آفتابنیوز : 
از برگزارى همايش ها و جشنواره هاى اينترنتى و غير اينترنتى بى سرانجام گرفته تا چاپ مجموعه نقشه هايى كه به ظاهر تنها براى دلخوشى خود ما صرفاً در بازار داخلى باقى مانده اند. اين بود تب تندى كه در پى اقدام نشنال جئوگرافيك يك باره پديد آمد و پس از چندى فروكش كرد.
نه بنياد ديده بانى براى پيگيرى بحران پديد آمد و نه اقدامى موثر در خارج از مرزهاى ايران صورت پذيرفت.سال گذشته در همين روزها بود كه در همين روزنامه براى نخستين بار در ايران از اقدام سازمان نشنال جئوگرافيك و توطئه تازه عربى/ غربى در رسانه هاى پرنفوذ جهان براى تغيير نام خليج پارس سخن گفته شد. به فاصله چند روز، نامه صدها تن از روزنامه نگاران و فعالان فرهنگى- سياسى به دولت براى پيگيرى موضوع به چاپ رسيد و كمى بعد، در زمانى كه ايرانيان مستقل در درون و برون مرز نظر به موضع ضعيف رسمى، خود به ميدان آمده بودند بالاخره مسئولان تكانى خوردند و ورود كارمندان نشنال جئوگرافيك را تا زمان تصحيح اطلس ها ممنوع ساختند. اين موضع دولتى به نقطه عطفى در انعكاس كوشش هاى ايرانيان در پاسدارى از نام خليج پارس در سطح جهانى انجاميد و كوشش هاى به ظاهر جزيى، ناگاه به فرياد فرو خورده ايرانيان براى پاسدارى از هويتى كه روشن نيست همواره از چه رو عربى جلوه داده مى شود بدل شد.
به هر رو، ارائه گزارشى از آنچه اكنون در رابطه با اين نام در سطح بين الملل وجود دارد بى ضرر است. شايد تاثيرى اندك براى كوشش هاى منظم و واكنش هاى منطقى و نه احساسى و شتاب زده در پى داشته باشد، هرچند بسيار گفتيم و نوشتيم و واكنش ها روزبه روز ضعيف تر و نااميدكننده تر شد.بخش ايران باستان در موزه لوور پاريس همواره پذيراى دوستداران پرشمار تاريخ ايران از سراسر جهان بوده است. در اين موزه به عنوان يك مركز به ظاهر علمى و به دور از بازى هاى سياسى، به كمتر نقشه اى بر مى خوريم كه در آن از نام راستين خليج پارس در زبان فرانسوى (Golfe Persique) استفاده شده باشد. سياستى كه در بسيارى از رسانه هاى فرانسوى نيز به چشم مى خورد.
چندى پيش يكى از اعضاى سازمان خليج پارس كه به تازگى از بخش ايران باستان در لوور ديدن كرده چنين مى گويد: «چند ماه پيش با همكارى يكى از دانشجويان ايرانى مقيم فرانسه نامه اى به دو زبان انگليسى و فرانسوى به لوور ارسال كرديم كه با واكنش منفى سرپرست بخش ايران در موزه مواجه شد. ولى در سفر اخير دريافتم كه در تعداد اندكى از نقشه ها از نام Golfe Persique استفاده شده و در تعدادى ديگر كه قبلاً از نام مجعول Golfe Arab-Persique درج شده بود، واژه Arab به شكلى نه چندان حرفه اى پاك شده است.
در آغاز تصور كردم كه ممكن است برخى از بازديدكنندگان ايرانى دست به چنين كارى زده باشند ولى پس از مشاهده ديگر نقشه ها و همچنين حضور پر تعداد ماموران امنيتى موزه، چنين كارى را ناممكن ديدم. به رغم اينكه نامه نگارى هاى ما واكنش مثبت آنها را در پى نداشت ولى ظاهراً تا حدى نتيجه بخش بوده هرچند كه هنوز بر اكثر نقشه ها عنوان نامفهوم Golfe (خليج) خودنمايى مى كند.»
