کد خبر: ۲۰۱۰۷۶
تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱۳۹۲ - ۱۰:۰۹

زنگ خطری جدی؛ آیا فلات ایران خشک می شود؟

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: تهران امروز نوشت:

آب شرب به زودی در یزد «جیره بندی» می‌شود. این خبر تلخ را «محمد فقیه خراسانی»، نماینده استان یزد در شورای عالی استان به رسانه‌ها می‌دهد. یزدی‌ها اعتقاد دارند که سهمیه آب آنها را اصفهانی‌ها برده‌اند و در صنعت مصرف می‌کنند. اصفهانی که امسال حتی نتوانست به اندازه 45 روز برای زاینده‌رود آب تامین کند. زاینده‌رود خشک شده و آبی برای رفتن به گاوخونی ندارد. گاوخونی به باتلاقی تبدیل شده که کشاورزان منطقه در آن گرفتار شده‌اند. آنها چند سالی است که معیشت اصلی خود یعنی کشاورزی را بر اثر خشکسالی و بی‌آبی از دست داده‌‌اند. تاکنون دوبار به تجمع اعتراض‌آمیز دست زده‌اند که در آخرین بار با قطع لوله‌ای که آب را از اصفهان به یزد می‌برد نیروهای امنیتی را به «ورزنه» کشاندند. اصفهانی‌ها هم برای تر کردن لب تشنه خود، چشم امید به تونل بهشت‌آباد و گلاب دارند که قرار است آب منطقه چهارمحال و بختیاری را برای آنها در زاینده‌رود سرریز کند. امیدی که کابوس را برای چهارمحال و بختیاری در پی داشته است. چهارمحال و بختیاری پرآب‌ترین استان کشور هم‌اینک با کمبود آب رو به‌روست و نزدیک به 200روستای آن با تانکر آبرسانی می‌شود. خشکسالی که همانطور که کارشناسان محیط زیست می‌گویند تنها نتیجه تغییر اقلیمی‌جهان و منطقه نیست، بلکه خشکسالی‌هایی که امروز دامان یزدی‌ها، اصفهانی‌ها و بختیاری‌ها و بسیاری دیگر از نقاط کشور را گرفته است نتیجه مدیریت نامطلوب آب است.

سد کارون 3، جان سه دختر بچه ایذه ای را گرفت

سدسازی‌ها تنها به تلفات مالی و خشکسالی در خوزستان که یکی از پرآب‌ترین استان‌های کشور بود، محدود نمی‌شود. تلفات جانی هم در پی دارد که البته کمتر مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته است. سال گذشته سه دختر بچه ایذه‌ای برای جمع کردن هیزم کنار سد کارون 3 می‌روند . همان موقع آب سد بالا می‌آید و دخترکان و چوب‌های جمع‌آوری شده را می‌برد. این خبر را یکی از روستاییان به «تهران‌امروز» می‌دهد. حمید رضا خدابخشی رئیس هیات‌مدیره انجمن صنفی مهندسان آب خوزستان هم در تشریح این اتفاق به خبرنگار ما می‌گوید:« سد کارون 3 برای تولید برق آبی ساخته شد. گاهی اوقات برای افزایش ولتاژ برق لازم است تا دریچه باز و آب بیشتری در سد وارد شود. اما این مسئله زمان خاص ندارد. بنابراین روستاییان نمی‌دانند چه موقع آب سد بالا می‌آید و آنها را تهدید می‌کند.» به گفته خدابخشی البته افراد بزرگسال که در روستاهای اطراف زندگی می‌کنند شاید به تجربه زمان باز شدن دریچه سد را بدانند و از نزدیک شدن به سد خودداری کنند. هرچند تابلویی‌هایی توسط آب نیرو در کنار سد زده شده و از افراد خواسته است تا از نزدیک شدن به آب خودداری کنند.

 

