آفتابنیوز : آفتاب: همه
چیز از بامداد روز یکشنبه 17 بهمن 91 شروع شد. «محمود احمدینژاد» در
ادامه تردستیهای سیاسی خود اینبار میخواست برگ برندهای برای خاندان
لاریجانی رو کند و بههمینخاطر فیلمی دستوپا کرده بود تا بتواند سطح
کشمکشهای سیاسی در کشور را به سمت و سوی تازهای سوق دهد.
به
نوشته شرق، فیلم سه قهرمان پیدا و پنهان داشت، «سعید مرتضوی»، «فاضل
لاریجانی» و هنرمندی «بابک زنجانی» بهعنوان نقش افتخاری و غایب فیلم. فیلم
که در صحن علنی مجلس برای نمایندگان نمایش داده شد، یخ خیلی از مسایل آب
شد و برخی ناگفتهها از پرده برون افتاد. 17 بهمن 91 در واپسین ماههای
حضور احمدینژاد در قدرت، فاصلهها میان طیفهای مختلف جبهه اصولگرایی
مشخصتر میشد، چنانچه مجلس اصولگرای نهم اینبار تمامقد «نه» بزرگی به
«احمدینژاد» گفت و سر آخر یک هفته بعد ماجرای برنامهریزیشده حمله به
سخنرانی «علی لاریجانی» در 22 بهمن قم اتفاق افتاد. آن هم بر اساس
یافتههای کمیته تحقیقوتفحص مجلس، با اطلاع بسیاری از دستگاههای امنیتی
شهرستان و حتی مشارکت برخی از نمایندگان و شخصیتهای متنفذ استان.
البته
برخی نمایندگان اصولگرای نزدیک به «محمود احمدینژاد» هم سنگتمام گذاشته
بودند و بعدها کمیته حقیقتیاب حادثه 22 بهمن قم، شواهدی رو کرد که از
سخنرانیهای هدایتشده و برانگیزاننده برخی نمایندگان در مسجد «اهل بیت»
حکایت میکرد؛ آن هم درست چندروز مانده به ایراد سخنرانی لاریجانی در قم.
حالا «جواد جهانگیرزاده» از نمایندگان نزدیک به «علی لاریجانی» که سال
گذشته در جایگاه هیاترییسه مینشست و همان روز از سوی «لاریجانی» به
شهادت گرفته شد، درباره پشتصحنه ماجرای پخش آن فیلم حرفهای تازهای زده،
حرفهایی که شاید بخشهای پنهان ماجرا را برای مخاطب بازگو کند.
او
البته با وجود تایید اینکه هدف احمدینژاد از پخش فیلم، تخریب خاندان
لاریجانی بوده، نقطه مغفولمانده را عدمرسیدگی به ماجرای مطرحشده درباره
«فاضل لاریجانی» میداند. حالا پای دو بازیگر اصلی فیلم آن روز احمدینژاد
گیر است، «بابک زنجانی» در گوشه اوین است و گویا سرمایهاش کفاف بدهی به
وزارت نفت را نمیدهد. «سعید مرتضوی» هم دیر یا زود باید بهخاطر یکی از
چند پرونده تخلفش راهی دادگاه صالحه شود. اما تکلیف یکی از شخصیتهای فیلم
آن روز هنوز مشخص نیست، «فاضل لاریجانی» آن روزها در یکی، دو گفتوگو منکر
فیلم شد و در جایی هم آن را «پاپوش» نامید اما هنوز هیچ کمیتهای صحت و
سقم سفارش «ب. ز» نزد مرتضوی از سوی او را بررسی نکرده، یا اگر بررسی کرده
نتایج آن به گوش ما نرسیده است.
ماجرای روز یکشنبه 17 بهمن 91 دقیقا از کجا شروع شد؟
داستان
به خیلی پیشتر از این روز برمیگردد، جاییکه برخی نمایندهها دنبال
جمعآوری امضا برای حمایت از سعید مرتضوی بودند. آنها میگفتند که مساله
شخص مرتضوی در میان نیست و ماجرا به حمایت نمایندگان از سازمان
تامیناجتماعی بازمیگردد. اتفاقا به همکار عزیزی از مجلس که این کار را
انجام میداد و دوستی از سازمان مدیریت و برنامهریزی بارها گفتم که
جمعکردن امضا برای مرتضوی به نفع نمایندگان نیست.
