آفتابنیوز : آفتاب: جنتی 64 سال دارد و میخواهد سیاست را از ادب و هنر بیرون بکشد و به اعتراضهای هنرمندان، امنیتی نگاه نکند. او بیش از آنکه با نویسندگان و هنرمندان نشست و برخاست کرده باشد با سیاستمداران همراه بود است. با این حال میگوید دغدغه آنها را میشناسد و برای همین میخواهد کار را به خودشان واگذار کند. او تحصیلات حوزوی دارد و به مسائل جهان عرب علاقه دارد. کتابهای محبوبش خاطرات هستند و وزیر مورد علاقهاش علی لاریجانی است با پدرش اختلافهای فکری زیادی دارد و میگوید نگاهش با دبیر شورای نگهبان متفاوت است.
عصاره برنامه شما که میخواهید بر اساس آن وزارت ارشاد را اداره کنید؟
در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در حال حاضر، در بخشهای مختلف کتاب، فیلم، موسیقی و هنرهای تجسمی مشکلات متعددی وجود دارد که موجب نگرانی و گاهی ناامیدی اهل فرهنگ و هنر شده. من یک مطالعه اجمالی روی وزارتخانه داشتم و متوجه شدم برای حدود 114 مورد افراد موظف هستند از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز بگیرند. هنرمندان گاهی برای یک فعالیت باید چند بار مجوز بگیرند.
مثلاً برای یک فیلم از زمانی که سناریوی آن نوشته میشود تا زمانی که قرار است اکران شود چندین بار باید مجوز گرفته شود. در مورد کتاب باز به همین ترتیب است. گاهی کتابی برای مجوز به وزارت ارشاد تحویل داده میشود و دو سال طول میکشد تا مجوز بگیرد گاه خردهگیریهایی نسبت به بعضی از مطالب کتاب میشود و میگویند فلان قسمت باید حذب شود و گاهی ممیزیهایی روی کتاب صورت میگیرد که سلیقهای است. اینها برای نویسندهها و هنرمندان مشکلاتی درست میکند و به جای اینکه آنها دو سال دنبال مجوز کتابشان بدوند میتوانند اثر تازهای را خلق کنند.
از شعارهای رئیسجمهور در دوره رقابتهای انتخاباتی این بود که او به کنترل کتابها پیش از انتشار اعتقادی ندارد. شما هم همین عقیده را دارید؟
من آنچه بدواً فکر میکنم این است که ما باید ممیزی قبل از چاپ را برداریم. البته این از مسائلی است که باید پس از استقرار در وزارتخانه بررسی شود چون ابعاد مختلفی دارد و نمیشود یک بعدی به آنها نگاه کرد. اما چیزی که الان در ذهنم هست و فکر میکنم جزو کارهایی است که باید دنبال کنیم برداشتن ممیزی قبل از نشر است. ما باید چارچوبهای قانونی را به طور شفاف بیان کنیم و در اختیار ناشران قرار دهیم تا آنها به نوعی خود تنظیمی داشته باشند. به این معنا که خودشان کتابهایی را که تحویل میگیرند از این جهت بررسی کنند که با ضوابط همخوانی دارد یا ندارد.
یعنی ممیزی را میخواهید به ناشران واگذار کنید؟
ممیزی را به ناشران واگذار نمیکنیم. ممیزی قبل از نشر برمیداریم. خود ناشر وقتی روی کتابی سرمایهگذاری میکند که سه هزار تیراژ دارد، میداند اگر آن کتاب از چارچوبهای قانونی خارج بشود سرمایهاش دچار مشکل میشود و مجبور میشود صفحاتی از کتاب را تغییر بدهد تا با ضوابط منطبق شود. لذا از زهمان اول ناشر این ضوابط را مراعات خواهد کرد. بعد نوبت ممیزی بعد از انتشار می رسد که آن هم باید در چارچوب قانون باشد. این کار باید توسط افراد صاحبنظر و اهل فکر صورت بگیرد و از خردهگیری و اعمال سلیقه شخصی خودداری شود.
وقتی کتاب چاپ شد چطوری میخواهید آن را ممیزی کنید؟
همان کاری که قبل از چاپ انجام میشد بعد از چاپ انجام میشود.
یعنی قبل از اینکه کتاب توزیع شود باید از شما مجوز بگیرد.
یک بار این مجوز را میگیرد.
فرض کنیم کتابی چاپ شده و ناشر روی آن سرمایهگذاری کرده، بعد شما به آن مجوز توزیع نمی دهید. چه میشود.
خب. ضوابط باید به صورت شفاف اعلام شود و خود ناشر کتابی را که میخواند باید بفهمد که این کتاب با مقررات همخوانی دارد یا ندارد. خود ناشر قبل از اینکه کتاب را چاپ کند باید به نویسنده بگوید این قسمت را حذف کند.
یک مساله هست و آن فرق بین ممیزی و سانسور است. وزارت ارشاد میگوید کاری که میکند ممیزی است ولی نویسندهها میگویند این کار وزارت ارشاد سانسور است.
