آفتابنیوز : آفتاب: به گزارش ایسنا، پرویز اسماعیلی در وبلاگ شخصی اش نوشت:چکیدۀ معرفتی مذهب ما نیز همین است که «شیعه تندتر و جلوتر از امام خود حرکت نمیکند». چه بسا عظمتِ مقام مالک اشتر نخعی به لحظه ای است که او بر دشمن فائق بود، اما سلیقه و تفوّق خود در رزم را به فرمان علی (ع) ترجیح نداد و از معرکه به سوی او برگشت.
طی روزهای اخیر، عده ای جمع شدند و به بهانۀ دلواپسی از توافق ضعیف، دولت را به سازشکاری؛ و تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان و «فرزندان انقلاب» را به ضعف، نادانی و ناتوانی، نا دیده گرفتن حقوق ملت، بر باد دادن منافع ملی، ترجیح بیگانه به شهدا، رفتار باندی در سیاست خارجی، رفاقت خصوصی با بیگانه و ... متهم کردند. این گروه البته خود را «انقلابی» نامیدند و با تبلیغات وسیعی که قطعا از پشتوانه های مالی سنگین برخوردار بود، عدم اعتماد به دولت و تیم مذاکره کننده، وادادگی و غربزدگی آنان، استحاله و ... را به افکار عمومی منتقل کردند. ادعا کردند چون از جزئیات مذاکرات خبر نداریم، دلواپسیم. گویی عدم دلواپسی شان در طول سالیان گذشته به خاطر این بوده که از واو به واوِ مذاکرات مطلع بوده اند...
قضاوت در مورد انگیزه و رفتار این عده را به مرور حمایت های صریح رهبر معظم انقلاب از دستگاه دیپلماسی و تیم مذاکره کننده هسته ای می سپاریم:
* در دیدار دانشآموزان و دانشجویان (۱۳۹۲/۰۸/۱۲)
• یک تذکّر مهم و لازمی را بدهم: هیچکس نباید این مجموعه مذاکرهکنندگان ما را با مجموعه شامل آمریکا - همان شش دولت، به اصطلاح پنج بعلاوه یک - سازشکار بداند؛ این غلط است؛ اینها مأموران دولت جمهوری اسلامی ایران هستند، اینها بچّههای خودمان هستند، بچّههای انقلابند؛ یک مأموریّتی را دارند انجام میدهند. کار سختی هم هست که بر عهده اینها است؛ دارند با تلاش فراوان آن کاری را که بر عهده آنها است انجام میدهند. بنابراین نباید مأموری را که مشغول یک کاری است و مسئول یک فرایندی است مورد تضعیف یا توهین یا بعضی از تعبیراتی که گاهی شنیده میشود - که اینها سازشکارند، و مانند اینها - قرار داد؛ نه، این حرفها نیست. این را هم توجّه داشته باشید، این مذاکرهای که امروز دارد انجام میگیرد با شش کشور - که آمریکا هم جزو این شش کشور است - فقط در مورد مسائل هستهای است و لاغیر.
• ما از مسئولین خودمان که دارند در جبهه دیپلماسی فعّالیّت میکنند، کار میکنند، قرص و محکم حمایت میکنیم، امّا ملّت باید بیدار باشد، بداند چه اتّفاقی دارد میافتد تا بعضی از تبلیغاتچیهای مواجببگیر دشمن و بعضی از تبلیغاتچیهای بیمزد و مواجب - از روی سادهلوحی - نتوانند افکار عمومی را گمراه کنند.
* در دیدار فرماندهان بسیج سراسر کشور با رهبر انقلاب (۱۳۹۲/۰۸/۲۹)
• یک نکته هم درباره مسائل اخیر و این بگومگوهایی که در صحنه سیاست خارجی و مسائل هستهای و گفتگو و مذاکره و از این حرفها هست... اوّلاً بنده اصرار دارم بر حمایت از مسئولانی که اجرای کار برعهدهشان است، از همه دولتها بنده حمایت میکنم، از مسئولان حمایت میکنم و وظیفه ما است. من خودم مسئول اجرایی بودهام، وسط میدان بودهام، سنگینی کار و سختی کار را با همه وجود احساس کردهام؛ میدانم که کار اداره کشور کار سختی است. لذا اینها به کمک احتیاج دارند، من هم کمکشان میکنم، حمایتشان میکنم؛ این یک طرف قضیّه است که قطعی است. از آن طرف اصرار دارم بر تثبیت حقوق ملّت ایران، از جمله مسئله حقوق هستهای؛ اصرار داریم بر اینکه از حقوق ملّت ایران یک قدم عقبنشینی نباید بشود. ما البتّه در جزئیّات این مذاکرات مداخله نمیکنیم؛ یک خطوط قرمزی وجود دارد، یک حدودی وجود دارد، این حدود باید رعایت بشود.
* پاسخ به نامه حجتالاسلام والمسلمین روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران در خصوص روند مذاکرات هستهای (۱۳۹۲/۰۹/۰۳)
• حضرت آیتالله خامنهای در پاسخ به نامه حجتالاسلاموالمسلمین روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران در خصوص روند مذاکرات هستهای، ضمن تقدیر و تشکر از هیئت مذاکرهکننده کشورمان تأکید کردند: بیشک فضل الهی و دعا و پشتیبانی ملت ایران عامل این موفقیت بوده و ایستادگی در برابر زیادهخواهیها همواره باید شاخص خطّ مستقیم حرکت مسئولان این بخش باشد.
* در دیدار مدیران و کارشناسان سازمان انرژی اتمی در روز ملی فناوری هستهای (۱۳۹۳/۰۱/۲۰)
• موافقت با این مذاکرات برای شکستن فضای خصمانه جبهه استکبار بر ضد ایران بود و این مذاکرات باید ادامه یابد اما همه بدانند که با وجود ادامه مذاکرات، فعالیتهای جمهوری اسلامی ایران در زمینه تحقیق و توسعه هستهای به هیچ وجه متوقف نخواهد شد و هیچ یک از دستاوردهای هستهای نیز تعطیلبردار نیست.
و اما بعد؛ از دین و سنت اهل بیت علیهم السلام آموخته ایم که اگر کسی دلواپس امور و زندگی مردم نباشد و برای بهبود معیشت آنها اهتمام نکند، مسلمان نیست. و نیز «محبوبترین بندگان نزد خدا، نافع ترین آنان به حال مردم است.» علی (ع) دلواپس احوال مردم بود. برای این دلواپسی به تالار نمی رفت و معرکه راه نمی انداخت، بلکه شبانه و نا شناس بار به دوش می گرفت، طعامی بر کام گرسنگان می رساند، دست محبت بر سر یتیمان می کشید و..
هر روز مسلمان باید به محاسبه ختم شود. از خود بپرسیم؛ آیا اسبابِ دلواپسی مردم هستیم یا دلواپسِ احوال آنها؟!