آفتابنیوز : آفتاب: مرتضي
طلايي رياست ستاد انتخاباتي محمد باقر قاليباف در انتخابات رياست جمهوري
92 را عهده دار بود و در انتخابات دوره چهارم شوراي شهر که همزمان با
انتخابات رياست جمهوري برگزار شد موفق شد بار ديگر عضو شوراي شهر تهران
شود. وي هم اکنون با راي اکثريت اعضا نايب رييس شوراي اسلامي شهر تهران در
دوره چهارم است.
گفتوگوی ابتکار با مرتضی طلایی را میخوانید:
تاکيد قطعي بر عدم تغيير در شهرداري تهران
آقاي
طلايي همزمان با آغاز به کار شوراي چهارم، بسياري از رسانهها از احتمال
تغيير شهردار تهران سخن گفتند و حتي گزينههاي احتمالي در اين باره هم مطرح
شدند. اما شما شايد به اين دليل که از نيروهاي نزديک به آقاي قاليباف به
شمار ميرويد هميشه از موضع مخالفت با اين تغيير صحبت کردهايد. فکر
ميکنيد موضوع تغيير در شهرداري جدي است؟
نگاه کنيد بحث
مخالفت يا موافقت نيست! بحث اين است که از اساس چنين موضوعي نه در شوراي
شهر و نه در شهرداري مطرح نيست. اصولا همه مباحث منتشر شده در رسانهها
درباره تغيير در رأس شهرداري تنها يک موضوع رسانهاي است نه چيزي بيشتر.
من به ضرس قاطع ميگويم که شهردار کنوني تهران تغيير نخواهد کرد و دستکم تا پايان دوره چهارم شورا قاليباف شهردار تهران است.
منظورتان اين است که تا کنون موضوع تغيير در شهرداري در شورا مطرح نشده است؟
خير!
مطرح نشده و همه دوستان ما در شورا اعم از اصلاح طلب و اصولگرا و مستقل
بيشتر نگاه حمايتي و نظارتي دارند تا اين که بخواهند به تغيير شهردار فکر
کنند.
مگر ممکن است که رسانهها بدون هيچ منبع واقعي به صورت گسترده از احتمال تغيير در شهرداري پايتخت بنويسند؟
نگاه
کنيد يک سري مسايل بدون اين که واقعا مطرح باشند از سوي برخي افراد مطرح
ميشودو رسانهها خواسته يا ناخواسته در اين باره خبر و گزارش تهيه
ميکنند. بالاخره يک روز ممکن است مهماني در شورا باشد يا کسي سخني از جايي
بشنود و اشتباها چنان برداشت کند که شورا قصد تغيير در شهرداري دارد و...
همه اين ها ممکن لست.
ما در شورا نسبت به شهرداري هم تذکر داريم هم
تشکر. چون هم ناظريم و هم حامي! کسي ممکن است تذکرات ما را به شهرداري
بهانهاي براي خوراک رسانهها کند و از عدم هماهنگي اين دو نهاد شهري حرف
بزند. برخي از دوستان هم هستند که متاسفانه نگاه سياسي به مديريت شهري
دارند، دوست دارند از جناح آنها کسي شهردار شود و اين موضوع دامن ميزنند
اما من با قاطعيت تمام ميگويم که موضوع تغيير شهردار تهران در شورا اصلا
مطرح نيست.
بالاخره در شوراي کنوني شهر تهران موازنه گروههاي سياسي
به نسبت دوره قبل بيشتر است، شمار کساني که اصلاح طلب يا مستقل هستند در
اين دوره بيشتر است، آيا اين تفاوت منشها و موضعهاي سياسي در نظر شورا
براي انتخاب شهردار دخيل نيست؟ آيا چنين چيزي ممکن است؟
چرا ممکن نباشد؟
بالاخره با همه پيچيدگيهاي موجود در جامعه ممکن است نقاط ضعف و قوتي در
کار باشد و به همان ميزان نقد و تشويق هم شکل بگيرد اما همانطور که گفتم
هيچ يک از اعضاي شورا با هدف سياسي به مديريت شهري نگاه نميکنند اما طبيعي
است که کساني در بيرون رفتارهاي ما را سياسي جلوه بدهند و بهرهبرداري
جناحي و گروهي بکنند. اگر چنان که برخي از دوستان ميگويند در شورا نگاه
سياسي حاکم باشد که کليت چيزي به نام شوراي شهر بي تاثير و ادامه آن يک
اشتباه فاحش است.اما شوراي شهر پايتخت چنان که رهبر انقلاب هم توصيه کردند
در مسير هدايت، حمايت و نظارت است.
