یک منبع سیاسی بازر ترکیه در این ارتباط تاکید کرد که نشستهای سری و محرمانه اخوانیها از روز یکشنبه برابر با هفتم ژوئیه ماه جاری در یکی از هتلهای بزرگ نزدیک به فرودگاه «آتاتورک» استانبول آغاز شده و برای حضور در این نشستها دهها رهبر سازمان بین المللی اخوان المسلمین و شماری از رهبران سازمانها و جماعتهای اسلامگرای فعال در عرصه بین المللی وارد استانبول شدند.
این منبع آگاه درباره شخصیتهای حاضر در این نشست توضیح داد که نمایندگانی از دفتر بین المللی ارشاد جماعت اخوان المسلمین که به صورت سمبلیک «اداره جهانی» نامیده میشوند، نمایندگان دستگاههای سیاسی بین المللی که به صورت سمبلیک «المنظور» نامیده میشوند، نمایندگان دایره برنامه ریزی که تحت پوشش « مرکز بین المللی مطالعات و آموزش» فعالیت میکند و مقر اصلی آن در لبنان است، نمایندگان تمام شاخهها و شعب اخوان المسلمین در کشورهای عربی و غربی و همچنین نمایندگان جماعت در مصر و «حماس» از جمله شرکت کنندگان در این نشستها بودند کههدف از برگزاری آنها بحث و مناقشه درباره گرایشات و سیاستهای کلی و عام سازمان بین المللی اخوان المسلمین بود.
روزنامه «الوطن» بر مهمترین طرح ارائه شده در این نشستها دست یافت که مورد بحث و مناقشه شرکت کنندگان قرار گرفته و آن را « مرکز بین المللی مطالعات و آموزش» تهیه و تدوین کرده بود که سازمان بین المللی اخوان المسلمین در آن عضویت فعالیت دارد.
این طرح تحت عنوان « کودتای نظامی بر مشروعیت مصر .. برآورد دیدگاهها و مواضع استراتژیک داخلی و خارجی» ارائه شده بود و روزنامه «الوطن» چاپ قاهره اقدام به انتشار متن کامل این سند کرده است که در بردارنده اطلاعات بسیار مهم درباره امنیت ملی مصر است که سازمان بین المللی اخوان المسلمین با هماهنگی با دفتر ارشاد این جماعت در مصر و برخی طرفهای خارجی آن را به اجرا میگذارد.
این طرح در ابتدا به تبیین و تشریح دیدگاه اعتقادی رویداد یعنی برکناری «محمد مرسی» از ریاست جمهوری این کشور و «جماعت اخوان المسلمین» از قدرت در مصر میپردازد و در ادامه وارد شرح و تبیین و تحلیل اوضاع حاکم بر عرصه سیاسی مصر میشود که در ادامه میآید.
خطرات احتمالی ناشی از کودتای نظامی مصر
یک: خطرات احتمالی بر جماعت اخوان المسلمین داخل مصر
1 - خطر اول
افزایش احساساتی از قبیل مورد ظلم و ستم واقع شدن در میان رهبران جماعت و اعضای آن و بازگشت مجدد پدیده فعالیت سری و خشونتآمیز توسط برخی از اعضای جماعت برای گرفتن انتقام.
این موضوع ما را در برابر چالش پیچیدهای قرار میدهد که در میزان قدرت و توانایی جهت تسلط و تحکم بر واکنش جریان حامی محمد مرسی و متوسل به مشروعیت وی به خصوص در سطح امنیتی و میزان عدم پذیرش این پایان برای مرسی و اخوان از سوی جوانان این جماعت و کشیده شدن آنها به اندیشهها و دیدگاههای افراطی و خشونت آمیز و چه بسا اقدام مسلحانه نمود پیدا میکند، به خصوص اینکه باید توجه داشته باشیم که این تنها جماعت اخوان المسلمین نیست که در میدان «رابعة العدویة» قاهره حضور دارد، بلکه در کنار آن جماعات و تشکلهای اسلامگرای سلفی هم حضور و مشارکت دارند و این موجب میشود تا در انتظار واکنشهای پیش بینی نشده یا قریب الوقوعی باشیم.