منظورتان همان همکار عزیزی که اتفاقا فامیلشان هم «عزیزی» است؟
(خنده)
اصلا چه دلیلی داشت که نمایندهها در پی امضا برای حمایت از مرتضوی باشند؟
هیچ،
به آنها گفتم که اتفاقا این امضاها میتواند به ضرر مرتضوی تمام شود، چون
حساسیت نمایندگان مجلس نسبت به مرتضوی بالا بود و شاید نتیجه عکس میداد.
البته خیلی هم نتیجه عکس نداد و تا جایی که یادم هست بیش از صد امضا پای
نامه حمایت از مرتضوی رفت.
به هر شکل هزینهکردن نمایندگان و مجلس برای یک شخص، بدون شک کار اشتباهی بود.
ماجرای جمعآوری امضا برای مرتضوی به گوش آقای لاریجانی هم رسیده بود؟
بله،
رییس مجلس در آن زمان مخالف جمعآوری امضا برای مرتضوی بودند و میگفتند
هرگونه تخریب جایگاه مجلس به صلاح نیست. استدلال این بود که مجلس محل آمال
مردم است. قرار نیست از این عدالتخانه برای اشخاص خاص هزینه شود.
بههمینخاطر تلاش کردند که این اتفاق نیفتد. صرفا توصیههایی کردند. در
چنین شرایطی یا افراد توصیه را میپذیرند یا نه. جمع زیادی همیشه حرف ایشان
را قبول دارند اما حرف استراتژیک آن روز آقای لاریجانی موردتوجه واقع نشد.
خب برگردیم به زمینههایی که در نهایت به ماجرای پخش فیلم منتهی شد.
بله،
یکی از مسوولان تامیناجتماعی که در مجلس کار میکرد حضوری به من گفت که
مرتضوی تمایل دارد خدمت آقای لاریجانی برسد و مواردی را توضیح دهد و از من
خواستند زمینهای فراهم شود تا دیدار میسر شود. حتی یکبار که تماس گرفتند
در ارومیه بودم.
و شما چه کردید؟
من
این کار را نکردم تا دوباره تماس تلفنی گرفتند. آنور خط یکی میگفت که
آقای مرتضوی میگوید به ایشان ظلم شده و باید هر طور شده با آقای لاریجانی
حرف بزند. من هم مترصد فرصتی شدم تا مساله را با آقای لاریجانی در میان
بگذارم. بار اول در جلسه جمعی بودیم و من هم بیآنکه بقیه متوجه شوند کلیت
ماجرا را گفتم و ایشان هم واکنشی نشان ندادند و فرصتی برای پاسخگویی فراهم
نشد. بار دوم که من و ایشان در یک جلسه دو نفره بودیم، مساله را مطرح کردم
و آقای لاریجانی هم صریح نفی کردند. گفتند حاضر نیستند هیچگونه قراری را
بپذیرند و جلسه طوری تنظیم شده که مرتضوی باید پاسخگوی مطالبات نمایندگان
باشد و دیدار رییس مجلس در چنین شرایطی درست نیست.
آقای مرتضوی بهجز شما نماینده دیگری را هم واسطه کرده بود؟
بعدها
شنیدم که مرتضوی، درست دو روز مانده به روز استیضاح با یکی از دوستان
نماینده حرف زده که نگران حوادثی است که احتمال دارد در روز جلسه استیضاح
وزیر کار پیش بیاید و باز هم اصرار کرده بود که با آقای لاریجانی حرف بزند.
محتوای درخواست دیدار چه بوده؟
من
به واسطه این را شنیدم اما میگفتند که مرتضوی به یکی از دوستان نماینده
ابراز نگرانی کرده که نمیتوانند با آقای لاریجانی تماس بگیرند.
درباره اکران فیلم، دولت به شما توضیحی داده بود؟
آن روز ما اطلاع پیدا کردیم که احمدینژاد فیلمی آورده اما دولت به ما چیزی اعلام نکرده بود، ما خودمان از شواهد و قرائن فهمیدیم.
اما حراست مجلس که سفت و سخت است و عبورومرورها چک میشود.
بحث
حفاظت ریاستجمهوری مطرح بود، آنها- نمایندگان دولت- شرایط اتاق فرمان
برای پخش فیلم را بررسی کرده بودند اما به مجلس فرصت ندادند که دوستان ما
در اتاق فرمان اصلا بفهمند ماجرای فیلمی که آوردهاند چیست؟ فقط شنیدیم که
از دولت آمدهاند و مستقر شدهاند.
و شما هم شک کردید؟
این
مساله ذهنیتهایی برای ما ایجاد کرد. من بیشترین ترددها را به اتاق فرمان
داشتم و این بررسی زودهنگام نمایندگان دولت متعجبم کرد.