رسانه هاى آمريكايى در سال هاى گذشته تقريباً هميشه از نام درست خليج پارس در زبان انگليسى (Persian Gulf) بهره مى جستند ولى به ظاهر در ايالات متحده نيز اين فضا رو به تغيير است. در اوايل مهر ماه، كاربرد عبارت ساختگى «خليج عربى» در تار نماى تلويزيون CNN واكنش شديد شمارى اندك از ايرانيان مقيم آمريكا و ايران را برانگيخت و آن گونه كه به نظر مى رسد كاربرد اين نام به يكى از سياست هاى پايه اى نيروى دريايى اين كشور نيز بدل شده است. در كشورهاى حاشيه جنوبى خليج پارس، گزارشگران و نويسندگان بيانيه هاى مطبوعاتى نيروى دريايى آمريكا به تبعيت از سياست كشورهاى ميزبان همواره «خليج عربى» را مورد كاربرد قرار مى دهند. نامى كه در اصل نام باستانى درياى سرخ است.
اعتراضات پى درپى ايرانيان نيز ظاهراً تاكنون نتيجه چشمگيرى نداشته است. روابط عمومى ارتش ايالات متحده با پاسخ هايى همچون «اين آبراه به نام خليج عربى هم شناخته شده است» و يا «گرچه نام تاريخى اين خليج و عنوان معمول در رسانه هاى آمريكايى Persian Gulf است ولى سياست نيروى دريايى آمريكا استفاده از Arabian Gulf است» با ايرانيان روبه رو شده است. برايان بهرنگ لاهيجى از دانشجويان آمريكايى ايرانى تبار در كاليفرنياى جنوبى كه براى مقابله با اين سياست، سخت فعال بوده مى گويد: «در آغاز با روابط عمومى، دفتر نيروهاى ذخيره و پشتيبانى ناوگان پنجم نيروى دريايى آمريكا از راه اى ميل تماس گرفتم. يك نامه كتبى را هم به دفتر ستاد مشترك ارتش آمريكا فرستادم ولى تنها يك افسر جزء به نامه ام پاسخ داد با اين مضمون كه از مقامات بالا دستور رسيده كه از نامى اشتباه براى خليج پارس استفاده شود. با اين حال با سفارت آمريكا در بحرين و چندين سناتور در كاليفرنيا نيز تماس گرفتم ولى حركت مشخصى از سوى آنها ديده نمى شود. متاسفانه به رغم وجود يك جامعه پرجمعيت از ايرانيان مهاجر در منطقه محل زندگى ام، به ندرت كسى در اين زمينه همكارى مى كند.»
ولى رويداد جالبى نيز در پانزده اكتبر ۲۰۰۵ رخ داد. در اين روز ناوگان دريايى آمريكا از منامه (پايتخت بحرين) بيانيه اى منتشر ساخت كه به فاصله چندين ساعت در تار نماى بسيارى از رسانه هاى آمريكايى قرار گرفت. در همان روز سازمان خليج فارس اى ميلى براى تار نماى اخبار ارتش آمريكا (Army News) ارسال كرد تا اشتباه فاحش جغرافيايى كه در اين بيانيه به چشم مى خورد را درست كنند. دقايقى بعد پاسخى از كنت ميلر سردبير بخش اخبار نظامى آن لاين در ويرجينيا دريافت شد: «از نامه شما سپاسگزاريم ولى متنى كه از آن سخن مى گوييد و در بخش اخبار ما قرار گرفته به صورت يك بيانيه مطبوعاتى نظامى از سوى اعضاى همان بخش در اختيار ما قرار گرفته و در نتيجه از حداقل ويرايش برخوردار مى شود. گزارشگران ما از Persian Gulf استفاده مى كنند ولى گزارشگران بخش دفاع، تنها از عبارت Arabian Gulf استفاده مى كنند و مى گويند كه كاربرد Persian Gulf براى برخى بر خورنده است و آن را آمريكايى مآبى مى شمرند.»
