آفتابنیوز : امریکا و هند بر سر ایران در حال مناقشه بودند و اتفاقاتی که پس از حمله به عراق رخ داد، موقعیت و نفوذ امریکا و دیگر کشورهای غربی را در جهان تضعیف کرد. در این ارتباط طرح امریکا برای حمله به ایران به علت مشکلاتی که در عراق به وجود آمد، کم رنگ شد . این بدین معناست که امریکا و اتحادیه اروپا اگر می خواهند ایران را منزوی کنند، باید تنها به دیپلماسی تکیه کنند. البته همین قضیه نیز با توجه به حق وتوی چین و روسیه، نا ممکن به نظر می رسد و در نتیجه پای هند هم به این موضوع کشانده شده است.
به جز اسرائیل، امریکا متخاصمانه ترین رویکرد را در برابر ایران دارد زیرا این کشور منافع امریکا را در خاورمیانه تهدید می کند. دولت ایران از زمان انقلاب سال 1979 و تسخیر سفارت امریکا در همان سال، همواره موضع و بیانی ضد امریکایی داشته و امریکایی ها قطعا به تکرار عبارت «شیطان بزرگ» در مورد کشورشان نگاه خوبی نداشتهاند. ایران همچنین در برابر اسرائیل موضع مشابهی را به مدت طولانی و با قدرت تمام در پیش گرفته و بطور عینی از حزب الله حمایت می کند، سازمانی سیاسی و شیعه که از سال 2000 در جنوب لبنان با نیروهای اسرائیلی مبارزه می کنند.
حمایت ایران از حزب الله، اصلی ترین دلیل اصرار امریکا بر تروریست بودن ایران است به همین دلیل برنامه هسته ای ایران، از نظر آنها تلاشی برای دستیابی به سلاح هسته ای است. ایران به هر حال در شرایط فعلی کاملا در چارچوب قوانین هستهای ان.پی.تی عمل میکند ولی امکان دارد که بعدا تغییر رویه دهد[!]. ایران اکنون موشک هایی دارد که می تواند اسرائیل را هدف قرار دهد به علاوه از روابطی دوستانه با هند برخوردار است.
ایران یکی از صادر کنندگان بزرگ انرژی به هند است و پس از روسیه، دومین منابع بزرگ گاز طبیعی جهان را در خود جای داده است. هند همکاری نظامی کمی با ایران دارد و این در حالی است که در سال 1994، ایران نقشی کلیدی در سازمان ملل در مورد مناقشه کشمیر ایفا کرده و همواره با حضور طالبان در افغانستان مخالف بود، به طوری که در سال 1998، ایران تقریبا به جنگ با طالبان نزدیک شد. ایران همیشه با بنیادگرایی سنی ها مخالف بوده و این امری است که هند را تهدید میکند. با این حال تهدید این قضیه از منظر مذهبی، اجتماعی و سیاسی در ایران و به زودی در جنوب عراق بیشتر شده است.
در اواخر دهه 90 موج آزادی خواهی ایران را فرا گرفت که به انتخاب خاتمی به عنوان رییس جمهوری منجر شد ولی با این وجود جورج بوش، ایران دوران خاتمی را در محور شرارت قرارداد. سپس به عراق حمله کرد و ایران هم از پایان حکومت سنیها بر اکثریت شیعه عراق استقبال کرد. امریکا و اروپا در این وضعیت میخواستند ایران را از دستیابی به فناوری هستهای باز دارند ولی واکنش ایران به آنها مانند هند بود. در زمان انتخابات اخیر ایران هم، امریکا تلاشی گسترده را آغاز کرد تا مردم ایران را به تحریم انتخابات ترغیب کند که نتیجه آن این شد که ضد امریکایی ترین کاندیدا، یعنی احمدی نژاد، با رأی بالا انتخاب شود.
طی دو سال گذشته، ساختار قدرت جهانی به شکل قابل ملاحظهای تغییز کرده است. روسیه و چین بین سالهای 2003-1990 به رغم مخالفت شدید با تحریم،خواستار تجدید تحریم های عراق در هر شش ماه میشدند ولی اکنون روسیه به سبب درآمدهای بالای نفت و گاز، انقدر قوی است که خواسته غرب را برای تحریم ایران وتو کند. چین هم به سبب منافع بالای انرژی و تجاری خود در ایران، اطمینان زیادی را در مورد وتوی احتمالی علیه غرب به وجود آورده است. از سوی دیگر هند هم انقدر قوی شده که بتوان آنرا به عنوان عاملی موثر در امور ایران بررسی کرد و قطعنامه اخیر شورای حکام هم نشانگر این بود که نظم جهان در حال تغییر از تک قطبی به چند قطبی شدن است.
مشکلاتی که در عراق وجود داشت، به همراه پیامدهای کاترینا موجب شد که بیشتر مردم امریکا، منطق اشغال عراق را زیر سؤال ببرند. این مسأله قطعا در مورد موضوعات دیگری هم صدق خواهد کرد و امریکا باید بیاموزد که به اقتدار کشورها به عنوان یک اصل جهانی احترام بگذارد. دیپلماسی فعلی امریکا در قبال ایران بر اساس راهبردی تک قطبی بنا شده و ایران هستهای تهدیدی برای هژمونی امریکا به شمار میرود.
با این حال همسایگان ایران مانند امریکا نگران نیستند و تنها اسرائیل احساس نگرانی میکند، این در حالی است که خود این کشور دارای سلاح هسته ای است. هند هم تقریبا به دنبال راهبردی تک قطبی بود ولی اکنون تک قطبی بودن در حال فروپاشی است و اگر آمریکا این روند را درک کند و درست گام بردارد، میتواند با هند در ایجاد نظامی جدید همکاریهای زیادی داشته باشد. البته ایالات متحده گامهایی را در این راه برداشته و اینکه به ایران حمله نکرده، خود نشانه خوبی محسوب میشود ولی در حال حاضر سیاست خارجی امریکا میان هژمونی از دست رفته آن و نقشی که در نظام چند قطبی میخواهد داشته باشد، در حال نوسان است.