2 - خطر دوم
پیوستن و ملحق شدن برخی از اعضا و هواداران جماعت به جریانهای سلفی که تاثیر و بازتابی منفی بر آینده جایگاه و موقعیت مردمی جماعت اخوان المسلمین خواهد گذاشت.
3 - خطر سوم
به حاشیه رانده شدن ناخودآگاه جماعت اخوان المسلمین نه تنها از عرصه سیاسی بلکه از تمام فعالیتهای اجتماعی که این بزرگترین خطری است که ممکن است، جماعت اخوان المسلمین در مرحله نزدیک آینده با آن مواجه شود که موجب تغذیه جریانهای اسلامگرای تندرو و افراطی و قدرت یافتن آنها خواهد شد.
4 - خطر چهارم
وقوع کنش و واکنشهای شدید و تند در داخل جماعت که ممکن است به ایجاد شکاف و برخورد و درگیری و انتقال گروههایی در داخل جماعت از وضعیت «اربکانی» به «اردوغانی» و پذیرش رهبرانی در جماعت از سوی جوانان آن که نگاه بازتری نسبت به جریانهای سیاسی دیگر دارند، نمود پیدا میکند و این جوانان به این باور برسند که رهبران سابق جماعت اخوان المسلمین، این جماعت را به رویارویی و برخورد با ارتش و دیگر نیروهای سیاسی سوق دادند و هم اکنون باید به شکلی قاطع و دقیق در مرحله سابق بازنگری و ساختار و ماهیت روابط جماعت با دیگر گروهها و جریانهای سیاسی را مورد بازنگری قرار داد که این امر در صورت وقوع ممکن است به دنبال خود وقوع برخی اختلافات و شکافها و خروج شماری از اعضای جماعت از آن و پیوستن به دیگر جریانهای اسلامگرا و یا تشکیل حزبی سیاسی با گرایشات اسلامگرایانه اما براساس تجربه ترکیه را به دنبال داشته باشد.
5 - خطر پنجم
بازگشت بیش از پیش به دولت پلیسی و تکرار سناریو سال 1954 میلادی که «جمال عبدالناصر»، رئیس جمهوری مصر علیه «محمد نجیب»، دیگر رئیس جمهوری مصر کودتا کرد و اقدام به مجازات جماعت و انتقامگیری از آن کرد، موضوعی که هم اکنون در مصر به شکلی عیان و شدید نزد بازماندگان رژیم سابق و حزب ملی سابق حاکم و دستگاههای امنیتی آن مشاهده میشود که رهاورد آن بازگشت جماعت به فعالیت محرمانه و خشونت آمیز و پیوستن برخی از اعضای آن به جریانهای سلفی و به حاشیه رانده شدن ناخود آگاه و دوری جماعت از فعالیتهای اجتماعی و بروز شکاف و اختلاف و حتی منازعه در سازمان قدیمی را به دنبال خواهد داشت.
6 - خطر ششم
گرایش به این سمت که جماعت اخوان المسلمین تشکلی تروریستی است که به ویژه در قبال دو دستگاه ارتش و پلیس از اقدامات خشونت آمیز تبعیت میکند. این امر از طریق تبیین و اشاعه دست داشتن جماعت و اعضا و هواداران آن در اقداماتی که برخورد آنها با این دو دستگاه حکومتی را نشان دهد و پوشش اینگونه اقدامات با ابزار سیاسی و حقوقی و قانونی و رسانههای و القای تصویر تهیه شده به عرصه داخلی، منطقهای و بین المللی. نمونه این امر به خوبی و به صورت عیان در کشتار مقابل مقر گارد ریاست جمهوری و همچنین حوادث اسکندریه و غیره قابل ملاحظه بود و بعید نیست که کشتارهایی به دست نیروی پلیس و نیروهای مسلح انجام شود و جماعت اخوان المسلمین را متهم به دست داشتن در آن کنند که در این صورت شرایط برای انتقامگیری دو طرف فراهم خواهد شد و در اینجا باید در انتظار استمرار و ادامه خشونتها باشیم.
