان مدیریت، جهت دهی نظام بانکی به سمت مطالبات واقعی اقتصاد،فعال کردن صنعت به زانو درامده کشور،قرار دادن اجرای اصل 44 در بستر شایسته اش در جهت مشارکت دادن مردم در اقتصاد،باز تعریف نظام مالیاتی به نفع تولید  و ... از جمله موارد مهم است،در این مسیر رفتار احساسی و دستوری مانع از کسب موفقیت می شود و چرخش اعتدال بر پاشنه نگاه سیستمی و مدیریت علم محور می تواند بار دیگر اقتصاد ایران و مردم را از وضع نامناسب فعلی نجات بخشد.

6-    "انسان به ماهو انسان" در فرهنگ اعتدال دارای یک شان به رسمیت شناخته شده است،او محور برنامه های اعتدالیون است،نمی توان برنامه ها را بدون در نظر گرفتن شان و جایگاه واقعی اش تعریف و ترسیم کرد.اعتدال خود را به جای همه مردم فرض نمی کند بلکه در میدان واقعی تحقیق، مطالبات را تشخیص داده و راه حل را به کارشناسان می سپارد.در خط اعتدال بازی کردن با احساس مردم جایی ندارد.
و نکته پایانی این نوشتار،پاسخ به پرسش نخست است،این که مطالبه مردم علی رغم وضع موجود، اقتصاد نبود،آنها می خواستند شان انها به رسمیت شناخته شود و از آزادی های مشروعشان پاسداری شود و پاسخ مطالبه خود را در روحانی با مشی اعتدالی اش یافتند.
امید آنکه دولت تدبیر و امید بر پایه اعتدال وعده داده شده ،مطالبات فراموش شده مردم را برایشان زنده کند.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین