آفتابنیوز : آفتاب: او که نزدیک به هفت دهه با مطبوعات مختلف همکاری کرده، به یاد میآورد بارها برای تهیه گزارش تصویری در ارتباط با گرانیها به عکاسی پرداخته است.
ملک عراقی میگوید: «از سال 1328 که کار عکاسی مطبوعات را شروع کردم، تا اوایل دهه 80 خورشیدی، بحث گرانی و افزایش قیمت کالاها و خدمات همیشه پای ثابت صفحههای روزنامهها و مجلهها بود که البته قوت و ضعف داشت.»
او که سه عکس منتشر نشده مربوط به سال 1335 را در اختیار خبرآنلاین قرار داده است، ادامه میدهد: «یادم میآید آن زمان برای تهیه گزارشی مصور از تابلوی قیمتهای مشاغل خدماتی به ناصر خسرو رفتم که یک خیابان بسیار مهم و پر رفت و آمد بود و یک مرکز تجاری پر رونق به حساب میآمد.»
این عکاس قدیمی به یاد میآورد: «یک روز پاییزی بود که پای پیاده راه افتادم و بعد از عبور از خیابان فردوسی و میدان توپخانه به ناصر خسرو رسیدم. با این که قصد داشتم عکسهایی را که میگرفتم همان زمان به مطبوعات بدهم، اما یک چیزی در مغزم میگفت این تصویرها تاریخی هم میشوند.»
غلامحسین ملک عراقی با بیان این که از آن روز 57 سال میگذرد و جزییات زیادی یادش نیست میافزاید: «فکر میکنم آن زمان بحث نظارت بر قیمتها و کنترل آنها خیلی داغ بود و مردم شکایتهای زیادی در باره یکسان نبودن نرخها و افزایش آنها داشتند. این گزارش تصویری را به همین دلیل تهیه کردم که تعدادی از عکسها را چند روز بعد به یکی دو روزنامه دادم.»
این پیشکسوت مطبوعات با اشاره به این که آن دوره پول زیادی دست مردم نبود و چند ریال هم خیلی میارزید، میگوید: «برای مثال دستمزد یک کارگر ساده روزی 30 تا 40 ریال بود، کارمندان دولت بین 1200 تا 1800 ریال (120 تا 180 تومان) حقوق میگرفتند و خود من هم با این که استخدام جایی نبودم، اما همین حدود درآمد داشتم.»
او با اشاره به این که تهران 57 سال پیش مثل امروز بزرگ و پر جمعیت نبود، ادامه میدهد: «زندگیها آن روزها ساده بود. مردم امکانات کمتری داشتند و برای همین هزینههایشان هم کمتر بود. از وام و قسط و این جور چیزها کمتر خبری بود و مردم بیشتر خریدهایشان را روزانه میکردند.»
به گزارش خبرآنلاین، غلامحسین ملک عراقی که در طول هفت دهه بیش از 30 هزار قطعه عکس از رویدادهای سیاسی، طبیعت ایران، زندگی مردم، اماکن تاریخی و چهرههای هنری را جمع آوری کرده است، میگوید: «امروز این تصویرها بهتر از صدها مقاله و گزارش کتبی حرف برای گفتن دارند و دست آدم را میگیرند و به زمان گذشته میبرند. عکسهای قدیمی، هم برای آدمهای مسن که آن روزها را دیدهاند جالب است و هم برای جوانان که این حرفها را تنها از بابا بزرگهایشان میشنوند.»