آفتابنیوز : آفتاب: گشایش زیرگذر چهار راه ولیعصر تهران که عملاً هرگونه رفت و آمد را به زیر سطح زمین برد و با اتصال این زیرگذر به مترو، پیچیده ترین زیرگذر کشور را شکل داد، با نقدهایی همراه بود که شاید مهم ترینش متوجه این مسئله بود که ای کاش به جای عابران خودروها به زیر زمین میرفتند و این منطقه پیاده راه میشد اما آیا این اتفاق، دلیلی میشود که نردههای خیابان را نادیده بگیریم؟!
به گزارش «تابناک»، کمتر کسی تصور میکرد زیرگذرگاه چهار ولیعصر به این پیچیدگی باشد و چند نوبتی گذر از آن لازم باشد تا به جغرافیای آنچه در زیر زمین احداث شده احاطه یافت اما به هر حال آنچه ایجاد شده توسط بخش اعظمی از عابران سابق چهار راه ولیعصر مورد استفاده قرار میگیرد و گروهی هم که آن زیر میروند، از سوی دیگر خیابان بیرون نمی آیند و یک ضرب به مسیرهایی از زیرگذر میروند که به خطوط مترو متصل میشود.
با این حال گروهی از مردم نیز از این طرح استقبال نکردند و ترجیح دادند همان مسیر پیشین را از روی زمین طی کنند، ولو آنکه به زحمت عبور از میان یا بالای نرده های دور تا دور چهارراه ولیعصر باشد که اما باز هم میتوان این سختی را به جان خرید و از زیرگذر استفاده نکرد! البته نباید این مسئله را دور از نظر داشت که برای برخی کهنسالان عبور از پله برقیهای ایستاده و در واقع طی ده ها پله بسیار دشوار است و این ملاحظات در نظر گرفته نشده است.
عدهای که اتفاقاً چهرههای کهنسال بسیار نادری میانشان بودند، از میان این نردهها عبور میکردند و پس از آنکه میان این نرده ها نیز مسدود شد، از زیر این نردهها به سختی و با انعطافی مثال زدنی که فرهنگ شهروندیِ انعطاف پذیر برخی از مردم را نشان میدهد، عبور میکردند و برخی نیز از نرده ها بالا رفته و از آن عبور می کردند، تا کمتر از دو دقیقه زمان برای عبور از زیرگذر را تلف نکنند!
در واقع هرچند ای کاش در دو زیرگذر روی هم، عملاً تمامی خودروهای چهارراه به زیرِ زمین منتقل میشد، چراغ قرمز برای همیشه حذف میشد و کف چهارراه ولیعصر به علاوه اندکی از هر سو به «پیاده راه» تغییر وضعیت داده و بخشی از پایتخت میشد اما حال که این اتفاق رخ نداده و دقیقاً خلافش اتفاق افتاده، آیا دلیلی میشود تا اساساً به عنوان «فرهنگ شهروندی» پشت کرد و هرگاه به چهار راه ولیعصر رسید، از نرده ها بالا رفت و به سرعت از این سو به آن سوی خیابان رفت و دوباره از نردهای دیگر بالا رفت و پایین جست؟
شاید یکی از همشهریهایمان نخواهد «فرهنگ شهروندی» را رعایت کند اما در پایتخت این مملکت میتوان به نگاههای معنادار و حتی تذکرهای کوتاه، مردم گریزان از این فرهنگ را مجاب کرد که چنین امری یک الزام است و الا به عنوان شخصی فاقد درکی از بدیهیات شهرنشینی شناخته میشود؛ امری که زمانی برای امور همچون گل کردن توسط مردم مورد توجه قرار گرفت و باعث شد گل کندن از اماکن عمومی که امری عادی بوده، به اتفاقی بعید مبدل شود و هم اکنون تا حدودی درباره برخی رفتارها نیز توسط مردم به صورت خودخواسته در حال اعمال است.
با این اوصاف هرچند میتوان این پرسش را پیش کشید که «آیا سرنوشت میدان ولیعصر تغییر میکند و همچون بسیاری از شهرهای مدرن، امکان دارد چنین میدانی به پیاده راه مبدل شده و خودروها به زیرزمین منتقل میشوند؟»، بر توسعه فرهنگ شهروندی تاکید کرد که بسیار پراهمیت تر از عبور مردم از زیر خیابان، سطح خیابان و یا اندکی ارتفاع و پل های عابر پیاده است.