آفتابنیوز : آفتاب: اين مرد كه فاضل نام دارد متهم است روز 26 ارديبهشت ماه سال 88 به دنبال درگيري با شوهر خواهرش محمد، او را در خانهاش واقع در ورامين به قتل رسانده و بعد از چند روز نگهداري جسد در حمام خانهاش آن را به آتش كشيده است.
راز اين قتل زماني فاش شد كه افسران پليس آگاهي در جريان تحقيقات خود پي بردند محمد در آخرين شب زندگياش به خانه فاضل رفته بود و همين موضوع ظن پليس را به فاضل برانگيخت. هر چند ابتدا هيچ مدركي عليه اين مظنون نبود و او زير بار اتهام قتل نميرفت اما در ادامه كارآگاهان به شواهدي دست يافتند كه سوءظن شان به وي تقويت شد.
تجسسهاي پليس نشان داد تا پيش از ناپديد شدن محمد در خانه فاضل دو تخته فرش وجود داشت كه بعد از اين ماجرا فرشها ناپديد شده است. از طرفي تغييراتي در حمام خانه او انجام شده بود كه كمي عجيب به نظر ميرسيد. در چنين شرايطي فاضل تحت بازجوييهاي تخصصي قرار گرفت تا اينكه سرانجام به كشتن شوهر خواهرش اعتراف كرد.
او گفت شب حادثه وقتي محمد به خانهاش رفته بود با او درگير شده و بعد از كشتنش جسد را در حمام خانهاش دفن كرده است. متهم به قتل گفت: وقتي با محمد درگير شدم يك مشت به سرش زدم كه باعث مرگش شد. در ادامه جسد را در حمام خانه دفن كردم و رويش را سيمان ريختم تا هيچ كس متوجه نشود اما چند روز بعد چون بوي تعفن جسد ميآمد مجبور شدم آن را به اطراف ورامين ببرم و آتش بزنم.
به دنبال اعترافات متهم با راهنمايي او جسد سوخته شده كشف شد اما انجام آزمايش دياناي روي آن و مقايسه نمونه با خانواده محمد نشان داد جسد متعلق به فرد ديگري است. با اين حال فاضل در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران محاكمه و به قصاص محكوم شد.
اين راي با اعتراض متهم به شعبه هفتم ديوان عالي كشور فرستاده شد. قضات ديوان بعد از بررسي پرونده از آنجا كه هنوز جنازه مقتول كشف نشده است حكم دادگاه را نقض و بار ديگر پرونده را به دادگاه فرستادند.
در دور دوم رسيدگي به اين پرونده كه صبح ديروز در شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي نورالله عزيز محمدي برگزار شد بعد از آنكه اولياي دم خواستار قصاص فاضل شدند او در جايگاه ايستاد و جزييات بيشتري از اين جنايت را شرح داد.
فاضل گفت: محمد آن شب با من تماس گرفت و گفت به خانهام ميآيد. وقتي آمد حرف طلبش از يكي از دوستانم را پيش كشيد و همين موضوع باعث درگيري بين ما شد. او با دست من را هل داد. من هم يك مشت به سرش زدم. محمد روي زمين افتاد و بينياش دچار خونريزي شد.
او چند دقيقه بعد ديگر نفس نميكشيد. من ناخواسته او را كشته بودم و نميدانستم با جسدش چه كار كنم. كشان كشان جنازه را به حمام بردم و آن را در جايي كه قبلا وان بود گذاشتم. چون هيچ كس در خانه نبود، با خيال راحت دور جسد را با آجر و سيمان ديوار كشيدم.
چند روز از اين ماجرا گذشت تا اينكه همسرم متوجه بوي تعفن شد. به همين دليل تصميم گرفتم جسد را از خانه بيرون ببرم. يك روز كه هيچ كس در خانه نبود جنازه را به اطراف ورامين بردم و با چند ليتر بنزين آتش زدم. فكر نميكردم يك ضربه مشت باعث مرگ محمد شود. بعد از مرگش به دليل اينكه ترسيده بودم جسد را آتش زدم. حالا هم از كارم پشيمانم.
به گزارش اعتماد، در پي اظهارات متهم وكيل مدافعش به دفاع از او پرداخت و در نهايت محاكمه با اخذ آخرين دفاع از متهم به پايان رسيد.