با فاصله كوتاهى پس از اين نامه و پس از كنترل مجدد تار نماهايى كه آن بيانيه را منتشر ساخته بودند مشخص شد كه همگى، نام ساختگى به كار برده شده را به Persian Gulf تغيير داده اند. باز هم ثابت شد كه همين كوشش هاى به ظاهر كوچك اگر با بيانى منطقى و محترمانه ارائه شود تا چه حد مى تواند موثر باشد.پيروز مجتهدزاده استاد دانشگاه و مدير بنياد جغرافيايى يوروسويك در لندن نيز بر اين باور است كه در حال حاضر كوشش ها بايد براى ايستادگى در برابر اين سياست نيروى دريايى آمريكا متمركز شود. به گفته وى «جاى بسى تاسف دارد كه تشكيلاتى مانند نيروى دريايى آمريكا تحت تاثير برخى تصميمات سبكسرانه بر آن شده است كه اصول هايى را كه بنيادهاى دولتى و غير دولتى ايالات متحده در طول تاريخ نشان داده اند كه سخت پايبندش هستند را زير پا گذاشته و در برخى موارد، نظر به برخى ملاحظات نه چندان اخلاقى، نام هاى تاريخى اماكن جغرافيايى را براى دلخوش كردن فلان شيخ ثروتمند تغيير دهند.
در ماجراى تلاش برخى محافل عربى مانند رژيم بعثى صدام حسين و برخى شيوخ جنوب خليج فارس در چند دهه اخير، بنيادهاى دولتى و غير دولتى در ايالات متحده ثابت كرده اند كه به رغم روابط دوستانه اى كه بين كشورشان با اين شيوخ برقرار بوده و هست زير بار اين تلاش هاى خلاف اخلاق و اصول نخواهند رفت.
برخورد دولت آمريكا در تمام اين دوران در قياس با برخى كشورهاى اروپايى همچون بريتانيا كه خيلى زود تحت تاثير تلاش هاى اعراب قرار گرفت و به طور غيررسمى Persian را از Persian Gulf حذف كرد بسيار نمونه بوده است. از همين نظر، امروزه ديدن چنين وضعيتى در ايالات متحده بسيار تاسف بار است و به نظر مى رسد كه دو عامل اصلى داشته باشد، نخست اينكه پس از سقوط صدام برخى از شيخ هاى منطقه از ترس اينكه مبادا ميراث حكومت بعثى در ايران ستيزى و تغيير نام خليج پارس از ميان برود انرژى بيشترى را براى گستردن اين مباحث به كار گرفتند، از سوى ديگر اختلاف ميان دولت جمهورى اسلامى و ايالات متحده به صورت انگيزه اى تازه درآمده است تا برخى محافل نظامى در آن كشور به اينگونه تلاش هاى شيوخ عرب توجه كنند. با اين همه همچنان دولت آمريكا هنوز نامى جز Persian Gulf براى اين دريا نمى شناسد. تنها نيروى دريايى است كه تحت تاثير جو موجود و فشار هاى محلى در كشورهاى جنوبى حاشيه خليج پارس از نامى جعلى استفاده مى كنند.
روشن نيست كه آنها در منطقه دستور دهنده هستند يا دستور بگير!... همچنين بايد توجه داشته باشيم نظامى كه در ايران در پى انقلاب به قدرت رسيد يك رژيم دينى است كه طبيعتاً با ايسم هاى ديگر ازجمله ناسيوناليسم سروكار ندارد و انقلابيون از ابتدا گمان مى كردند كه مى توانند اداره امور يك كشور را بدون توسل به هويت ملى و انگيزه هاى ملى مردم پيگيرى كنند. اما كاركرد سياسى براى اداره امور كشور در عمل ثابت كرد كه جامعه اى گسترده و كهن همانند ايران نمى تواند بدون انگيزه هاى ملى و هويتى به درستى اداره شود. بروز جنگ ها و چالش هاى خارجى اين واقعيت را براى همگان آشكار كرد كه بزرگ ترين عامل دفاع از موجوديت يك كشور در برابر چالش هاى خارجى نيروى ملى برانگيخته شده آن جامعه است. به همين دليل است كه ما مى بينيم هنگامى كه سازمان غير دولتى خليج پارس (Persian Gulf Online) چالش بسيار چشمگيرى را نسبت به اقدام نشنال جئوگرافيك آغاز كرد و اين چالش به كمك ديگر سازمان ها و افراد در سراسر جهان به موفقيت رسيد دولت ايران نيز تشويق شد كه مقدارى به اين مسائل بپردازد. به ويژه هنگامى كه دريافت ايرانيان در درون و برون مرز علاقه بسيار عميقى را در اين رابطه از خود نشان مى دهند. برخى از ماموران رسمى دولت ايران در اروپا و ايالات متحده هم با نشنال جئوگرافيك تماس گرفتند كه اين كار در تاريخ انقلاب اسلامى بى سابقه بود.
