آفتابنیوز : آفتاب: در این بین تنها علی اکبر جوانفکر به میدان آمده و سخنان داوود احمدی نژاد را تکذیب کرده و گفته هنوز هم رئیس دولت های نهم و دهم به یار غار خود وفادار است. با این همه اگر سخنان روز شنبه داوود احمدی نژاد صحت داشته باشد ایا کنار گذاشتن مشایی می تواند راه را بریا بازگشت احمدی نژاد به اردوگاه اصولگرایی باز کند؟
حمیدرضا ترقی از اعضای ارشد حزب موتلفه در گفت و گو با پیام نو تاکید می کند که اصولگرایان منتظر بازگشت احمدی نژاد نیستند، چرا که به او اعتماد ندارند. این سخن می تواند قسمتی از بی تفاوتی جریا سنتی اصولگرا را در قبال خبر جدایی احمدی نژاد از مشایی تفسیر کند، خبری که هنوز هم خیلی ها ان را باور ندارند.
برای اصولگرایان سنتی آقای احمدی نژاد با مشایی و آقای احمدی نزاد بدون مشایی چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ آیا اصولا مساله اصولگرایان در قبال آقای احمدی نژاد به بحث مشایی و آنچه که شما و دوستان سیاسی تان « جریان انحرافی » می نامید، خلاصه می شود؟
به نظر من از نظر اصولگرایان پرداختن به این موضوعات حاشیه پردازی است و فراموش کردن مسایل اساسی کشور. در جمع های اصولگرایان اصلا به این نوع مسایل حتی توجهی جزیی هم نمی شود، چه برسد به اینکه بخواهد محور بحث باشد. عده ای که قبلا در جریان اصولگرایی حضور داشتند و بعدا جدا شدند الان قصد بازگشت دارند و دوست دارند تا با طرح این مسایل باز هم یک نسبتی بین خود و جریان اصولگرایی ایجاد کنند.
اما خیلی ها در همین جریان اصولگرایی بر این باور هستند که اصولگرایان به سبد رای آقای احمدی نژاد نیاز دارند و به همین دلیل هم نمی توانند نسبت به او بی توجه باشند.
من فکر نمی کنم که الان مجموعه اصولگرایان چنین نظری در این زمینه داشته باشند. به هر حال آقای احمدی نژاد ۸ سال در قدرت بود و الان دوره او تمام شده است. امروز دیگر احمدی نژاد چیز قابل طرحی برای گفتمان سازی در جریان اصولگرایی و حتی خارج از آن و یا دستاویزی برای جلب نظر جامعه ندارد، لذا طبیعی است که سرمایه گذاری در جهت مطرح کردن مجدد آقای احمدی نژاد یک سرمایه گذاری بدون فایده خواهد بود. یقینا اصولگرایان باید به فکر برنامه ای نو، چهره هایی نو و ظرفیت هایی نو از میان خودشان باشند. اصولگرایان متوجه هستند که آقای احمدی نژاد به هر حال درصدی از جامعه را به عنوان هوادار با خود دارد، اما همزمان این را هم می دانند که درصد قابل توجهی از جامعه هم احمدی نژاد را با نا کارآمدی دولت او علی الخصوص در دوره دوم می شناسد. وصل کردن این جریان به اصولگرایی نه منطقی است و نه می تواند منشا اثر مثبت باشد.
یعنی الان اصولگرایان سبد رای آقای احمدی نژاد را دارای جذابیت سیاسی نمی بینند؟ به هر حال هستند در این جریان سیاسی کسانی که معتقدند در طول یک سال گذشته برخی اقشار دوباره به احمدی نژاد گرایش پیدا کردند. ارزیابی شما از این موضع گیری و تفسیر درباره سبد رای احمدی نژاد و نسبت آن با جریان اصولگرایی چیست؟
اگر از باب ارزیابی عملکرد دولت آقای احمدی نژاد به موضوع نگاه کنیم باید بگوییم همه دولت خود اقای احمدی نژاد نبود. به هر حال در کنار ایشان وزیران و افرادی بودند که کارکردهای مثبتی هم داشتند. سند کارآیی این وزرا هم قابل نفی نیست که البته نقاط ضعفی هم بوده است. به هر حال چه بخواهیم و چه نخاهیم احمدی نژاد یک سبد رای در بین اقشار ضعیف جامعه که در اثر سیاست های او احساس می کنند که مشکلاتشان کمتر شده است، دارد. اما اینکه از مجموع این تحولات چیزی در سبد اصولگرایان باقی مانده باشد، متاسفانه به دوعلت چیزی نمانده. یکی اینکه خود اصولگرایان به دنبال نقد و تخریب عملکرد احمدی نژاد به گونه ای عمل کردند که نقاط مثبت او هم به همراه نقاط منفی و انحرافی ایشان در افکار عمومی از بین رفت. از طرف دیگر هم سیاه نمایی هایی که در دولت جدید می شود به گونه ای است که چیزی در سبد رای اصولگرایان باقی نگذاشته است که بتوان از آن استفاده کرد.
پس الان ارتباط سبد رای آقای احمدی نژاد و سبد رای اصولگرایی چیست؟
قطعا الان این دو از یکدیگر جدا هستند و سبد رای اصولگرایان دیگر ربطی به آقای احمدی نژاد ندارد، اگر اصولگرایان دنبال رای هستند باید به عملکرد مجلس و تاثیر اجتماعی خود در لایه های مردم توجه کنند و گره زدن سرنوشت اصولگرایی، ولو در کوتاه مدت با آقای احمدی نژاد و انجام یک بازی مشترک کاری خطا و اشتباه است.
به سوال اصلی که در همان ابتدا هم مطرح کردم بر می گردم. بسیاری از اصولگرایان کج کارکردی های دولت را تماما به چیزی که شما « جریان انحرافی » می نامید ارتباط می دهند و می گویند هنوز هم احمدی نژاد منهای مشایی همچنان کارکردهای صد در صد اصولگرایانه و مثبتی خواهد داشت. ایا شما فکر می کنید که همه آنچه که ضعف دولت آقای احمدی نژاد بر شمرده می شد مربوط به حضور مشایی و دیگران در کنار اوست؟
منحصر کردن اشکالات موجود در دولت اقای احمدی نژاد به مشایی و جریان انحرافی با واقعیت منطبق نیست. ما بر این باوریم که مشایی و جریان انحرافی دولت را خصوصا در دوره دهم مثل یک تومور مغزی دچار تزلزل و انحراف و مشکل کرد. در این تردیدی نیست که حضور این جریان آثار جدی هم در سیاست داخلی و هم سیاست خارجی و هم موضوعات اقتصادی به جای گذاشت و موجب فاصله پیدا کردن دولت با آرمان های انقلاب و مطالبات و آرمان های اصولگرایان شد. اما در کنار ان به هر حال یک سری اشکالات به عنوان اشکلات فکری و رفتاری در خود آقای احمدی نژاد وجود داشت. اصلا اگر این اشکالات وجود نداشتند جریان انحرافی متولد نمی شد. خود آقای احمدی نژاد بستر به وجود آمدن این جریان را ایجاد کرد. تمام مشکلات اصولگرایان با احمدی نژاد در جریان مشایی خلاصه نمی شد، او تنها قسمتی از مشکل بود. شاخصه آقای احمدی نژاد تک روی و عدم توجه به خرد جمعی است. لذا اصل مشکل به خود آقای احمدی نژاد و رسوبات فکری و عقیدتی ایشان بر می گردد. شما توجه کنید که آقای احمدی نژاد قبل از انتخابات سال ۸۴ هم دست به یک عهدشکنی با اصولگرایان زد و اصولگرایان هنوز این موضوع یادشان مانده و می دانند این احمدی نژاد همان احمدی نژاد است و الان خیلی سخت تر با آنها کنار می آید. بنابراین نباید مساله احمدی نژاد و اصولگرایان را به موضوع مشایی تقلیل داد، مشایی فقط یکی از مشکلات بود. مشکل اصلی را خود احمدی نژاد با آن شیوه رفتاری و فکری خاص خود به وجود آورد. او با رفتارهای خود باعث صلب اعتماد اصولگرایان شد و الان این جریان به احمدی نژاد بی اعتماد است.