دو: خطرات احتمالی علیه جماعت در خارج مصر
1- خطر اول
آنچه موجب میشود که این دیدگاه تقویت شود و مورد تاکید قرار گیرد که در مصر کودتایی نظامی روی داده، موضع جریان تند و افراطی معارض جماعت اخوان المسلمین از احزاب و گروهها و تشکلهای فعال در دیگر کشورها است و این موجب شده تا این بیم به وجود آید که با دیگر شاخههای جماعت در کشورهای دیگر تعاملی مشابه آنچه در مصر روی داد، صورت گیرد.
2 - خطر دوم
پس لرزههای کودتایی که در مصر روی داد، تنها به مصر محدود نخواهد شد و بازتابهای منفی آن تمام کشورهای جهان اسلام را در برخواهد گرفت و موجب میشود، تمام شاخههای جماعت اخوان المسلمین از حوادث جاری در شاخه مادر آن تاثیر منفی میپذیرد.
3 - خطر سوم
افول جایگاه و موقعیت تجربه مصر که الهام بخش شاخههای جماعت در سطح بین المللی است.
4 - خطر چهارم
تأثیر منفی بر بسیاری از پروژههای طرح عمومی.
5 - خطر پنجم
کودتای نظامی علیه مشروعیت قانونی جنبش حماس را در بدترین وضعیت ممکن قرار میدهد. کودتای نظامی که علیه جماعت اخوان المسلمین در مصر روی داد، به جماعت در سراسر جهان لطمه وارد کرد. اما حماس اولین طرفی است که بهای این کودتا را پرداخت خواهد کرد، به گونهای که ضربه بزرگ و شدیدی به ائتلاف میان حماس و حکومت اخوانیها زد که بیانگر بخشی از روند استراتژیکی است که در جدایی این جنبش از ایران و سوریه و حزب الله و نزدیکی به مصر و ترکیه و قطر نمود پیدا میکند.
6 - خطر ششم
کاهش حمایت و پشتیبانی از مردم سوریه و طولانی شدن حاکمیت نظام حاکم بر کشور سوریه.
سه: خطرات احتمالی بر داخل جماعت و خارج مصر
1 - خطر اول در سطح فکرى و استراتژیکى
سقوط عوامل مشترک استراتژیک میان اسلامگرایان و معارضان آنها از جریانهای سکولار و ملیگرا و لیبرال و چپگرا و قبطیها و تشدید و گسترش شکاف ایدئولوژی میان آنها و از بین رفتن امکان هرگونه زندگی مسالمت آمیز در کنار یکدیگر برای آنها که به آنها اجازه میدهد، به افکار و اندیشهها و اعتقادات یکدیگر احترام گذاشته و در قبال چالشهای خارجی صفی واحد تشکیل داده و با یکدیگر متحد شوند.
2 - خطر دوم در سطح قانونی، ارزشی و اخلاقى
قانون وارزشها و اخلاق بارزترین قربانی کودتای نظامی علیه مشروعیت قانونی است. در این کودتا قانون اساسی و قوانین دیگر به طور کامل زیر پا گذاشته و دروغ و فریب و گمراهی به اوج خود رسید که در رفتار و تعامل بسیاری از سیاستمداران و صاحبان رسانه نمود پیدا میکرد و این آینده خطرناکی را برای آینده روابط ملی در داخل جریانها و احزاب سیاسی کشور تشکیل میدهد و پیامدهای آن، آیندهای مملو از کینه و نفرت و از بین رفتن اعتماد به یکدیگر می باشد.
3 - خطر سوم در سطح روانی
کودتای نظامی علیه مشروعیت قانونی محمد مرسی ضربه بزرگ و کشندهای به جماعت اخوان المسلمین در سراسر کشورهای جهان وارد کرد، به همین دلیل باید با قدرت و به سرعت بر از بین بردن و مقابله با بازتابها و تاثیرات این کودتای نظامی وارد عمل شد که مرکز ثقل جماعت در مصر را هدف قرار داد و میبایست بسیار هوشیار و مراقب بود که این حادثه بزرگ باورهای جماعت از قبیل اخوت و برادری و درست بودن خط مشی و امید به پیروزی و موفقیت را هدف قرار میدهد. به همین دلیل میبایست خط مشی مبارک و میمون جماعت و مبلغان مصلح آن را حفظ کرد و به کمک و پیروزی خداوند را همواره مد نظر داشت و از مشایخی همچون «العریفى و السویدان و العمرى و حسان» همواره برای رشد و ارتقای جماعت بهره برد .. و به نشر اخبار مرتبط با بروز شکاف و اختلاف در ارتش با هدف تضعیف آن در برابر جماعت و تمرکز بر اختلافات موجود در جریانهای معارض پرداخت و در این راستا از افرادی همچون «سلطان» و«محسوب» و«هویدى» بهره برد.
