آفتابنیوز : آفتاب: نماینده دادستان در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد گفت: سال 88 خبر قتلی در منطقه فلاح به ماموران پلیس داده شد.
تحقیقات اولیه نشان داد متهم جوانی به نام کریم است که از قبل با مقتول و برادرش درگیری داشت و روز حادثه با چاقوی سلاخی به سمت آنها حمله کرد و با واردآوردن ضربات سنگین یکی از آنها را به قتل رساند و دیگری را هم مجروح کرد.
با توجه به اینکه متهم توانسته رضایت اولیایدم را بگیرد درخواست صدور حکم قانونی بهلحاظ جنبه عمومی جرم را دارم. در ادامه پدر مقتول برای بیان توضیحاتی در جایگاه حاضر شد. او که از دیدن متهم تعجب کرده بود، گفت: شب حادثه مادرم نذری پخته بود. بعد از اینکه غذاها را پخش کردند ما به خانه رفتیم یکدفعه صدای فریاد پسرم را شنیدم و بیرون رفتم. دیدم یکی از پسرهایم که شاهین نام دارد روی زمین افتاده و خون از بدنش فواره زده است سعی کردم جلو خونریزی را بگیرم اما نتوانستم. او را به بیمارستان رساندیم ولی او فوت شد.
این مرد ادامه داد: پسر دیگرم هم زخمی شده بود وقتی فهمیدم کاری برای شاهین از دستم برنمیآید به سراغ شهرام که در بیمارستان دیگری بستری بود رفتم. دکترها گفتند اگر چنددقیقه دیرتر رسیده بود او هم میمرد چون ضربات خیلی عمیق و کاری بود. پسرم مدتها در کما بود و وقتی بهوش آمد گفت کریم او و برادرش را زده است. وقتی کریم بازداشت شد خانوادهاش خیلی به خانه ما آمدند تا رضایت بگیرند اما حاضر نشدم او را ببخشم پسرم شهرام هم راضی نبود تا اینکه دوستی گفت کریم در زندان بهخاطر عذاب وجدانی که داشته فلج شده و او را با صندلی چرخدار جابهجا میکنند و مادرش خیلی ناراحت است. من که داغ فرزند دیده بودم فکر کردم مادر کریم چه گناهی کرده است؟ همین که کریم دچار عذاب و پشیمانی شده برای من کافی است به همین دلیل رضایت دادم اما حالا میبینم حالش خوب است و اصلا حرفهایی که در موردش میزدند درست نیست.
او ادامه داد: «این پرونده زندگی ما را بههم ریخت. وقتی شهرام فهمید برادرش به خاطر او کشته شده است سهبار خودکشی کرد که هر سهبار بهطرز معجزهآسایی نجات یافت. اوضاع وقتی بدتر شد که پسرم فهمید من رضایت دادهام. من همهچیز را از او مخفی کرده بودم اما او فهمید و خیلی ناراحت شد. شهرام تا به حال دوبار بیدلیل دعوا کرده و از دوستانش خواسته از او شکایت کنند تا به زندان بیفتد تا بتواند کریم را در زندان بکشد و انتقام برادرش را بگیرد. او شنیده بود کریم در زندان رجاییشهر است و میخواست به بند او برود و انتقام بگیرد اما هر بارنشد به آن بند برود و من خیلی سریع او را از زندان بیرون آوردم تا اتفاقی نیفتد حالا اگر بفهمد کریم سالم است و به ما دروغ گفتهاند دوباره به سراغش خواهد رفت. این درست نبود که به این شیوه رضایت بگیرند ضمن اینکه پسرم شهرام در مورد ضرباتی که به او وارد شده اصلا رضایت نداده است. در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد.
او گفت: من و شهرام همباشگاهی و با هم رفیق بودیم. سر موضوعی با هم دعوا کردیم، مساله تمام شده بود. شب حادثه من داشتم گوسفندی را روی موتور میبردم چون ما هم نذری داشتیم یکدفعه دیدم شهرام با قمه سر خیابان ایستاده است. او به من حمله کرد و ضرباتی را به پا و دستم زد. شرایط بهگونهای بود که چارهای نداشتم جز اینکه از خودم دفاع کنم من هم چاقوی سلاخی دوستم را گرفتم و ضرباتی را به شهرام زدم. شاهین به حمایت از برادرش جلو آمد و با من گلاویز شد که حین زمینخوردن چاقو وارد گردن او شد. من واقعا متاسفم که این اتفاق افتاد ولی نمیخواستم بکشمش.
به گزارش شرق، ادامه جلسه محاکمه با توجه به اینکه پرونده درخصوص ضربوجرح شهرام همچنان باز است، به بعد موکول شد.