آفتابنیوز : آفتاب: رضا رئیسی: دو رئیس جمهور در یک قاب؛ این خیالی است که این روزها سیاستمداران اقصی نقاط جهان و تحلیلگران بینالمللی پیرامون آن سخن گفتهاند و بسیار پیرامون آن نگاشتهاند.
دو رئیسجمهور فوق یکی شیخ دیپلمات ایرانی است و دیگری اولین رئیس جمهور سیاه پوست تاریخ ایالات متحده. تلاقی این دو شاید بتواند دیوار 35ساله روابط میان ایران و آمریکا را رخنهای سترگ بدهد. منازعه جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده بی گمان یکی از دامنهدارترین و البته مهمترین پروندههای عرصه سیاست جهانی است. این دو ابرقدرت جهانی و منطقهای سالهاست که در نزاعی بیفروکاست به سر میبرند و به رغم تمامی تغییر و تحولات عرصه جهانی تقابل این دو کشور لمحهای کاهش به خود ندیده است. حال درست در هنگامهای که میرفت اختلافات این دو به بالاترین حد ممکن رهنمون شود و زبان تحریم و تهدید سایه بسیطش را بر فعل و انفعالات دیپلماتیک میان این دو کشور فروانداخته بود، یک انتخابات و یک گزینش وضعیت را با چرخشی غیرمنتظره و تمام عیار روبرو کرده است. همان تغییری که رئیسجمهوری ایران در مقالهاش در واشنگتن پست آن را فرصتی برای همتایان غربی قلمداد کرده و به آنها گوشزد میکند که از این فرصت استفاده کرده و دیگرگونه بیندیشند و عمل کنند. اگر تا دیروز غربیها مدام از وجود گزینههای متعدد بر روی میز سخن میگفتند و ایران را تهدید به برخورد میکردند اکنون رئیس جمهورشان به رهبر ایران و رئیس جمهور کشورمان نامه مینویسد و با زبان احترام و تعامل سخن میگوید. سخنگوی کاخ سفید از آمادگی کشورش برای مذاکره با ایران حرف میزند و چند تن از مشاوران و مقامات کاخ سفید از دیدار اوباما با روحانی سخن میگویند. شاید چند ماه پیش دیدار اوباما و رئیس جمهور ایران یک رویاپردازی خیالگونه به نظر میرسیداما هر چه به موعد حضور روحانی در نیویورک نزدیک میشویم این شایعه بیشتر در محافل سیاسی رنگ واقعیت به خود میگیرد.
هیچ چیز غیرممکن نیستجی کارنی، سخنگوی کاخ سفید چند روز پیش گفت: امکان دارد روسای جمهور ایران و آمریکا با هم دیدار داشته باشند اما این دیدار برنامهریزی شده نیست. همزمان دیپلماتهای آمریکایی دیگری نیز به این موضوع اشاره کرده و چند روزنامه و خبرگزاری بینالمللی نیز به امکانسنجی این موضوع پرداخته و مدلهای مختلف و محتمل برای دیدار این دو رئیسجمهور را ارزیابی کردند. در این سوی میدان حسن روحانی که به گفتوگو با «آن کری» خبرنگار «انبیسی» نشسته بود گفت که «برنامهای برای دیدار با اوباما ندارد» اما در ادامه تصریح داشت «در دنیای سیاست هیچ چیز غیر ممکن نیست.» حال باید پرسید که این شایعه که تا چندی پیش وقوع آن به یک امر محال میمانست چگونه چنین دامن گسترانده و پذیرش آن در این سطح گسترده رواج یافته است؟ پاسخ به این پرسش را شاید بتوان به واکنشهای همزمان مقامات دو سوی اقیانوس مربوط دانست که رویهای متفاوت نسبت به قبل در پیش گرفتهاند و با صوت و لحنی متفاوت سخن میگویند. رهبر معظم انقلاب از «نرمش قهرمانانه» در دیپلماسی سخن گفتند بدان معنی که از موضع اقتدار و منافع ملی میتوان با دیگران به مذاکره نشست؛ سیاست اصولی نظام که پیش از این مقامات آمریکایی چندان بدان توجه نداشتند اما اکنون سخن گفتن از موضع بالا را کنار گذاشتهاند و نشانه آن هم اینکه به گفته یک منبع آگاه در نامه ارسالی به مقامات ایرانی از موضع تعاملی و با لحنی برابرنگرانه سخن گفتند. رئیسجمهور ایران هم بدون حاشیهپردازی و تنشافزایی در جمله تاریخی میگوید «من یک سیاستمدارم نه تاریخدان.» بدان مفهوم که برایم منافع ملی و حال و آینده کشور مهم است نه پرداختن به مناقشات پیشین و ماندن در گذشته. وزیر خارجه ایالات متحده اما با لحنی تازه و غیرهمنتظره سخنان روحانی را بسیار مثبت ارزیابی میکند، محمد جواد ظریف از ظرفیتهای شبکههای مجازی بهره برده و پیام تغییر صوت و لحن ایران و پیگیری تعامل سازنده را به جهان مخابره میکند. بدیهی است در این شرایط جملگی این رویدادها در خط سیر منطقی میتواند موضوع دیدار اوباما با روحانی را محتمل جلوه دهد. اتفاقی که اگر ساده و مختصر نیز روی بدهد و حتی در کسری از دقیقه باشد اما میتواند نقطه عزیمت معقولی برای برون رفت از تخاصمی چند دههای باشد. در واقع فروریختن دیوار بیاعتمادی به این سادگیها ممکن نیست اما بالاخره هر حرکت و رویدادی نیاز به یک آغاز دارد و درست همین نکته است که دست دادن یا دست ندادن این دو شخصیت سیاسی را که بطور متعارف از هیچ حساسیت و اهمیتی برخوردار نیست، تا بدین حد در کانون توجهها قرار داده است.
شایعهای که دنیا را تکان میدهددر باب اهمیت این دیدار همین بس که با رواج شایعه آن، بازار ایران واکنش آنی نشان داده و دلار و طلا سوار بر ارابه سقوط شدهاند و امروز تمامی صرافیهای تهران فروشنده بودند. این نشان میدهد که افکار عمومی داخل با حساسیت فراوان موضوع سفر روحانی به نیویورک را دنبال میکند. هر چه هست به نظر میرسد رئیس جمهوری ایران و حضورش در نیویورک و نحوه مواجهه او با اوباما تمامی تحولات مجمع عمومی سازمان ملل متحد را تحتالشعاع خود قرار دهد آنچنان که هم اکنون نیز تمامی خبرگزاریهای جهان بیشترین حجم اخبار خود را به این نکته اختصاص دادهاند و مقامات مختلف جهان مشغول گمانهزنی و اظهارنظر در این مورد هستند. یکی از مقامات کاخ سفید هم اعلام داشته که موضوع ایران یکی از محورهای سخنان اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل متحد خواهد بود از سوی دیگر مقامات آمریکایی اعلام داشتهاند که هیات آمریکایی پای سخنان روحانی خواهند نشست و به نظر میرسد ایرانیها نیز در سوی مقابل چنین کند. حال باید دید راهروی سازمان ملل نیز با توجه به شرحی که رفت آیا یک اتفاق غیرمنتظره را در برابر لنز خبرگزاریهای جهان و چشمان ناظر میلیاردها مخاطب بینالمللی قرار خواهد داد. اتفاقی که حتی رئیسجمهور رژیم اسرائیل نیز نسبت به آن ساکت ننشسته و در اظهارنظری عجیب و غیرمنتظره برخلاف نخست وزیر رژیم صهیونیستی از بهبود روابط ایران و ایالات متحده استقبال کرده است.هر چه هست یک دست دادن ساده این دو میتواند چون زلزلهای سپهر سیاسی جهان را درنورد و بیش و پیش از هر رویدادی اخبار را تحتالشعاع خود قرار دهد.
منبع: آرمان