پس
این طور که معلوم است شما دیرتر از آقای لاریجانی در جریان واقعیت قرار
گرفتید، آقای لاریجانی از صبح زود مساله را میدانستند و شما پس از بازدید
از اتاق فرمان؟
بله، بعدها فهمیدم ایشان پیش از جلسه آن روز
در جریان بودند اما خیلی آرام برخورد میکردند و گفتند اجازه دهید اگر
تخلفی در خانواده من اتفاق افتاده در انظارعمومی مطرح شود. میگفتند
طرفدار تخلف نیستم و اگر مطالبهای داشته باشند، این تخلف آثار مثبتی نه
برای من دارد و نه برای مجلس. کار درستی هم نیست، اگر یکی از نزدیکان من هم
تخلفی کرده باید با او مانند دیگر شهروندان حسب قانون برخورد شود.
این حرفشان تاییدی بود بر اینکه کار «فاضل لاریجانی» تخلف بوده؟
از
خود فیلم اطلاعی نداشتند و میدانستند که فقط فیلمی بوده. میگفتند منعی
برای مطرحشدن موضوع ندارم اگر تخلفی از سوی خویشاوندان من صورت گرفته،
پیگیری میکنم تا با متخلف برخورد شود.
و جلسه به بعدازظهر کشید...
بله بین دو جلسه خدمت آقای لاریجانی رسیدم، خیلی نگران بودم.
نگران محتوای فیلم؟
نه،
از تنشهای ناشی از پخش فیلم میترسیدم. از مشی شخصی آقای لاریجانی مطمئن
بودم، بارها با ایشان سفر رفته بودیم و حتی یکبار که کربلا بودیم، متوجه
شدم که در همان زمان دو پسر و دختر ایشان هم کربلا هستند، اما بهجای آنکه
از امکان پرواز اختصاصی و همراه با رییس مجلس استفاده کنند، ثبتنام کرده
بودند و مانند افراد عادی راهی آنجا شده بودند. هیچگاه ندیدم آقای
لاریجانی از منابع بیتالمال استفاده غیرمنطقی کنند. بههمینخاطر مطمئن
بودم.
وقتی
ماجرای پخش فیلم احمدینژاد علنیتر شد، نمایندهای هم بود که بخواهد
پادرمیانی کند؟ یعنی اصولا ایدهای مطرح شد که با گفتوگو جلو پخش فیلم
گرفته شود؟
«حجتالاسلام ابوترابی» با احمدینژاد حرف زد و
گفتند کاری نکنید که افکارعمومی به چالش کشیده شود. برخی نمایندگان دیگر هم
به دولت توصیه مشابهی داشتند، حتی برخی از همراهان احمدینژاد در دولت هم
نگران پسلرزههای نمایش فیلم بودند.
کسی هم یادتان هست؟
آقای فروزنده، معاون پارلمانی رییسجمهوری، نگران بود که این مساله تنش دوبارهای در کشور بهوجود آورد.
خب در فرصت بین دو جلسه صبح و عصر توصیه شما به آقای لاریجانی چه بود؟
من
ماجرا را برای ایشان توضیح دادم و پیشنهادم این بود که با رایزنی نگذاریم
فضای جدیدی در کشور بهوجود آید. آقای لاریجانی اما نفی کردند که در این
موضوع با احمدینژاد حرفی بزنند. تاکید داشتند که باید شأن مجلس رعایت شود.
به هر شکل برخی نمایندگان پیشنهادشان این بود که با احمدینژاد حرف بزنند
تا پخش فیلم منتفی شود.
یعنی اگر حرف میزدند، احمدینژاد میپذیرفت؟
به
نظر من چنین گرایشی در شخص احمدینژاد وجود داشت. آقای لاریجانی گفتند اگر
این فیلم در شرایط موجود پخش نشود، دو روز بعد این زمزمه را ایجاد میکنند
که چرا این فیلم پخش نشد و همان فیلم را بدتر پخش میکنند و آن را در
«یوتیوب» میگذارند. به همین خاطر ایشان گفتند بگذارید هر کاری میخواهند
انجام دهند من جلسه را اداره میکنم و شد آن چیزی که آن روز اتفاق افتاد و
خودتان از نزدیک دیدید.
آقای لاریجانی پس از پخش فیلم شما را به شهادت گرفتند. این کار از قبل هماهنگ شده بود؟
من
روحم هم خبر نداشت و نمیدانستم. حتی چنددقیقه قبل روی صندلیام نبودم.
وقتی نشستم آقای لاریجانی اول آقای فرهنگی را شاهد گرفتند و من اصلا انتظار
نداشتم از من سوالی بپرسند. اما آقای لاریجانی در جریان تماس واسطه مرتضوی
با من بودند و میدانستند. من متن آمادهای نداشتم و حتی چندبار تپق زدم.
شما به هر حال از نمایندگان نزدیک به ایشان هستید، آقای لاریجانی که از صبح در جریان ماجرا بود، چرا به شما چیزی نگفت؟
این
روحیات شخصی آقای لاریجانی است. آدم مکتومی است و ظهور و بروز احساس ایشان
را به راحتی نمیبینید و بخشی از آن به پیچیدگی ایشان بازمیگردد.
فیلم
نامفهوم بود و احمدینژاد متن را از رو خواند. اشاره کوتاهی بود به تقاضای
«فاضل لاریجانی» از مرتضوی برای«بابک زنجانی». چه به هنگام پخش فیلم و چه
به هنگام قرائت متن چه حسی داشتید؟
خیلی متاثر شدم،
ناراحتیام از این جهت بود که خانوادهای که در انقلاب جایگاه داشت،
بهراحتی بهخاطر فرصتطلبی شخصی یا سادگی یا زیادهخواهی مکدر میشود.
این تکدر را نه به نفع رییس دولت وقت میدانستم و نه به نفع رییس مجلس.
شرایط سختی برای من بود و واقعا استرس داشتم.
«فاضل لاریجانی» را چقدر میشناختید؟
در
تمام زندگیام فقط یکبار ایشان را دیدهام. آن هم در دوره نخست
نمایندگی. ایشان آن موقع مشاور آقای حسینی، وزیر ارشاد وقت در دانشگاه پیام
نور بود. آن چیزی که از اقوال شنیدم این است که برخلاف دیگر لاریجانیها،
«فاضل لاریجانی» آدم سادهای است و پیچیده نیست. شاید هم طمع دنیا بوده
یا هر چیز دیگری.
برای شما سوال نیست که چرا خیلی به ماجرای تخلف «فاضل لاریجانی» در این مدت پرداخته نشده؟
ببینید
قطعا کار «فاضل لاریجانی» خلاف بوده. همچنین کار دیگرانی که چنین
زمینهای را فراهم کرده بودند هم درست نبوده، بخشی از آن هم طراحی بوده.
خب همه میدانستند که هدف «احمدینژاد» از پخش آن فیلم متزلزلساختن جایگاه «علی لاریجانی» است، فکر میکنید چنین شد؟
نخست
واکنش 22 بهمن قم را شاهد بودیم که عدهای به دلایلی تحریک شدند و ماجرای
حمله به سخنرانی لاریجانی به وجود آمد. اما اینکه در بلندمدت میتواند
جایگاه ایشان نفی شود، چنین اتفاقی نیفتاد. عتاب مقاممعظمرهبری و واکنش
سخت ایشان و غیرشرعیدانستن این مساله بهنظرم بسیار تعیینکننده بود.
خیلیها
معتقد بودند احمدینژاد بنا داشت تا با پخش آن فیلم لاریجانی را تخریب کند
و او را از ورود به عرصه انتخابات ریاستجمهوری باز دارد...
همه
متفقالقول چنین نظری داشتند اما خب اصولا آن موقع ایشان تمایلی برای ورود
به انتخابات نداشتند، نه سال 88 و نه در انتخابات اخیر.
در انتهای جلسه هم که عکس تاریخی بوسه بر صورت رییس مجلس شکل گرفت، شما بعد از آن را روایت کنید.
بعد
از جلسه نمایندگان آقای لاریجانی را بدرقه کردند، ایشان هم به نمایندگان
گفتند که ما سر انقلاب با کسی تعارف نداریم، از میان منسوبان و فامیل هر
کسی بر خلاف اصول اقدام کند، خطاست. برای ما اصل نظام است و افراد و دوست و
خویشاوند اصل نیستند.
و
سوال آخر اینکه فکر نمیکنید با وجود پرونده درخشان کمیته حقیقتیاب مجلس
از حادثه حمله به سخنرانی لاریجانی، جای خالی سوال و رسیدگی به ماجرای
«فاضل لاریجانی» احساس میشود؟ بهویژه اینکه آقای لاریجانی به گفته شما
وعده داده بودند که پیگیر موضوع باشند، حتی از سوی خویشاوندانشان.
بله
بهنظرم این مساله و سکوت، نقطه مغفول ماجراست و فردا هم در تاریخ این بخش
خالی است و وظیفه همه است که برای آشکارشدن واقعیت اقدام کنند.