انتقال پايتخت، انتقال مشکلات پايتخت است
از
تغيير احتمالي شهردار به تغيير احتمالي پايتخت برويم! آيا اين موضوع هم
مثل تغيير شهردار يک موضوع رسانهاي است يا واقعا مطرح شده است؟
بله
اين موضوع مطرح شده اما از اساس يک امر نشدني است. اين درست است که تهران
مشکلهاي فراوان دارد اما کدام شهر يا منطقه کشور وجود دارد که عاري از
مشکل باشد؟ انتقال پايتخت در واقع انتقال مشکلات پايتخت است نه چيزي
بيشتر!من فکر ميکنم به جاي اين مباحث بايد کمک شود تا تهران به عنوان يک
کلان شهر سامان بگيرد. پاک کردن صورت مسئله برخورد منطقي با مشکلات شهري
پايتخت نيست! ما بايد کاري کنيم که فشارها و هزينههايي که بر روي زندگي
شهروندان در پايتخت وجود دارد کاهش پيدا کند تا تهران شهري مناسب براي
زندگي باشد. به هر حال بايد بحثهاي گسترده کارشناسي در اين باره انجام
شود، چون اگر در جانمايي پايتخت جديد کوچکترين اشتباهي وجود داشته باشد،
نميتوان آن را جبران کرد. ما که هر سال نميتوانيم پايتخت را جابجا کنيم.
اين يک تصميم مهم و آيندهساز يا آينده سوز است.
اعتراض مردم به مشکلات اقتصادي، سياسي و جناحي نيست
اين نظر شماست يا شوراي تهران چنين موضعي دارد؟
نه
اين نظر شخصي من است. من به تجربه دريافتهام که همه شهرهاي ايران براي
جايگزيني با تهران به عنوان پايتخت مشکلات بيشتري دارند. مثلا اصفهان که
يکي از گرينهها بود را نگاه کنيد! در اين شهر هوا بيشتر از تهران آلوده
است! به واقع ميتوانم بگويم در اصفهان بحران آب بيداد ميکند، مردم اصفهان
کشاورز بودند و حق آب از زاينده رود داشتند و نقششان هم در انقلاب اسلامي
بي بديل بود اما همين مردم امروز به خاطر نبود آب و خشک شدن زاينده رود
گوشه ديوارهاي روستاها تماشاگر زمينهاي بايرشان هستند و به نان شب
محتاجاند.جالب اين است که فقط اصفهان نيست که اين مشکلها را دارد، شما
برويد ببينيد که در ايلام، کردستان، کرمانشاه، آذربايجان غربي، شيراز، مشهد
و.... همه و همه مشکلات خاص خودشان را دارند و اگر مردم از بي آبي و فقر و
بيکاري حرفي بزنند برخي دوستان فکر ميکنند اينها خواستههاي سياسي دارند.
اما واقعيت اين است که دليل اين مشکلات سوء مديريت دولت گذشته است.
بنابراين به نظر من بهتر است به جاي اينکه الان به فکر انتقال پايتخت يا
اين مسايل باشيم بايد به دولت کمک کنيم تا با مديريت صحيح مشکلات به جا
مانده از دولت قبل را برطرف کند. اين مشکلات کم نيستند و دولت براي برطرف
کردن آنها نيازمند حمايت همه جانبه است.
آيا به نظر شما مهمترين مشکلات کشور اقتصادي و معيشتي است؟
بله دقيقا همينطور است.
دلواپسي مخالفان دولت، دلواپسي مردم نيست
اما
مخالفان دولت نظر ديگري دارند. تجمعهاي گسترده در اعتراض به روند مذاکرات
هستهاي و... نشان دهنده اين است که مخالفان دولت سعي دارند توجه جامعه را
از مسايل معيشتي و اقتصادي به جاي ديگري هدايت کنند!
نگاه
کنيد! دلواپسي مردم چيزي غير از دلواپسي دلواپسان است. نه اين که مردم
نگران مذاکرات هستهاي يا هرچيز ديگري نباشند. اما مهمترين دلواپسي مردم
معيشت است! کار و نان است. دلواپسي مردم آمار 40 درصدي طلاق است، مردم
بارها وبارها به من گفتهاند براي بچههايمان کار پيدا کنيد.! مشکل مردم
اقتصاد و معيشت است. نبايد با اين کارها هم دولت را تضعيف کرد و هم توجه را
از مسايل مهم جامعه منحرف کرد. ما بيشتر از دلواپسان نگران مردم و اقتصاد و
فرهنگيم! اما مشکل کنوني مردم ما رانت نفتي و فسادهاي مالي است که اقتصاد
کشور را آسيب پذير کرده است. اين که رهبري در چند سال اخير هميشه بر اصلاح
اقتصاد کشور تاکيد داشتهاند را نبايد فراموش کنيم. ما بايد به اين دولت
فرصت بدهيم که اين مسايل را حل و فصل کند. نبايد براي دولت حاشيه سازي
کنيم.