4 - خطر چهارم در سطح سیاسى اسلامى
موفقیت در به ناکامی کشاندن و با شکست مواجه کردن اولین تجربه حکومت اخوان المسلمین در جهان.
5 - خطر پنجم در سطح سیاسى
شکست و ناکامی در ایده مشارکت سیاسی و حاکمیت صندوقهای رای و تضعیف احترام به انتقال مسالمت آمیز قدرت.
سناریوهای پیشنهادی برای تعامل با کودتای نظامی
1- سناریو پرچم سفید
2- سناریو چاوز
3- سناریو رای اعتماد
4- سناریو روی آوردن به اقدامات نظامی
یک: سناریو پرچم سفید «رد کامل»
پذیرش واقعیت موجود و تسلیم کامل و بدون قید و شرط و تثبیت اوضاع برای کودتای نظامی و فراهم کردن زمینه اجرای نقشه راه اعلام شده که ادامه حاکمیت ارتش در بخشهای مختلف دولت در کنار وجود رئیس جمهوری صوری و پذیرش آسان این ترتیبات بین المللی و منطقهای.
سوالاتی که در این خصوص مطرح میشود، این است که آیا جماعت در این روند سیاسی و انتخاباتی در آینده مشارکت خواهد کرد یا نه
چگونه میتوان اعضای جماعت و جامعه را به سودمند بودن این مشارکت بار دیگر پس از کودتای نظامی بر مشروعیت انقلابی قانع و راضی کرد.
دو: سناریو ایستادگی و دفاع از مشروعیت نفس بلند «چاوز» (سناریو پیشنهادی)
در سال 2002 میلادی ارتش ونزوئلا «هوگو چاوز» را از قدرت برکنار کرد، مردم به خیابانها ریخته و خواستار بازگشت وی به قدرت شدند و از صحنه خارج نشدند، مگر اینکه پس از 48 ساعت بار دیگر وی را به قدرت رساندند.
ارائه و مطرح کردن سناریوها
رد هرگونه ضربه وارد کردن به مشروعیت قانونی محمد مرسی، رئیس جمهوری منتخب، حتی اگر در این راه فشارهای بسیاری اعمال شود و چالشهای بزرگی پیش رو باشد، با این حال افراد مخلص و از مردم کشور گرفته تا اعضا و هواداران جماعت خوان المسلمین و جریانهای اسلامگرای حامی و تایید کننده مشروعیت قانونی محمد مرسی باید به حضور خود در میدان ادامه دهند و تمام اقدامات و حوادث روی داده که کودتای نظامی علیه مشروعیت قانونی به شمار میآید را رد و محکوم کرد.
سه: سناریو رای اعتماد «گزینه تله»
وجود امکان پذیرش اجرای ماده 150 قانون اساسی که موضوع رای اعتماد و همه پرسی بر بقا و ادامه به کار محمد مرسی به عنوان رئیس جمهوری مصر را مطرح میکند. رئیس جمهوری از مردم مصر در خصوص مسائل مهمی که با منافع عالی کشور و دولت ارتباط پیدا میکند، از طریق همه پرسی نظر خواهی میکند و نتیجه همه پرسی بر تمام دستگاهها و طرفهای حکومتی و تمام طرفها در همه حال لازم الاجراست.