ممیزی کلمه محترمانه همان سانسور است.اسمش را هرچه میخواهید بگذارید مهم نیست. وظیفه وزارت ارشاد این است که ضوابط را اجرا کند و آنها را به صورت شفاف اعلام کند.
در نهایت از حرفهای شما این نتیجه را میگیرم که معتقدید سانسور باید باشد.
شما اسمش را میگذارید سانسور. اما من میگویم به یک نوع نظارت و اجرای قوانین معتقد هستم. نمیشود اسم اجرای قانون را سانسور گذاشت. بگذارید تعبیر شما را درست کنم. وقتی چراغ قرمز است و شما چراغ را رد میکنید دو جور به این مساله میشود نگاه کرد. میشود گفت شما را جریمه کردند و میشود گفت در مورد شما اعمال قانون کردند. جریمه همان اعمال قانون است. اما یکی میگوید جریمه لفظش بد است چون پولی را به زور از کسی میگیرند. در حالی که همان اعمال قانون است. در بحث نظارت هم اعمال قانون میشود.
در این هشت سال اتفاقی که افتاد، این بود که وزارت ارشاد زیر امضای خودش میزد و مسئولیت سانسوری را که اعمال میکرد نمیپذیرفت. به ناشران تشر میزد که چرا کتابی را به وزارت ارشاد میفرستند که از نگاه آنها مشکل دارد. با این سیاست مجوز تعدادی از ناشران را باطل کرد. شما با این ناشران چه کار خواهید کرد؟
من بدون اینکه در جزئیات وارد شوم نمیتوانم قضاوت کنم. من باید از نزدیک کسانی را که آنها را توقیف کردند بشنوم و براساس آنها تصمیمگیری کنم. اما به طور کلی معتقد نیستم که دارالنشری را به خاطر تخلف توقیف کنند. این روش معقولی نیست.
اما یک نگرانی عمده هست که گاهی رإی داده میشود به نمایش یک فیلم یا توزیع یک کتاب، گروههای فشار با اختیارات فراقانونی برای دستگاه دولت نگرانی و تشویش ایجاد میکنند. با این گروهها میخواهید چه کار کنید؟
وقتی وزارت فرهنگ و ارشاد بعد از مطالعاتی که کرده و بعد از دو سال به یک اثر مجوز داده باید پای مجوزش بایستد.
یعنی شما مقابل گروه فشار میایستید؟
خب باید گروه فشار را توجیه کرد و با آن برخورد کرد، نه با مجوزی که وزارت ارشاد داده. یک فیلم برای ساخته شدن و اکران چند بار در موارد مختلف مورد نظارت قرار گرفته و مجوز گرفته. حالا اگر چهار نفر آمدند و گفتند این فیلم باید برداشته شود نباید تسلیم آن چهار تا آدم شد. وزارت ارشاد باید پای مجوزی که صادر کرده بایستد. بالاخره این وزارتخانه به عنوان نماینده دولت جمهوری اسلامی بعد از حذف و اصلاحات به یک فیلم با یک کتاب مجوز داده و باید پای آن بایستد. نباید جلوی انتشار آن گرفته شود.
در صحبتهاتان اشاره کردید که نگاه سیاسی و امنیتی را نباید به حوزه فرهنگ وارد کرد. اما خود شما سابقهتان سیاسی و دیپلماتیک است.
یک بخش آن دیپلماتیک است.
یک بخش مهم از آن سؤال این است که خود شما چطور میخواهید این دو را از هم تفکیک کنید؟
سیاسی بودن غیر از گروهگرایی و جناحبندی است. سیاسی بودن یک دیپلمات معنایش این است که او فهم سیاسی دارد نسبت به روابط بینالملل و آنچه در حوزه بینالملل میگذرد. این حوزه را خوب میشناسد. و میتواند با آن تعامل کند. در داخل کشور وقتی میگویند فلانی سیاسی است یعنی او میتواند مسائل داخل کشور ار خوب بفهمد و تحلیل کند. این معنای انسان سیاستمدار است. اما آنچه شما به آن اشاره میکنید درست است. یعنی یک فرد ممکن است سیاسی نباشد، ولی جناحی برخورد کند. خودش جزیی از یک گروه شده و تمام وفاداریش به آن گروه است و مقابل همه رقبای خودش میایستد. در حالی که یک فرد وقتی مسئولتی را برعهده میگیرد دیگر مثل یک عضو از یک گروه نباید عمل کند و باید نقش پدرانه ایفا کند. من دو دوره استاندار بودم و در استانهای مهم مسئولیت داشتم، استانهایی مثل خراسان قبل از تقسیم. من طبیعتاً نسبت به مسائل سیاسی ناآگاه و بیتفاوت نبودم. اما هیچگاه دیدگاه سیاسیام تأثیری در انتصابات و انتخاب فرمانداران و بخشداران و معاونین نداشت.
