آفتابنیوز : آفتاب: بخشهایی از مصاحبه احمدرضا رادان با تسنیم:
-احمدرضا رادان متولد 1342 در اصفهان هستم، پدرم در کوهپایه اصفهان است، اما من در اصفهان متولد شدم و در آنجا هم زندگی کردم.
-آفتابهانداختن به گردن مجرم فقط یک بار انجام شد که به دستور ما نبود و دیگر تکرار نشد، وقتی که ما میگوئیم کرامت انسانی از انسان صحبت میکنیم پس کارها و حرکات انسانی را مد نظر داریم اما هیچ کدام از کارهای اراذل و اوباش انسانی نبود، آنها اعمال مجرمانهای انجام میدادند و مردم را تهدید میکردند که حق شکایت کردن ندارند و حتی با آزار و اذیتها سبب میشدند که افراد از شر آنها کوچک کنند، بعد دوباره نشانی خانهشان را برای آزار پیدا میکردند.
-زندان رفتن و مجرم بودن برای آنها افتخار بزرگی بود، مردم تهران در آن سال یک نفس کشیدند و آمار جرم پائین آمد، کاری کردیم که بفهمند در زندان نمیتوانند خوش گذارانی کنند، 98 درصد آنهایی که در زمره اراذل و اوباش بودند دور اعمال مجرمانه را خط کشیدند و یک عده از آنها فرار کردند و حتی عدهای اعلامیه ترحیم خودشان را روی دیوار منزلشان چسباندند.
-با همکاری مقامات قضایی طرح مبارزه با اراذل را اجرا کردیم، در یک زمان بد حجابی مسئله اول مردم بود که با آن برخورد کردیم، بعد اراذل و اوباش که با آن هم بر طرف کردیم و بعد از آن ترافیک مسئله اصلی مردم شد.
-مواد فروشی خرده را قول میدهم اگر شرایط فراهم شود برای همیشه جمع کنم، معتادها را هم برای همیشه جمع کنم، البته با آن شرایطی که مد نظر ما است و بدانند که دیگر در حق آنها اغماض نمیشود.
-تا زمانی که فرمانده تهران بزرگ بودم دقت میکردم که چه کسی باید به کهریزک برود زیرا آنجا به آنها خوش نمیگذشت، کهریزک جای اراذل و اوباش و مواد فروشها بود، آنجا شرایطی بود که به آنها خوش نمیگذشت و همه چیز برای آنها فراهم نبود، این شرایط به گونهای نبود که آنها بخواهند دوباره به آنجا برگردند، غیر از اراذل و اوباش هیچکس دیگری نباید به کهریزک میرفت.
-در زمان فتنه من از انتقال آن افراد به کهریزک بی خبر بودم، چون کهریزک جای آنها نبود؛ آنها افرادی فریب خورده بودند و حتی آنهایی که در فتنه فعال بودند، بعد از وقایع کهریزک هجمههای زیاد به ناجا شد که بعدا مشخص شد ناجا در قضیه کهریزک مقصر نبوده است.
-در ایام فتنه چند بار در تلویزیون اعلام کردیم که کارتان قبیح است و آنها از خط قرمز عبور میکردند، برخورد ما در برابر جرم آنها کم بود تا زمانی که دیگر از خط قرمزها عبور کردند؛ ما با کسی تعارف نداریم، تا وقتی که زنده باشم اجازه عبور از خط قرمزها را به کسی نمیدهیم و در این بحث قطعا جای شکی نیست.
-خانوادهام آمادگی و پذیرش زندان رفتن من را داشتند چراکه کارهای من برای حمایت از ولی زمان بود، ابوذر وقتی که به ربذه رفت برای حمایت از ولی رفت؛ اگر زندان هم میرفتم خودم و خانوادهام خوشحال بودیم چون برای حمایت از ولی زمان این کار را انجام داده بودم، در ایام فتنه 88، روزها من میرفتم در خیابانها و با فتنه گران برخورد میکردم و شبها برای بازجویی و پاسخگویی میرفتم؛ این سبب شده بود که عزمم راسخ تر شود، در همان زمان توسط غربیها تحریم شدم و این من را خوشحال تر کرد چراکه تلاش آنها با فتنه گران را در یک راستا میدیدم.
-من افتخار میکنم که در کنار فرماندههایی همانند آقای لطفیان کسب تجربه میکردم، هیچ زمان از عملکرد خودم در فتنه 88 پشیمان نیستم و اگر بازهم باشم و بازهم فتنهای باشد دوباره برخورد قاطع میکنم، من به خودم میبالم در نیرویی خدمت میکنم که در ایام فتنه هیچ کدام از نیروهایش دچار تعلل نشد و جلوههای ویژهای را از بچهها دیدم که فقط در جنگ میشود گذشت، ایثار و صبر آنها را دید.
-بچههای ناجا فشار و هجمه زیادی را از جاهای مختلف تحمل کردند و شرایط سختی را گذراندند، عملیات روانی زیادی روی آنها بود، در شرایط سختی بودند که انسان شرمنده میشود چون برخی از آنها 8 ماه در خیابان خوابیده بودند، آن روزها غرور انگیز بود و تجربه ای رابه ما داد که حتما این تجربه به راحتی به دست نمیآمد؛ توانمندیهای زیادی را به ما داد، در زمینه سایبر، همافزایی با نیروهای بسیج و وزارتخانه خیلی بالا رفت و تجربههای زیادی را کسب کردیم.
-باید صحنهای پیش بیاید تا مردم در آن حاضر شوند و جوانان اکنون ما از جوانان زمان انقلاب بهتر نباشند، بدتر نیستند؛ فتنه 88 نشان داد که این جوانان چهقدر در صحنه حاضر هستند، 9 دی نیز ثابت کرد که جوانان همان تفکری را دارند که جوانان زمان انقلاب و دفاع مقدس داشتند، البته باید صحنه و شرایطی به وجود بیاید تا مردم بتوانند ارادت خود را به انقلاب نشان دهند.
-دوست دارم وقتی بازنشسته شدم در یک پایگاه بسیج باشم و بتوانم دغدغههای پدر و مادر جوانان را درک کنم، آنها را هدایت کنم و یک لشکری از بچههای حزب اللهیها تشکیل بدهم.