آفتابنیوز : آفتاب: رد پاي توتال در فرار گازهاي ايراني به سمت کشورهاي عربي در سالهای اخیر تحرکات و تجمعات خودجوش به امری متداول مبدل شده که در واکنش به برخی تصمیمات و تحرکات سیاسی یا فرهنگی ظهور و بروز یافته و ظاهراً با این تجمعات که قریب به اتفاقشان فاقد مجوز بودند، در اکثر مواقع با مسامحه برخورد شده است. در این میان یک پرسش اساسی همواره پیش رو بوده که آیا مفاسد اقتصادی هیچ گاه ظرفیت چنین تجمعات خودجوشی را نداشته است؟
به گزارش تابناک، بسیاری از تصمیماتی که در دو دهه اخیر از سوی مسئولان دولتها اخذ و اجرا شده، با نقدهای گروه هایی همراه بوده که این تصمیمات و رویکردهای رسمی را خلاف و خارج از مسیر انقلاب ارزیابی میکنند؛ گروه هایی که در میان ایشان چهره های معتقد حضور دارند و نگاه نسبتاً مذهبی بر این مطالبات سیاسی و یا فرهنگی همراه بوده است؛ مطالباتی که تا حدودی در یک مسیر مشخص و قابل پیش بینی بوده و خواهد بود.
در این میان هرچند طیف فعال در این بخش قابل پیش بینی است اما دقیقاً قابل ارزیابی نیست و به همین دلیل هر بار گروهی مسیر خیابان را در پیش می گیرد و در اکثر این تجمعات نیز خبری از مجوز نیست اما کیفیت اشخاص حاضر در این تجمعات و همچنین شعارهایی که میدهند، هزینه برخورد با این اشخاص را به واسطه رفتار رفتار از قانون شان افزایش میدهد و به همین دلیل همواره با ایشان مراعات میشود.
چرا یک بار علیه حیف و میل بیت المال حرکتی خودجوش نشد؟!
تنها در موارد معدودی که این تجمعات با تندروهایی همچون حملات سنگین به مقامات ارشد کشور همراه شده، برخوردهایی نظیر بازداشت برخی از تجمع کنندگان صورت پذیرفته و البته در چنین مواردی نیز کمتر پیش می آید که فرد خاطی هزینه کامل تصمیماتش را بدهد و به همین دلیل رفتارهای خلاف اعتدال نیز در این تجمعات تکرار شده و کم هزینه بودن این رفتارها باعث شده تا تندروها در چنین تجمعاتی بیشتر شود و برخی اقدام به پرتاب کفش و نظایر آن را به ارشدترین مقامات کشور نیز کنند.
در این میان شاید نتوان نقدی نیز به تجمع کنندگان وارد کرد که البته لزوماً اعتراضاتشان در قالب تجمع ظهور و بروز نمی یافت و گاهی در قالبهایی متفاوت مشهود میشود، بلکه نقد اصلی شاید متوجه این رویکرد است که چرا آن سو، فرصت چنین تجمعاتی را نمی یابد و از مصونیت در این زمینه برخوردار نیست؟ نقدی که هرگاه خبری درباره این تجمعات درج شده در قالب صدها پیغام از سوی مخاطبان مطرح شده است.
در این مقطع اما یک پرسش پراهمیت تر قابل طرح است و آن اینکه آیا تنها دغدغه های سیاست داخلی و خارجی و یا مباحث فرهنگی ظرفیت چنین تحرکاتی را داشته و آیا وقایع اقتصادی نظیر اختلاس سه هزار میلیاردی یا فاجعه ای چون هدر دادن میلیاردتومان از محل بیت المال در پروژه «لاله» ظرفیت چنین تحرکاتی را نداشت؟ و یا از اینها مهم تر، آیا اینکه ارزش پول ایران در قیاس با پول آمریکا به شدت کاهش یافته، ظرفیت اعتراضات اینچنین نسبت به رئیس وقت بانک مرکزی و وزیر وقت اقتصاد و دیگر تصمیم گیران را نداشت و حرکات خودجوش شامل حال بیت المال نمیشود؟
بیشک اگر دامنه چنین اقداماتی چنین سمت و سویی مییافت، امروز دفاع از بسیاری از این تجمعات ساده تر بود و از این حیث چنین تصور میشود که شاید بهتر باشد گروههایی که دست به طراحی و پیاده سازی چنین تحرکاتی میکنند، اندکی در این زمینه تجدیدنظر نمایند و از مصونیتهای نسبی که برخوردارند، بهره برداری بهتری داشته باشند تا حرکاتشان حمایت جمعی بزرگ تر از مردم را در پی داشته باشد.