شما معتقدید خانه سینما باید باز شود؟
براساس بررسیهایی که صورت گرفته خانه سینما در نتیجه یکسری خردهگیریها که به ظاهر هم جنبه قانونی داشت تعطیل شد. این مرکز را متعلق به جمع کثیری از هنرمندان حوزه سینما بود توقیف کردند و به جای اینکه مشکل را حل کنند، مشکل درست کردند. خانه سینما در اولین فرصت باید بازگشایی شود.
درباره انجمن صنفی روزنامهنگاران چطور؟
من درباره این انجمن اکنون قضاوتی ندارم. برخی موارد هست که در این چند ساله اخیر به وجود آمدهاند و به دلیل اینکه من در این چند سال ارتباط نزدیکی با وزارتخانه و قوانین حاکم بر آنجا نداشتهام نمیتوانم نظر دقیق بدهم. باید بعد از بررسی موضوعات درباره آنها تصمیمگیری کرد.
و این سیاست کلی باید پایانی بر تمام تندرویها باشد؟
بله. دولت اعتدال است و تندروهایی را که صورت میگیرد بر نمیتابد.
وزارت ارشاد جوایز متعددی در این شش سال راهاندازی کرد که در زمینههای مختلف بودند. شما آن را دنبال خواهید کرد؟
مقصود کدام جوایز است.
آلاحمد، پروین، قلم زرین،گام اول، کتاب فصل و... سیاست وزارت ارشاد این بود که جوایز خصوصی را بیرمق کند و جوایز دولتی را جایگزین آنها کند تا تکصدایی را حاکم کند. البته بعضی از جوایز دولتی مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند.
جوایزی که مصوب شده باید بر همان اساس عمل شود. اصل اینکه به اهالی فرهنگ جایزه داده شود امری مطلوب است. بالاخره کسانی که خوب کار کردهاند با آنها که خوب کار نکردهاند باید تفاوت داشته باشند. باید ازکسانی که اثر برجستهای را خلق کردهاند قدردانی کرد.
منتها آن نکته که مورد نظر شما اعمال سلیقه خاص در اهدای جوایز به افراد است. یعنی براساس برخی دیدگاههای سیاسی یا شخصی، عدهای را حذف کنیم و گروه دیگری را مورد لطف و توجه قرار دهیم. این اشتباه است که کسانی را که صدر درصد همراه ما و مورد تاییدمان هستند در لیست جوایز بگنجانیم. این اشتباه است ایرادی که وجود دارد در نگرش و اعمال نظرهای شخصی و سیاسی است.
شما از جوایز خصوصی حمایت خواهید کرد یا دستکم برای آنها مانع ایجاد نخواهید کرد.
اگر قانون حقی به بخش خصوصی داده باشد که جایزه بدهد خب باید مسابقه و جایزهاش را برگزار کند. دلیلی ندارد که از طرف ارشاد یا جای دیگر سنگاندازی شود. ببینید شما همهاش اشاره میکنید به هشت ساله گذشته و مدام آن را به یاد میآورید. آن روزها را باید فراموش کنید.
موسیقی مورد علاقه شما چیست؟
موسیقی مورد علاقهام موسیقی کلاسیک وطنی است. در بین گروههای موسیقی سنتی که در صحنه هستند آقای شجریان را فردی کمنظیر، بلکه بینظیر میدانم. افرادی مثل آقای شهرام ناظری را دوست دارم و به کارهایش، از گذشته دور تا الان به طور جد علاقهمندم.
منتقدان میگویند سالنهای موسیقی در این چند سال به صورت عادلانه داده نشده و مجوز برگزاری کنسرت یا انتشار آلبوم به سختی داده شد. شما اینها را چه طور برطرف میکنید؟
این را شما باید توجه داشته باشید که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ممکن است یکسری سیاستهایی داشته باشد و چارچوبهایی را سرلوحه کار خودش و چارچوبهایی را سرلوحه کار خودش قرار بدهد، ولی دستگاههای دیگری هم وجود دارند که موانع و محدودیتهایی را برای اجرای این سیاستها اعمال میکنند. آنجایی که یک برنامه خارج از قدرت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد دیگر کاری نمیشود کرد. اما تا آنجا که در قدرت و اختیار وزارت ارشاد باشد عمل خواهد کرد.
دوره مدیریت کدام وزیر ارشاد را بعد از انقلاب بیشتر دوست دارید؟
بعد از انقلاب را نمیتوانم قضاوت کنم. من خودم با سه وزیر کار کردهام. با آقای لاریجانی، مهندس میرسلیم و آقای مهاجرانی. من آقای لاریجانی را توامندتر، پرانرژیتر و با برنامهتر دیدم. متأسفانه ایشان یک سال هم بیشتر در وزارت ارشاد نبود. سال 71 آمدند و آن موقع خیلی جوانتر بودند نسبت به الان. به نظرم در آن دوره یک ساله خیلی تحول ایجاد کردند.