چهار: سناریو ویرانگر و مخرب «نظامی کردن درگیریها»
مانند آنچه در سوریه در حال روی دادن است و شاهد آن هستیم. چراکه مورد سوریه با تحرکات مردمی و مسالمت آمیز آغاز شد و اما پس از آن اوضاع به طور کامل تغییر کرد و چرخش امور به سمتی سوق پیدا کرد که هم اکنون در این کشور همه شاهد آن هستند. هدف اصلی این سناریو نظامی کردن امور است که موجب میشود، برخی طرفها وارد کشور شده و طرحها و توطئههایی با برنامه ریزیهای آمریکایی – صهیونیستی و حمایت مالی رژیمهای عربی حوزه خلیج فارس در کشور به اجرا گذاشته شود و در این راه از برخی مزدوران و افراد ضعیف النفس در داخل کشور برای اجرای این توطئهها بهره برداری و ارتش و جامعه مصر و نیروهای فعال آن تضعیف شود و این بیم و هراسهای بسیاری ایجاد میکند که مبادا همه ما در دامی استراتژیک که برای ما گسترانده شده گرفتار شویم.
استراتژیهای پیشنهادی برای موفقیت سناریو مقاومت و ایستادگی در برابر کودتای نظامی علیه مشروعیت قانونی و مقابله با اجرای سناریوهای دیگر.
الف. استراتژیهای قدرت نرم
1- دست زدن به فعالیتهای رسانهای و بیدار سازی و آگاهی دادن به مردم درباره ماهیت واقعی این کودتا و اینکه واقعا چه طرفهای داخلی و خارجی در آن قرار دارند و اهداف واقعی و بازتابهای منفی آن بر آینده دور و نزدیک کشور چیست .
2- پیگردهای قانونی رهبران و سران کودتای نظامی.
3- اعتراض مراکز حقوقی.
4- تشکیل کمیته دفاع از مشروعیت قانونی در مصر.
5- درخواست از مک کین جهت تعلیق کمکهای آمریکا و مقابله با تلاشهای صورت گرفته و تلاشهایی که در آینده برای تحریف وجهه جماعت در عرصه بین المللی و منطقهای صورت خواهد گرفت.
6- اشاعه و ترویج سناریو چاوز.
7- تشکیل کمپینهای مردمی تحریم هیئتهای دیپلماتیک مصری چون نماینده حکومت و دولتی غیر قانونی هستند که قدرت را به زور و به صورت غیر قانونی غصب کرده است.
ب. استراتژیهای گزینههای چالشزا:
1- استراتژی اول: تجمع و تحصن
- مقاومت در برابر کودتای نظامی به رهبری جماعت اخوان المسلمین به صورت برگزاری تجمعات و اعتراضهای مسالمت آمیز هفتگی با هماهنگی با برخی از فعالان جوان و گروههای جوانان مصری که دارای سابقه اختلافاتی با ارتش هستند، هر طرف که توان ایستادگی و مقاومت بیشتر در عرصه را داشته باشد، میتواند شروط بیشتری را تحمیل کند.
- روی آوردن به تجمعاتی با قدرتتر و فشار بیشتر اما مسالمت آمیز در میدان رابعة العدویة به عنوان کانون فعالیتها و در عین حال در دیگر استانها و شهرهای کشور از جمله استانهای مرزی و برخی از شهرهای قرار گرفته در کنار دلتای رود نیل و افزایش اعتراضهای مسالمت آمیز به صورت برگزاری راهپیمایی و تظاهرات میلیونی و استفاده از فضای ماه رمضان برای افزایش تحصنها و گسترش آن به حضور خانوادگی.
- برگزاری تظاهرات مسالمت آمیز در برابر سفارتخانهها و کنسولگریهای مصر در سراسر کشورهای جهان.
- استفاده و بهره گیری از شخصیتهای سمبلیک و رهبران در تحصنها و تجمعات، افرادی مانند «على العمرى - طارق السویدان - محمد العریفى» بدون تردید حضور هریک از آنها در میدان به دنبال خود دهها هزار مصری را به میدان میکشاند و استفاده از توانایی و قدرت مبلغانی همچون «راغب السرجانى - خالد أبوشادى - محمد حسان - جمال عبدالهادى» و استفاده از آنها برای دفاع از مشروعیت قانونی.
- فعال کردن بیش از پیش ائتلاف ملی برای حمایت از مشروعیت قانونی و رد و محکوم کردن کودتای نظامی.
