آفتابنیوز : آفتاب: رضا سليماني - طبع ما انسانها بهگونهاي است كه هميشه حسرت خسارتهايي را ميخوريم كه به دلايل مختلف جلوي چشممان اتفاق ميافتد و هيچ وقت به دنبال علل ضرر و زيانهايي كه به خاطر بيكفايتي و عدمالنفعها ميبينيم، نميگرديم. حال آنكه از قديم گفتهاند «جلوي ضرر را هر وقت بگيري، منفعت است.»
در هشت سال گذشته كه همواره در سياست خارجي بر طبل تنشآفريني با دنيا و در داخل بر جنجالآفرينيهاي سياسي و اختلاف افكني ميان مردم با مردم و مسئولان با مردم و مسئولان گذشت و از نقد كردن امكانات كشور و بكارگيري منابع انساني و استعدادهاي خدادادي آن غفلت شد، حقيقتاً خسارتهاي بزرگ و جبرانناپذيري را بر كشور تحميل كرد كه قطعاً از جمله همان عدمالنفعهاست.
مذاكره ميان ايران و آمريكا در طول سالهاي پس از انقلاب اسلامي، اگرچه هيچ وقت در سطح مطلوب انجام نشده، اما در همان سطح زير خط تفاهم هم، هميشه محملي براي افراطيون جنگطلب در آمريكا و يك رژيم جعلي به نام اسرائيل بوده است كه متأسفانه آن گروه اندك و اين دولت غاصب براي افزايش ضررهاي سياسي، اقتصادي و حتي نظامي ايران و نهادينه كردن دشمني آمريكا با ايران، برنامهريزي كردهاند.
برنامهها و اقدامات آقاي دكتر روحاني در سفر اخيرش به آمريكا و چند سخنراني مهم و چندين ديدار تأثيرگذار با شخصيتهاي جهاني، بهويژه گفتگوي تلفني با رئيس جمهوري آمريكا، حقيقت جمهوري اسلامي ايران در اقتدار ديپلماسي و گفتن حرف حق پاي ميز مذاكره بود. اين گفتگوها و تعاملات، گوياي اين واقعيت است كه ميشود به دور از جنجالآفريني و هياهو، با حفظ مواضع و اقتدار انقلابي، با ادبيات و گويش بهتري با جهان سخن گفت تا جايي كه اين ادبيات، مورد تحسين و تقدير دوست و دشمن قرار گيرد.
به غير از رژيم نامشروع اسرائيل، مذاكره براي تبيين مواضع اصولي و حل مسائل، با هيچ كشوري تابو نيست و گفتگو با آمريكا اگر طلسم هم شده باشد، عقل و منطق و رموز ديپلماسي حكم ميكند كه براي بيان مواضع متقن نظام، بايد اين طلسم شكسته و به اين مهم توجه شود كه صرف مذاكره به معناي برقراري رابطه نيست، بلكه دفاع از اصول و مبناها، براساس خودباوري و عزت يك ملت مقتدر است.
به راستي، در دنيايي كه حتي برخي كشورهاي كوچك عربي هم در توهم مقابله با ايران، احساس خودبزرگبيني دارند و تبليغات مسموم، جهانيان را از گزينه جنگ يا تهديد به جنگ عليه ايران، در اتاق تصميمگيريهاي جهاني نگران ميكند، چه گنجي بهتر از صلحطلبي، آن هم از موضع اقتدار ديپلماسي در آمريكا كه اين روزها همه نگاهها به آنجا معطوف است؟
هرچند قضاوت درباره نتايج سفر اخير رئيس جمهور و دستاوردهاي آن هنوز زود است و بايد گذشت زمان ابعاد مثبت يا منفي آن را بيشتر مشخص كند، اما نفس گفتگو و انتخاب ادبيات محترمانه و رعايت ادب و اخلاق اسلامي در گفتگوهايي كه اتفاقاً آمريكاييها متقاضي آن هستند، در عرف ديپلماتيك كدام ملت و كدام كشور مذموم است كه از آن گريزان باشيم؟ آيا دشمنتراشيهاي سالهاي اخير بعضي از مسئولان كه متأسفانه گاهي به دور از فرهنگ و ادب اصيل مردم ايران، با ادبيات سخيف در دنيا «هل من مبارز» ميطلبيدند، با برنامههاي دكتر روحاني و تيم همراه ايشان قابل قياس است؟
برنامههاي سفر آقاي دكتر روحاني به نيويورك، گذشته از نتايج آن، به همگان در داخل و خارج نشان داد كه ميشود در عين حفظ عزت و اقتدار و حكمت، چشمها را شست و جور ديگري به دنيا نگريست. هم مواضع حقطلبانه خود را مطرح كرد و هم به ديگران احترام گذاشت و تحسين جهانيان را برانگيخت.
اكنون، بعضي از رسانهها كه معلوم نيست چرا از چنين رويكردي ناراحتند، تمام اتفاقات سياسي اخير در نيويورك را ظاهرسازي ميدانند كه اگر چنين هم باشد - كه نيست- آيا با ظاهرسازيهاي سالهاي گذشته كه هنگام سخنراني رئيس جمهور ايران، گروه گروه نمايندگان كشورها، سالن اجلاس را ترك ميكردند، قابل قياس است؟
مطمئناً، تبعات يك سياست خارجي محكم، فعال و مقتدرانه، در خارج از كشور، علاوه بر اصلاح نگاه ديگر كشورها، بر ابعاد مختلف داخلي، مانند مسائل اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي نيز تأثيرات شگفت مثبت خود را خواهد گذاشت. به عنوان نمونه وعدههاي تبليغاتي دكتر روحاني در سياست خارجي كه تنشزدايي و حل مشكلات با كليد تدبير و اميد بود، مردم سراسر كشور را چنان اميدوار كرد كه برخلاف تحليل خيليها در داخل و خارج، حماسه سياسي واقعي را رقم زدند و پس از آن نيز به اميد اصلاح تدريجي امور، صبورانه و هوشمندانه اتفاقات سياسي را زيرنظر دارند.
قاطبه مردم كه تاكنون براي همه مسائل و مشكلات انقلاب صبوري كردهاند، اكنون نيز از مسئولان كشور انتظار دارند به جاي دعواهاي داخلي و تشنجآفرينيهاي خارجي، به فكر حل مشكلات باشند و الگوي مناسبي از اقتدار يك حكومت اسلامي پيرو مكتب اهل بيت(ع) را به جهانيان نشان دهند.
متأسفانه در بعضي از محافل، برخي افراد و رسانههاي وابسته، براساس عادتي 35 ساله، نميتوانند بپذيرند كه بسياري از كشورهاي دنيا ميخواهند نگاهي محترمانه به ايران داشته باشند. مواضع برخي از اين محافل و رسانههاي طيفي خاص در داخل، نشان ميدهد كه نميخواهند يا نميتوانند تحول در افكار عمومي و ضرورت تغيير در سياست خارجي را درك كنند و همچنان بر طبل كارشكني و افراطيگري ميكوبند و مصداق كاملي براي اين ضربالمثل معروفند كه «دنيا را آب ببرد آنها را در گهواره خيالات جناحي و سياسيشان، خواب ميبرد» كافي است در اين روزها نگاهي گذرا به واكنش رسانههاي طيفي خاص نسبت به دستاوردهاي سفر آقاي دكتر روحاني به نيويورك بيندازيد و ببينيد كه حقد و عصبانيت نميگذارد چشمانشان را به واقعيتها باز كنند.
والسلام