آفتابنیوز : آفتاب: زینب اسماعیلیسیویری در روزنامه شرق نوشت: در فاصله دور اول مذاکره که اواسط اکتبر در ژنو برگزار شد تا این دور مذاکره، آنها چندینبار در معرض عتاب برخی رسانهها و علامتسوال تنی چند از نمایندگان مجلس قرار گرفتند تا در مورد شایعات تفاهم با طرف غربی پاسخ دهند.
مذاکرهکنندگان تاکید داشتند که در دور اول مذاکره تنها بر سر کلیات صحبت شده و اساسا به جزییات نرسیدهاند تا بر سر آن توافقی صورت گیرد. عمده شایعات درمورد پذیرش توقف سطح غنیسازی اورانیوم، منتقلشدن اورانیوم غنیشده به خارج از کشور و همچنین ادامه غنیسازی در خارج از خاک ایران بود. همه این گمانهزنیها که عمدتا از سوی رسانههایخارجی و داخلی خاصی دنبال میشد از سوی هیات مذاکرهکننده و وزیر خارجه تکذیب شد. تنها نکتهای که از جزییات این جلسه منتشر شد این بود که گام پایانی پیشنهاد ایران به کشورهای 1+5 در مذاکره، پذیرش پروتکل الحاقی است. اما در همین مدت مذاکرهکنندگان به سازشکاری و سادگی در مقابل طرف غربی نیز متهم شدند. از یکسو رسانههای نزدیک به اصولگرایان آتش توپخانه را علیه مذاکرهکنندگان گشودند و در خبرها و ستونهای ویژه انواع اتهامات را به مذاکرهکنندگان نسبت دادند. از سوی دیگر، برخی گروهها، از نوع دیگری دست بهکار تخریب شدند؛ پایتخت به یکباره شاهد بیلبوردهایی شد که با سمبلهای نمادینی، گروه مذاکرهکننده را نشان میداد که مذاکرهکننده غربی با بیاحترامی با او مواجه میشود. در این بین تنها ریش پروفسوری مذاکرهکننده ایرانی نبود که بیمعطلی وزیر خارجه دولت یازدهم را به ذهن متبادر میکرد، بلکه حکایت مهمتر این بود که در این ماجرا نهادهایی نقش داشتند که بر اساس قوانین کشور و فرامین رهبران جمهوری اسلامی ایران، موکدا به دخالتنکردن در حوزه سیاسی توصیه شدهاند.
حکایت چه بود؟
اواخر مهرماه بود و مذاکرهکنندگان هستهای هنوز خستگی بهدر نکرده از سفر و مذاکرات فشرده ژنو، در حال اطلاعرسانی در مورد آنچه در دو روز مذاکره گذشته، بودند. وزیر خارجه اما بهدنبال فشار عصبی که پیش از سفر از تیتر روزنامه کیهان تحمل کرده بود، دچار کمردرد و پادرد شدید عصبی شده و برای استراحت مطلق، خانهنشین شده بود. در همین بین، یکی از ادارات شهرداری که نام و مسوولیت زیباسازی شهر را برعهده دارد، بیلبوردهایی با عنوان صداقت آمریکایی را روی پلها و دیوارهای شهر تهران نصب کرد. اولین سوالی که افکارعمومی با آن درگیر شد، این بود که مسوول برافراشتن این بیلبوردها، چه نهادی است. با توجه به اینکه همه آنچه در معابر عمومی نصب شود، باید مجوز سازمان زیباسازی شهرداری را دریافت کند.
اما گروه دیگری با دیدن بیلبوردها یاد گرههای کور رابطه ایران و آمریکا افتادند که از دخالتهای گسترده این کشور در منافع ایران، از کودتای 28 مرداد تا جاسوسی در سفارت، عقدهها در دل دارند و نصب این بیلبوردها را کاری حق و درست دانستند.
پس از پیگیریهای گسترده مشخص شد که بیلبوردها را سازمان هنری و رسانهای «اوج» طراحی و روی تابلوهایی که در سطح شهر در اختیار داشته، نصب کرده بود. این سازمان رسانهای وابسته به یکی از نهادهاست.