- هدف قرار دادن و معرفی کردن هنرمندان، کارگردانان، تولیدکنندگان و بازیگران در میدان رابعة العدویة.
- جذب جوانان حاضر در میدانها و دادن نقشهای حیاتی و بارز و وارد کردن برخی از آنها به عرصههای رسانهای و بهره برداری رسانهای از آنها و تهیه لیست و فهرستی از این جوانان.
- إدارة امور معنوی میادین و افزایش برنامههای تربیتی و تبلیغی تمام میادین.
2. استراتژی دوم: موانع چالشزا
این استراتژی بر ایجاد نقاط ضعف و چالشها و شکافهای تاثیرگذار در کودتای نظامی و تضعیف کننده این کودتا و به خدمت گرفتن این نقاط تاکید دارد.
در سطح داخلى
- تبیین و بزرگ جلوه دادن هرگونه شکاف و اختلاف در میان رهبران و فرماندهان ارتش درباره کودتای نظامی از طریق بیان تناقضات و تعارضهای موجود در سخنان و اظهارات رهبران و فرماندهان ارتش قبل و بعد از کودتا و مشارکت برخی از افسران ارتش و گارد ریاست جمهورى و پدافند هوایی در تظاهراتهای حامی مشروعیت قانونی محمد مرسى.
- تبیین و بزرگ جلوه دادن نبود هدف استراتژیک در این کودتا که موجب بروز اختلاف بین مصریها خواهد شد. بازداشت رهبران اخوان المسلمین و دیگر جریانهای اسلامگرا و تعطیل کردن شبکههای تلویزیونی و دیگر رسانههای وابسته به اخوان المسلمین و دیگر جریانهای اسلامگرا بر این نکته تاکید میکند که این کودتا عاملی در توسعه و گسترش شکافها و افزایش اختلافات در کشور است.
- تمرکز بر اختلافات رهبران معارض.
- نفوذ در فرماندهان ارتش و دستگاه نظامی با دادن پیامهای اطمینان بخش به آنها مبنی بر محافظت از مشروعیت قانونی.
- تبیین مواضع احزابی که اتفاقات روی داده در مصر را کودتای نظامی علیه مشروعیت قانونی به شمار میآورد، مانند احزاب آزادی و عدالت و الوطن و الوسط و سازندگی و پیشرفت و الرایة و استفاده از افراد تاثیرگذار در عرصه سیاسی مانند «عصام سلطان و محمد محسوب و حاتم عزام و غیره ».
- استفاده از قضات ملیگرا و علمای الأزهری که کودتای نظامی را در مصر رد و از مشروعیت قانونی حمایت میکنند.
- تبیین و تشریح مواضع و دیدگاههای شخصیتهای ملی که آنچه در مصر روی داده را کودتای نظامی علیه مشروعیت قانونی و نه انقلاب مردمی به شمار میآورند و آن را رد و محکوم میکنند، مانند قاضی «طارق البشرى» و «فهمى هویدى».
- افزایش استفاده از وسایل ارتباط جمعی برای مقابله با رسانههای مخالف که نمونه این امر را در انقلاب 25 ژانویه 2011 شاهد بودیم.
- استفاده و به کار بردن شعارها و نوشتن آنها روی پلاکاردها و پارچه نوشتهها و نصب آنها در مناطق و اماکن مختلف و پر تردد که اذهان و افکار جوانان مصری را تحریک کند، مانند شعار «همه ما خالد سعید هستیم».
- گرد آوردن مجدد انقلابیون گذشته که جبهه نجات ملی مصر آنها را به حاشیه راند و به فراموشی سپرد و دارای دیدگاهی مبتنی بر رد اصولی و مبدایی حاکمیت نظامیان بر کشور هستند.
- پس از بازگشت به مشروعیت قانونی، ارائه طرحی به مردم مصر که خیال آنها را نسبت به آینده آسوده کند، مانند تقسیم قدرت و حاکمیت میان نیروهای و گروههای سیاسی مختلف «نمونه تونس».