نبايد قضيه بيلبوردها را به دل بگيريد
آيا شهرداري و شوراي شهري هم در اين باره حامي دولت است؟
بله
همينطور است. اما به نظر چندان هم اينطور نيست. زيرا در واقع اگر به
بيلبوردهاي تبليغاتي نصب شده در مناطق مختلف شهر تهران اشاره کنيم که
دربردارنده محتواهايي ضد مذاکراتي با آمريکا بودند، به نظر ميآيد که
نهادهاي شهرداري و شوراي شهر هم چندان هم سو با برنامهها و سياستهاي دولت
نباشند. ببينيد قضيه اين بيلبوردها متفاوت است، نبايد اين ها را به دل
بگيريد. يک جامعه پويا نيازمند وجود صداهاي منتقد است. اين حرکتها اگر
درست مديريت شود ميتواند نتايج مثبتي داشته باشد. اما بالاخره اين موارد
هم چون در سطح گسترده و بدون واسطه با مردم در منظره شهري کار ميشود به
نوعي حاشيه سازي است! اعتماد به دولت را کاهش ميدهد. از سوي ديگر نيز ممکن
است برخي چنان تصور کنند که در ميان دولت و حاکميت يک دوگانگي وجود دارد.
مخالفان دولت تذکرهاي رهبري را مصادره ميکنند
درست
است ممکن است اين برداشت هم وجود داشته باشد اما برداشت درستي نيست. ما
همه ميدانيم که مذاکرات هستهاي با تدابير رهبر انقلاب هدايت ميشود و
ايشان تيم مذاکره کننده را سربازان و رزمندگان ديپلماسي خواندهاند. اما
اين که برداشتها ممکن است متفاوت باشد خوب البته شکي در اين موضوع نيست.
حتي وقتي رهبري ميگويند که به مذاکرات خوش بين نيستند اما از تيم مذاکره
کننده حمايت ميکنند! طبيعي است که مخالفان روي اين بخش از بيانات رهبري
تاکيد ميکنند که خوش بين نيستند اما موافقان بر حمايت ايشان از تيم مذاکره
کننده تاکيد ميکنند. اين که مخالفان دولت سعي ميکنند تذکرهاي رهبري را
متناسب با خواستهاي سياسي خود مصادره کنند کار درستي نيست. اما بالاخره
اين که هر گروهي بنا براساس فکرو سليقه خويش موضعي داشته باشد و براي
پيشبرد آن تلاش کند طبيعي است و ما فقط ميتوانيم تاکيد کنيم که از خط
قرمزها عبور نکنيم و عملکردها بر اساس منويات رهبري باشد. اما بالاخره
بيلبوردها با آن همه وسعت ضربهاش را به حاميان دولت زد. خواسته يا
ناخواسته در جهت تضعيف تيم مذاکره کننده بود. انگار اين تيم بي گدار به آب
زدهاند.
ارتباط قضيه بيلوردها با رويکردهاي فرماندهان در دفاع مقدس
نه!
ما که ميدانيم اين افعي خوش خط و خال در درونش زهرهاي کشنده دارد! اين
بيلبوردها هم ميخواست همين موضوع را يادآوري کند که فکر نکنيم مذاکره با
آمريکا به اين سادگي است! همين! حتي در زمان دفاع مقدس هم همين اتفاقها
بود! فرماندهان رزمندهها رابراي پيروزيهاي بيشتر ترغيب ميکرديم و تمام
تلاشمان را براي پيروزي ميکرديم اما هميشه هوشيار هم بوديم که از هيچ
موضعي ضربه نخوريم و در مقام فرماندهي هميشه نيروهاي خودي را از اين که
فريب ترفندهاي دشمن را نخوريم، به رزمندگان هشدار و تذکر ميدادند.
همه مردم بايد بتوانند حرفشان را بزنند
جدا
از قضيه بيلبوردها به تجمعهاي اخير برخي از شهروندان بپردازيم! اين
تجمعات همچنان که رييس پليس و وزير کشور هم تاکيد کردهاند مجوز ندارند!
موضع شوراي شهر در اين باره چيست؟
ببينيد موضع ما هميشه اين است که هر
گروهي در جامعه که خواستههايي دارد و ميخواهد مسئولان کشور به نيازها و
خواستهاي آنان توجه کند بايد بتوانند حرفشان را بزنند! دانشجويان، معلمان،
کارگران، روحانيان و همه و همه اقشار مردم بايد بتوانند حرفشان را بزنند
چون ما ميدانيم که اين مردم انقلاب کردهاند، همين مردم به ارزشها و
آرمانهاي انقلاب راي دادهاند و محکم و پابرجا پشتوانه انقلاب و نظام
هستند. پس اگر خواستهايي دارند حتما بايد بتوانند بدون ترس و واهمه و
البته با رعايت ضوابط قانوني خواستهاي خود را مطرح کنند. اما توصيه من به
همه دوستان اين است که هم کساني که ميخواهند در جايي تجمعي داشته باشند و
يک حرکت مدني انجام بدهند براي کارشان حتما مجوز بگيرند و هم دوستاني که
مسئوليت صدور مجوز دارند هم به سعه صدر و با پذيرندگي و تسهيل گري مجوزهاي
لازم را صادر کنند.
اما خوب وقتي اين کار انجام نميشود و به رغم هشدارهاي پليس و وزارت کشور، بارها تجمعات برگزار ميشود، چه!
خوب اين کارها درست نيست! بايد قانون را رعايت کرد! ما از کارهاي غيرقانوني حمايتي نميکنيم.