برخلاف اظهارات سیدمحمدهادی ایازی، سخنگوی شهرداری تهران که تلاش داشت پای شهرداری را از این ماجرا بیرون بکشد، گفته بود: «متاسفانه سازمان و شرکتی که بیلبوردهای اخیر را در شهر نصب کرده است بدون تفاهمنامه با شهرداری این کار را کرده» یک مقام آگاه در همین زمینه به روزنامه «شرق» گفته: «نصب بیلبوردها با اطلاع مقامات شهرداری تهران و بر اساس تفاهمنامه شهرداری با عوامل طراحی و نصب این بیلبوردها انجام شده است.»
برافراشتن این بیلبوردها در پایتخت موجب موافقتها و مخالفتهایی شد که در نهایت سخنگوی شهرداری اعلام کرد که آنها را از شهر جمع میکنند؛ بیلبوردهایی که گویی از تهران جمع شده و به مشهد و چند شهر دیگر منتقل شد.
موجی که به شهرستانها رسید
خبرگزاری «فارس» خبر را اعلام کرد: «در آستانه برگزاری مراسم روز ۱۳آبان در ایران، بیلبوردهای ضدآمریکایی جمعآوریشده از تهران، در ۷۰نقطه شهر مشهد نصب شد.» «مجتبی مختاری» دبیر ستاد مردمی این طرح گفته بود: «به مناسبت ۱۳آبان این ستاد اقدام به اکران طرحهای گرافیکی با مفاهیم ضداستکباری کرده و این مفاهیم را بهصورت عمومی اکران میکند.» این بیلبوردها در بلوار فرودگاه، چهارراه معلم، ورودی استانداری خراسانرضوی و چندین مکان دیگر شهر مشهد نصب شد. شهر مشهد در 60 نقطه جانمایی شده و میزبان بیلبوردها شد اما در شهر کوچکی مانند شهرکرد نیز در 20 نقطه از شهر، بیلبوردها نصب شد، شهروندان شیرازی و برخی شهرهای دیگر نیز توانستند «صداقت آمریکایی» را از نزدیک ببینند.
طرح بیلبوردها چه بود؟
شاید در سطح پایتخت، بیلبوردها را دیده باشید. علاوه بر پایتخت، بیلبوردها این روزها به شهرهای بزرگی مانند مشهد و اصفهان رسیده است اما اگر در شهرهای کلان ساکن نیستید سعی میکنیم طرح این بیلبوردها را برایتان توصیف کنیم. در یکی از بیلبوردها که در مراسم روز 13 آبان نیز به تعداد کثیری، تکثیر شده و در دست راهپیمایان بود، «تصویر چنگال یک پرنده شکاری بود که به سوی دستی دراز شده» زمینه این طراحی قرمز و در زیر آن به زبان انگلیسی عبارت «صداقت آمریکایی» نوشته شده و در بالای عبارت نیز تصویر کاخ سفید دیده میشود.
در یکی دیگر از بیلبوردها نیز، نیمچهره مردی خودکار به دست و در پشت یک میز کشیده شده که در مقابلش مردی با شلوار آمریکایی نظامی نشسته و در کنارش سگی با پرچم آمریکا قرار دارد. در بیلبوردهای دیگر نیز، همین نمادها تکرار شده بود و در برخی، مردی که نماد مذاکرهکننده آمریکایی بود، اسلحهای به سوی طرف مقابل گرفته اما آن را زیر میز پنهان کرده. در طرح دیگری، مذاکره کنندهای که تنها چانهاش در تصویر پیداست و در تمام تصاویر ریش پروفسوری دارد! در کنار خود کیف چرمی دیپلماتیکی دارد اما طرف مقابل در کنار خود، کیفی حامل سلاح دارد. عبارت نوشتهشده روی اکثر این پوسترها نیز «صداقت آمریکایی» با مترادف لاتینش است.
این طرحها، واکنشهای زیادی برانگیخت. برخی از منتقدان، کارکرد آن را داخلی دیدند و هدف آن را تضعیف دستگاه دیپلماسی که در حال انجام مذاکرات سختی در باب پرونده هستهای است، دانستند. سوی دیگر ماجرا نیز دخالت شهرداری در حوزه سیاسی بهویژه سیاست خارجی بود که در این دوره از حساسیت ویژهای برخوردار است.