- به حرکت واداشتن سندیکاها و اتحادیههایی که بر آنها تاثیرگذار است و این کمک خواهد کرد تا بخشهای جدیدی به فعالیتها و تحرکات ملحق شوند.
- مورد خطاب قرار دادن عقل جمعی مصر از طریق استفاده از 10 میلیون پلاکارد و پارچه نوشته و چسباندن آنها در تمام خیابانهای مصر که یک شعار واحد را دربرگیرد «مثل وطن همه است» که به این ترتیب بتوان همه مصریها را مورد خطاب قرار داد.
- تأکید بر موارد و نکات هفتگانه در طرح محمد مرسی که در سخنرانی آخر خود به عنوان نقشه راه آنها را ارائه داد.
در سطح بین المللى:
- بیان مواضع و دیدگاههای مؤسسات و تشکلهای بین المللی که آنچه در مصر روی داده را کودتای نظامی و نه انقلاب مردمی به شمار میآورند و آن را رد و محکوم میکنند.
- درخواست «جان مک کین» از دولت آمریکا مبنی بر تعلیق کمکهای نظامی واشنگتن به ارتش مصر چون موجب براندازی یک رئیس جمهوری منتخب شد.
- عدم به رسمیت شناختن کودتای نظامی به جای مشروعیت قانونی از سوی کشورهای غربی مانند انگلیس، ترکیه، نروژ، سوئد، برزیل و غیره.
- تعلیق عضویت مصر در اتحادیه آفریقا.
- موارد بیشماری از شیلی گرفته تا پاکستان در عرصه بین المللی وجود دارد و مشاهده شده که در ابتدا ارتش قدرت را به دست گرفتند و با استقبال و حمایت مردمی مواجه شدند، اما در نهایت این امر منجر به روی کار آمدن حکومتهای استبدادی در این کشورها شد.
- ژنرال مارتین دمپسى، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا گفت که «مصریها این حق را دارند که هرگونه بخواهند کشور خود را اداره کنند»، اما در عین حال بر این نکته تاکید کرد که باید از روند دمکراتیک در این راه تبعیت کرد و نسبت به نتایج اقدام ارتش در برکناری رئیس جمهوری مصر هشدار داد و مرسی را نماینده روند دمکراتیک جاری در کشور به شمار آورد.
- بیانیه بین المللی حقوق بشر در انگلیس.
- هوشیاری و آگاهی در قبال تلاشهایی که در صدد تحریف وجهه اخوان المسلمین است که یکی از آنها نشان دادن حمایت آمریکا از جماعت است و ادعای اسرائیل مبنی بر اینکه نیرویی نظامی از غزه وارد صحرای سینا شد.
3 – استراتژی سوم «هشدارها»
- انتشار تمام پروندههای فساد در اختیار تمام «انقلابیون».
- عصیان و نافرمانی مدنى.
- محاصره مؤسسات و دستگاههای حکومتی حساس و مهم که کاخهای ریاست جمهوری، وزارت دفاع، گارد ریاست جمهورى، وزارت کشور، ماسپیرو، شهر تولیدات رسانهای مصر و دادگاه عالی قانون اساسی را در برمیگیرد.
ج – استراتژیهای فشار بین المللی
1 – دعوت و درخواست تعلیق عضویت مصر در سازمانهای بین المللی – پناه بردن و روی آوردن به دادگاههای بین المللی.
2 - رصد مواضع بین المللی و منطقهای و تشدید این موضع پس از حصول اطمینان از سرفرود آوردن وی در برابر برخوردها و تعامل نظامیان و نحوه تعامل وی با این دستگاه و تلقی کردن این امر که آیا دخالت ارتش را انقلابی مردمی باید به شمار آورد یا اقدامی در قالب کودتای نظامی.
3 - تمرکز بر خصومتی که با غرب به وجود خواهد آمد، در صورتیکه به سمت و سوی حکومت دیکتاتوری سوق پیدا کند و نقش اندیشههای معتدل و میانه در تثیبت اوضاع اقلیتهای مسلمان در آن.
4 – استفاده از کشورهای حامی و تایید کننده جماعت اخوان المسلمین مانند قطر، ترکیه، عربهای آفریقا، برزیل و هند و تشدید مواضع آنها.