آفتابنیوز : آفتاب: 15 اسفندماه سال گذشته مرد جوانی با مراجعه به شعبه هشتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران با طرح شکایتی از ناپدید شدن مرموز پدرش خبر داد.
او به بازپرس پرونده گفت: پدرم که از پزشکان عمومیسرشناس بود 20 مهرماه سال 74 در حالی که 59 ساله بود از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت. یک ساعت بعد نیز نامادری ام با حالتی غیرعادی به خانه بازگشت که این رفتار باعث شک من شد. صبح روز بعد وقتی سراغ پدرم را از نامادری گرفتم او گفت پدرت جایی رفته و دیگر باز نمیگردد. سال 88 پس از اتمام دوره سربازی با نامادری ام تماس گرفته و از او خواستم اگر اطلاعی از پدرم دارد به من بگوید که او با حالتی غیرعادی مدعی شد از محل پدرم اطلاع دارد و فقط هنگامیکه در یک قدمیمرگ قرار دارد جای او را به من میگوید.
شاکی ادامه داد: در این مدت به دلیل مشکلاتی نتوانستم موضوع را پیگیری کنم اما حالا با به دست آوردن مدارکی علیه نامادری ام از او شکایت دارم. يكي از دوستان من سگ تربيتشدهاي دارد كه جسدياب است و من يك روز سگش را به امانت گرفتم. چند روز پيش در نبود نامادريام با سگ به زيرزمين خانه پدريام در حوالي خيابان ستارخان رفتم. سگ بعد از بو كردن چند قسمت از زيرزمين ناآرام شد و شروع به پارس كردن كرد كه نشان ميداد چيزي غيرعادي در زيرزمين دفن شده است.
در ادامه پرونده برای انجام تحقیقات به اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران فرستاده شد که ماموران در جریان بررسیها دریافتند همزمان با ناپدید شدن پزشک عمومیشکایتی در این رابطه مطرح شده اما تاکنون به نتیجه نرسیده بود. از سوی دیگر پسر این پزشک فایل صوتی را در اختیار ماموران قرار داد که در آن نامادری اش مدعی شده بود پدرش کشته شده است.
ماموران با جمع آوری اسناد و مدارک دوم مهرماه امسال زن 54 ساله را دستگیر کردند که او در بازجوییها منکر قتل شد. متهم در نخستين بازجوييها گفت: صداي ضبط شده صداي من است اما وقتي عصباني بودم اين را گفتم.
وي ادامه داد: پسر دكتر هميشه پيش من ميآمد و ميخواست از سرنوشت پدرش مطلع شود. او خيلي اصرار ميكرد و من به خاطر اينكه از دست سماجتهاي او خلاص شوم به او گفتم راز را روز آخر زندگيام فاش ميكنم.
با توجه به رفتار مشکوک این زن تیمیاز کارآگاهان برای بررسی خانه پزشک ناپدید شده راهی محله ستارخان شدند.
در بازرسی از ساختمان سه طبقه ماموران متوجه یک دیوار کاذب در موتورخانه ساختمان شده که پس از تخریب این دیوار با اسکلت مردی در پشت آن روبهرو شدند. فرزندان مقتول که در محل حضور داشتند مدعی شدند به احتمال قوی این اسکلت متعلق به پدرشان است.
با انجام بررسی های مقدماتی در محل کشف جسد با دستور بازپرس دادسرای جنایی تهران بقایای جسد کشف شده برای تعیین هویت به پزشکی قانونی منتقل شد.
از سوی دیگر مشخص شد، یکی از فرزندان این پزشک نیز چند سال پس از ناپدید شدن پدرش خود را در کمد دیواری خانه حلق آویز کرده بود. اگر چه نحوه قرار گرفتن جسد در کمد مشکوک بود اما هیچ دلیلی برای قتل او به دست نیامد.
از طرف ديگر در تحقيقات بعدي پليس مشخص شد متهم بعد از ناپديد شدن شوهرش براي يكي از بستگان نزديكش ماشين پرايدي خريده است كه اكنون از سرنوشت او نيز خبري در دست نيست.
متهم در بازجوييها با تناقضگويي ابتدا با انكار اعتراف اوليه خود مبني بر صداي ضبط شدهاش گفت: روز حادثه كه شوهرم گم شد من با جاروبرقي و ماشين لباسشويي كار ميكردم و اگر هم كساني شوهرم را كشته بودند به خاطر سر و صداي اين وسايل متوجه چيزي نشدم. در حالي كه متهم همچنان مدعي است از سرنوشت شوهرش بيخبر است، بازپرس دستور داد قسمتهاي ديگر زيرزمين حفاري شود تا راز اين پرونده جنايي بعد از 18 سال برملا شود.
پزشك قانوني قرار است با آزمايشهاي لازم روي استخوانهاي كشف شده علاوه بر شناسايي هويت آن، علت مرگ را نيز مشخص كند.
به گزارش قانون، حال با گذشت دو ماه از افشای راز این جنایت، تنها مظنون قتل پزشک سرشناس سکوت کرده و پلیس موفق به افشای راز این قتل نشده است.