مخاطب که بود؟
بیلبوردها قطعا کارکرد داخلی داشت، اما وزارت امورخارجه که به دستور رییسجمهوری مسوولیت مذاکره بر سر پرونده هستهای را نیز برعهده گرفته، ابتدا موضوع را به سکوت برگزار کرد.
اما اندکی بعد که استراحت یک هفتهای وزیر خارجه به پایان رسید، او ششمآبان در صفحه فیسبوکش بیلبوردها را با عنوان «مهرورزی در معابر پیاده» نام داد و نوشت: «در روزهای گذشته شاهد تحولات مختلفی بودیم. مهرورزیهای فراوانی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم به بنده و سیاست خارجی حتی در معابرعمومی پایتخت ابراز شد! که البته نگرانی زیادی از آن نیست. خوشحالم که مردم و مسوولان عالیرتبه کشور از سیاست خارجی حمایت میکنند و در این دو روز هم تاییدهای محکم و مجددی از این حمایتها را دریافت کردم که باعث دلگرمی بنده و همکارانم شد.»
اما بعدتر مرضیه افخم، سخنگوی وزارت امورخارجه نیز در نشست خبری در پاسخ به سوالی در مورد بیلبوردها گفت: «پیش از آنکه وزارت خارجه بخواهد در این رابطه اقدامی انجام دهد، شهرداری و سایر نهادها متوجه شدند که یک کار غیرقانونی صورت گرفته و این اقدام، هماهنگ نشده بوده است. امیدواریم همه اظهارنظرها و طرح دیدگاهها مبنی بر چارچوب قانونی و اصولی و احترام به حقوق مردم باشد. اگر نقدها در یک چارچوب باشد هم امکان نقد و اظهارنظر وجود دارد و هم مسیر دیپلماسی ادامه مییابد، امیدواریم این اقدام در چارچوب قانون بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد. قطعا نظرات کسانی که دیدگاههای مخالفی دارند، شنیده میشود. امیدواریم مسیر اظهارنظرها به سمت تامین منافع ملی باشد و در اعتماد مردمی نسبت به گروه مذاکرهکننده و هیات دیپلماسی ایجاد تردید نشود و رسیدن به این مسیر، نیازمند کار جمعی است.»
اما تندترین واکنش را عباس عراقچی، عضو ارشد هیات مذاکرهکننده هستهای نشان داد و گفت: «در زمان جنگ هیچکس در خیابانها علیه رزمندگان پوستر نصب نمیکرد.» عراقچی گفت: «ما از نظرهای مخالف و انتقادها استفاده میکنیم و احترام میگذاریم و از همه هم تشکر میکنیم، البته اینجا جبهه سخت و پیچیدهای است که نیاز به اجماع ملی دارد. آنچه به ما در نبرد دیپلماسی کمک میکند، پشتوانه عظیم مردمی است که بروز و ظهورش انتخابات اخیر بود، از اینرو تا وقتی این انرژی وجود دارد، من هیچ نگرانی ندارم ولی نگرانی آنجا خواهد بود که اختلاف دیدگاهها به تشتت بینجامد.»... «زمانی که رزمندگان ما در جبهه نبرد حضور داشتند تمام کشور برای روحیهدادن به آنها بسیج میشدند و هیچکسی در خیابانها پوستر نصب نمیکرد تا آنها را جور دیگر خطاب کنند، انتقادها هم نباید از مرزهایی خارج شود.» او بعدتر در مصاحبه دیگری به اینکه مذاکرهکنندگان سادهلوح پنداشته شوند، انتقاد کرد و آن را تخریب مذاکرهکنندگان دانست.
بیلبوردها فعلا به شهرستانها منتقل شد تا گروه مذاکرهکننده برنامه هستهای ایران یادشان نرود تندروهای داخلی آماده هستند که تیغ تیز انتقاد را به سمتشان بگیرند. با حمایتهای همهجانبه مسوولان نظام از مذاکرهکنندگان پرونده هستهای، برخی تنها به ساز طیف خود کوک میشوند که گاهی بسیار ناساز با صدایی است که از بدنه حاکمیت به گوش میرسد.