مرگ 45 گوزن زرد ایرانی

45 گوزن زرد ایرانی را همانطور که سازمان حفاظت از محیط زیست و بسیاری دیگر از کارشناسان تایید می‌کنند، خشکسالی ناشی از سدسازی‌ها در خوزستان به کام مرگ فرستاد. اتفاقی که از آن به فاجعه یاد می‌شود. اما این فاجعه نخستین فاجعه دخالت در اکوسیستم طبیعت نیست ، تنها تفاوت آن با مرگ‌ها در دریاچه ارومیه، پریشان، بختگان و بسیاری دیگر، رسیدن تصاویر این فاجعه به رسانه‌هاست. اما برای مثال اداره کل حفاظت از محیط زیست آذربایجان غربی عکس گوزن‌هایی که در باتلاق‌های نمکی دریاچه ارومیه گرفتار شدند را برای خود نگهداشت و هرگز این مسئله را رسانه‌ای نکرد تا زمانی که خبر فرار کردن آخرین گوزن‌های زرد جزیره اشک به روستاهای اطراف برای آب به روزنامه‌ها رسید. خبری که «هوشنگ ضیایی» کارشناس محیط زیست به رسانه‌ها می‌دهد تا تلفات 70‌درصدی گوزن‌های زرد تنها حادثه تلخ این گونه منحصربه‌فرد طبیعت ایران نباشد. اما در کمال تعجب «محمدجواد محمدی‌زاده» رئیس سازمان حفاظت از محیط‌زیست کشور ادعا می‌کند که با اقدامات این سازمان مرگ‌ومیر 45 گوزن زرد کرخه از 70 راس موجود در این زیستگاه به یک «بحران ملی» تبدیل نشد. او هیچ سخنی هم از مرگ‌و‌میر گوزن‌ها در جزیره اشک و فرار آنها به مناطق روستایی به میان نمی‌آورد. فراری که به دنبال خشک شدن دریاچه ارومیه و کمبود آب رقم می‌خورد و به سرنوشتی نامعلوم برای گوزن‌های فراری منجر شده است. به گفته هوشنگ ضیایی هنوز هیچ اطلاعی از سرنوشت این گوزن‌ها در دست نیست؛ اما اگر این حیوانات پیدا نشوند امکان مرگ‌و‌میر آنها بسیار بالاست. او احتمال می‌دهد:« از آنجا که این گوزن‌ها به سمت نقاط سرسبز مانند روستاهای جنوب دریاچه ارومیه و شهرهایی از جمله بناب حرکت می‌کنند ممکن است به علت ناآگاهی مردم، شکار شده یا توسط سگ‌های گله یا به دلیل شرایط نامساعد زندگی کشته شوند.»

 

جنگل‌هایی که آب می‌شوند

جنگل‌ها تامین کننده آب هستند اما در کشور ایران به همان سرعتی که با ساخت سد در یک منطقه خشک و نیمه‌خشک، شرایط خشک شدن آب فراهم می‌شود، جنگل تراشی‌ها به بهانه‌های مختلف هم باعث می‌شود تا خشکسالی مثل خوره به جان طبیعت ایران بیفتد. جنگل تراشی‌هایی که سیلاب‌ها را به جان مردم انداخته است اما هیچ کس پاسخی به چرایی و وقوع آنها نمی‌دهد. به همه اینها باید گفته‌های محسن تیزهوش کارشناس محیط‌زیست را هم اضافه کرد. او در گفت‌وگو با «مهر» عدم توجه به حفاظت از سفره‌های آب زیر زمینی آن هم در اقلیمی که بیش از 90 درصد آن را اقلیم خشک و نیمه خشک فرا گرفته است به یکی از رویکردهای غلط در برخورد با نگهداشت منابع آبی می‌داند که زخم‌های جبران ناپذیری بر پیکره طبیعت ایران وارد کرده‌است. رویکردی که ایران را در سال 2050 با کمبود جدی آب روبه‌رو خواهد کرد. «حسین محمدی» مدیرکل دفتر حیات وحش سازمان محیط زیست می‌گوید، تغییر اقلیم و آب و هوا که شامل خشکسالی‌ها و بروز سیل در بسیاری از زیستگاه‌های کشور است در حال حاضر مهم‌ترین معضلی است که تنوع زیستی جانوران را تهدید می کند و در بسیاری از مناطق فلات مرکزی و استان‌هایی مانند یزد، کرمان، خراسان جنوبی و هرمزگان حیات وحش برای تامین آب مورد نیاز خود با مشکلات جدی روبه‌رو هستند.

هشدارهایی که جدی گرفته نمی‌شود

خشکسالی‌هایی که تلفات آنها به حیات وحش محدود نمی‌شود و خشکسالی در سال‌های آتی بحران‌های جبران‌ناپذیری را برای جامعه انسانی به‌وجود خواهد آورد. هرچند هشدارهایی که در این رابطه اعلام می‌شود از سوی مسئولان نادیده انگاشته می‌شود. درست مثل هشداری که چند سال پیش که «محمدباقر صدوق» معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست بود، درباره خشک شدن دریاچه ارومیه داد. اما مسئولان به جای حل مسئله ، صورت مسئله را با برکناری - یا آنطور که سازمان محیط زیست می‌گوید بازنشستگی- صدوق، پاک کردند تا امروز شاهد فرار آخرین بازمانده‌های دریاچه ارومیه(گوزن زرد) به مناطق سبز اطراف برای پیدا کردن قطره‌ای آب باشیم.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین