آفتابنیوز : اعضاي سابق شوراي امنيت ملي و همكاران قبلي رايس اين فضا را خيلي خوب به ياد ميآورند. يكي از آنها ميگويد، يك روز وقتي رامسفلد و ديگر «اركان» دولت در جلسهاي در كاخ سفيد حضور داشتند، يكي از حاضران به «مشاور امنيت ملي» اشاره كرد. رامسفلد با تمسخر گفت: «اين ديگر چيست؟» جواب شنيد، «خوب يعني مشاور امنيت ملي». رامسفلد گفت: «خوب اين مشاور امنيت ملي چه كسي است؟» رايس خم شد و كنارگوش رامسفلد گفت: «دان (دونالد)! من هستم».
اما حالا ديگر كاندوليزا رايس نيازي به يادآوري عنوان و شغلش براي رامسفلد ندارد.
دوسال پيش، زمان جنگ بود و شرايط فقط جنگي بود. اما حالا قرار است زمان ديپلماسي باشد، زمان جبران گذشته، دموكراسي عربي، احياي همپيمانيهاي سنتي و ترميم چهره جهاني آمريكا. زن سياهپوستي كه چهارسال را در سايه بوش سپري كرده بود. اكنون به ميان صحنه آمده است. يكي از دوستان قديمي او و از همكارانش در دانشگاه استنفورد ميگويد: «اين همان زماني است كه رايس مدتها انتظارش را ميكشيد. او از 4 يا 5 سالگي كه روي صحنه پيانو مينواخت عاشق در كانون توجه بودن، بود.»
نيوزويك در گزارشي درباره معادلات جديد قدرت در كابينه بوش و رابطه ميان رايس و رامسفلد نوشت: اين دو در ظاهر رابطه نزديكي دارند، هر روز صبح رأس ساعت 7:15 باهم تلفني گفتوگو ميكنند. اما وزير دفاع 72 ساله، گاهي همين حفظ ظاهر را هم فراموش ميكند. ماه گذشته وقتي رامسفلد براي شركت در كنفرانس امنيتي مونيخ در آلمان بود، يكي از اعضاي پارلمان ناتو از او درباره سياست رايس در مشورت با متحدان اروپايي سؤال كرد و گفت: آيا شما هم بهعنوان وزير دفاع چنين سياستي را در پيش خواهيد گرفت؟ رامسفلد جواب داد: «كاندي رايس كه سياستي ندارد، اين رئيس جمهور آمريكا و خود ايالات متحده است كه سياستگذاري ميكنند.
وقتي از او خواسته شد نظرش را درباره عملكرد رايس بگويد، جواب داد: «آيا براي داستانسرايي درباره عملكرد خوب او در وزارتخارجه، كمي زود نيست؟»
هيچكس نبايد در واشنگتن رامسفلد را دست كم بگيرد. او جنگنده سرسختي است كه در دو دوره مختلف، دو غول سياست خارجي مثل هنري كسينجر و كالين پاول را تحتالشعاع خود قرار داده است. اما بوش كه خود را در دوره اول رياست جمهوري «رئيس جمهوري جنگ» خوانده بود، اكنون درپي «ديپلماسي جديد» است و رايس مهمترين ابزار او در اين دوره به حساب ميآيد.
در حالي كه ارتش آمريكا هنوز گرفتار عراق است و بعضي در كاخ سفيد رامسفلد را مسؤول ادامه اوضاع نابسامان عراق و رسوايي ابوغريب ميدانند، بهنظر ميرسد رامسفلد به يك مهره سوخته تبديل شده باشد.
تحليلگران در واشنگتن ميگويند، كاخ سفيد اعتماد خود را به «رامي» (رامسفلد) از دست داده و اين به اواخر سال 2003 باز ميگردد وقتي پيشبينيهاي او درباره عراق درست در نيامد. رامسفلد اكنون توجه خود را از عراق به سمت طرح «تحول نظامي» معطوف كرده كه قرار است ميراث هشتسالهاش باشد.
اگرچه هنوز هيچ نشانهاي از خروج زودرس رامسفلد از وزارت دفاع ديده نميشود، اما مدتي است در واشنگتن شايعات قوي مبنيبر احتمال استعفاي او بعداز گزارش بازبيني سياستهاي نظامي در اواخر سال 2005، وجود دارد. او ديگر در وقايع و سياستهاي هر روزه عراق نقش و حضوري ندارد.
يكي از كساني كه به صندلي رامسفلد در وزارت دفاع چشم دوخته، ريچارد آرميتاژ معاون بازنشسته وزارت خارجه و رقيب سرسخت رامسفلد است.
آرميتاژ كه به تازگي به دوستانش گفته است شغل وزارت دفاع تنها عنواني است كه ميتواند او را براي بازگشت به دولت متقاعد كند، اخيراً تصميم گرفته كه به شركت مشورتي خود به نام «آرميتاژ آسوشيتد» بازنگردد و يك شركت جديد به نام آرميتاژ اينترنشنال تأسيس كند. اين شركت جديد در انعقاد قراردادهاي شركتي كه ممكن است براي يك وزير آينده مشكلات حقوقي ايجاد كند نقشي ندارد.
سخنگوي پنتاگون اخيراً در پاسخ به پرسشهاي متعدد خبرنگاران درباره آينده رامسفلد فقط گفت: «پرزيدنت بوش از او خواسته است كه در اين پست بماند.»
در حالي كه رامسفلد شاهد افول ستاره خود است، رايس روزبهروز بيشتر به اوج ميرسد.
او هر روز رأس ساعت 5 صبح از خواب بيدار ميشود، يك امپراطوري كوچك براي خود به راه انداخته كه حوزه كاري سابقش يعني شوراي امنيت ملي را هم در بر ميگيرد. رايس صبح زود، آخر شب و حتي روز يكشنبه جلسه برگزار ميكند و همه ملزم هستند كه در آن شركت كنند.
شيوه كار و زندگي او براساس اين اصل استوار شده كه هيچ حركتي نبايد بيهوده باشد.
هرجلسه، سفر، تماس تلفني يا اظهارنظري بايد حساب شده صورت گيرد.
در حال حاضر همه تصميمات مهم در واشنگتن در غالب همين امپراطوري ديپلماتيك رايس اتخاذ ميشود. از مذاكرات خاورميانه گرفته تا شكل گيري دموكراسي در عراق، لبنان و مصر، در كنار رايزني با فرانسه براي فشار بر سوريه و تعامل با ايران و خلع سلاح اين كشور.
نيوزويك در ادامه اين مطلب مينويسد، آزمون حياتي رايس و نفوذ او، در حال حاضر موضوع ايران است. تندروهاي پنتاگون كه از حمايت ديكچني هم برخوردارند، زمان كنوني را نوعي آنتراك ديپلماتيك ميدانند و بيصبرانه در انتظار پايان اين وقفه هستند. آنها در نهايت خواستار رويارويي با تهران هستند؛ اما رايس خواسته است كه ابتدا فرصت داده شود تا ديپلماسي مورد امتحان قرار گيرد. بهنظر ميرسد كه رئيس جمهور هم فعلاً طرف اوست.
منابع اروپايي ميگويند: بوش به رهبران اروپايي گفته از مذاكراتشان با تهران و ارائه مشوقهايي به ايران حمايت، ميكند.
بوش به صراحت تأكيد كرده كه همه گزينهها قابل بررسي است؛ اما در حال حاضر گزينه اولويتدار، ديپلماسي است و اين كار كاندي رايس است.