آفتابنیوز : آفتاب: رسيدگي به اين پرونده از 13ارديبهشت ماه سال 87 همزمان با ناپديد شدن مرموز مردي به نام حسين در دستور کار پليس ساوجبلاغ قرار گرفت. با گذشت حدود يکسال از ناپديد شدن مرد جوان پسر 8 ساله اش راز جنايت هولناک را فاش کرد. او به ماموران گفت مادرم با همدستي خواهرانم و مرد غريبه اي به نام حامد پدرم را به قتل رسانده جسدش را در کف پذيرايي خانه دفن کردند.
با افشاي اين موضع همسر حسين به نام طاهره و دو دخترش به نامهاي سميه و سميرا بازداشت شدند که در جريان بازجوييها سرانجام به قتل اعتراف کرده و مدعي شدند پس از قتل براي اين که نميتوانستند جسد را به بيرون از خانه انتقال دهند پيکر حسين را در پذيرايي خانه سابق خود دفن کردند. از سوي ديگر همسر صيغه اي او نيز به نام حامد دستگير شد. سال 88 متهمان در دادگاه کيفري محاکمه شده و طاهره و دخترانش به قصاص محکوم شدند.
با ارسال پرونده به ديوان عالي کشور حکم قصاص نقض و براي رسيدگي دوباره به شعبه 74 دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد. 17 شهريور امسال نخستين جلسه محاکمه متهمان برگزار شد که در اين جلسه طاهره و دخترانش اظهارات متناقضي را مطرح کردند. زنان جوان با قبول اتهاماتش گفت: به دليل اينکه همسرم درآمد خوبي نداشت با حامد ارتباط برقرار کرده و به دروغ به او گفتم که بيوه هستم. چند بار خواستم همسرم را بکشم اما موفق نشدم تا اينکه شب حادثه با همدستي دو دخترم او را خفه کرديم.
در ادامه سميرا با رد اظهارات مادرش گفت: پس از قتل پدرم حامد به خانه ما آمد و با کمک او جسد را دفن کرديم. حامد ميدانست که مادرم بيوه نيست و هر وقت پدرم در خانه نبود به خانه ما ميآمد. سپس سميه در جايگاه قرار گرفت که او نيز با طرح ادعاهاي جديد اظهار داشت: من و مادرم اقدام به خفه کردن پدرم کرده و جسد او را در پذيرايي دفن کرديم. صبح ديروز دومين جلسه دادگاه به رياست قاضي عبداللهي براي رسيدگي به اتهامات حامد برگزار شد.
رئيس دادگاه با تفهيم اتهام مشارکت در قتل به حامد از او خواست به دفاع از خود بپردازد که او با رد اتهاماتش گفت: مدتي بود يک شماره ناشناس به من زنگ ميزد. يک بار که تلفن را جواب دادم دختر جواني پشت خط بود و از من خواست که به درد و دلهايش گوش دهم. ارتباط تلفني ما ادامه داشت تا اينکه چند روز تماس هايش قطع شد و بعد هم زن جواني با همان شماره با من تماس گرفت و ادعا کرد اين خط را از دوست دخترش خريده است. تماس من با اين زن ادامه داشت تا اين که يکبار با او در محل کارم قرار گذاشتم. طاهره مدعي بود که همسرش فوت کرده و براي ادامه زندگي با مشکلات مالي روبرو است. در ابتدا با تاکسي براي او پول و وسايل ميفرستادم اما پس از مدتي به خانه اش ميرفتم.
رئيس دادگاه: آيا ميدانستيد که طاهره متاهل است.
متهم: نه. به من گفته بود که بيوه است.
رئيس دادگاه: اظهارات سميرا در خصوص نقشت در شب حادثه را قبول داريد؟
متهم: نه من آن شب به خانه آنها نرفته بودم
در ادامه دادگاه سميرا در جايگاه قرار گرفت و در تشريح شب حادثه گفت: پس از اينکه پدرم را کشتيم حامد به خانه مان آمد و با کمک مادرم پدر را دفن کرد. قاضي عبداللهي سپس از پسر 8 ساله مقتول خواست در خصوص شب حادثه و ارتباط مادرش با حادثه توضيح دهد که محسن پس از قرار گرفتن در جايگاه گفت: من شب حادثه هيچي نديدم اما حامد بعضي روزها غروب به خانه ما ميآمد و مادرم از ما خواسته بود اين موضوع را به پدرم نگوييم.
رئيس دادگاه: چرا قبلا اعتراف کرده بوديد حامد پدرت را کشته است.
محسن: اين حرفها را تحت تاثير اظهارات خانواده پدرم مطرح کرده و همه آنها دروغ بود.
به گزارش ابتکار،پس از دفاعيات حامد و وکيل مدافعش و اخذ آخرين دفاعيات متهمان جلسه دادگاه به پايان رسيد و قرار است در جلسه ديگر به وقت غيرعلني اين پرونده در خصوص ارتباط حامد و طاهره رسيدگي شود.