به دنبال اين وضع، دولت دست به يك سلسله اقدامات نمايشى داخلى زد ازجمله تعيين روز ملى خليج فارس (به پيشنهاد همان سازمان)، تعويض نام خيابان خليج فارس يا چاپ تمبر كه البته هنوز هم به چاپ نرسيده است!... ولى طبيعتاً اين اقدامات كافى نيست. هر دولتى از هر شكل ايدئولوژيك كه باشد بايد تلاش گسترده ترى را براى مقابله با چنين چالش هاى ملى و هويتى خارجى به كار گيرد به ويژه هنگامى كه مسلم شود اينگونه چالش ها تنها محدود به يك بحث هويتى و فرهنگى نيست بلكه بخشى از يك مجموعه گسترده تر از چالش هاى سياسى عليه كشور، ملت و حتى خود نظام است. در اين رابطه اخيراً اعلام شد كه دولت از ورود كشتى هاى بين المللى با بارنامه هايى با نام هايى غير از Persian Gulf جلوگيرى مى كند.
دولت ابوظبى سال ها است كه اين كار را به طور متقابل انجام داده و مى دهد ولى شنيده مى شود كه دولت ايران اين تصميم جديد خود را به دليل مسائل مالى متوقف كرده است.»در اين بين، موسسه هارپر كالينز (Harper Collins) كه از بنيادهاى به اصطلاح معتبر جغرافيايى و نقشه نگارى در لندن است هفته پيش بر آن شده تا در نقشه هايش، Persian را از عبارت Persian Gulf حذف كند. خبر اين سياست تازه گرچه رسماً از سوى اين بنياد اعلام نشد ولى از سوى چند تن از ايرانيان مقيم لندن فاش شد كه طبعاً واكنش حاميان تاريخ و فرهنگ ايران را به دنبال داشت. آريا عابدين (دانشجوى دانشگاه ايالتى نيوجرسى) كه موضوع را با مكاتباتش پيگيرى كرده درباره واكنش اين بنياد چنين مى گويد: «ميك آشورت Mick Ashworth مسئول اطلس جهان در بنياد هارپركالينز اذعان مى دارد كه «هيچ پيش زمينه سياسى در پس تصميم آنها نيست» كه بعيد به نظر مى رسد چنين باشد. آشورت مى گويد بنياد مذكور در كاربرد نام هاى جغرافيايى، سياست شوراى نام هاى جغرافيايى براى كاربرد رسمى در بريتانيا (PCGN) كه استفاده از نام هاى رايج است را دنبال مى كنند.
اين بنياد گرچه به پيشينه تاريخى نام خليج پارس (Persian Gulf) معترف است ولى از سال ۱۹۹۴ همزمان با گسترش روزافزون كاربرد «خليج» (The Gulf) در رسانه ها و سيستم نقشه نگارى ادارات نظامى بريتانيا، اين عبارت نامفهوم را اندك اندك به عنوان نام اين پهنه آبى برگزيده است. اين بنياد خاطرنشان ساخته اسناد تاريخى ارائه شده و اعتراضات ايرانيان را مورد بررسى قرار خواهد داد ولى هنوز از تجديدنظر در اين سياست سخنى به ميان نيامده است.از سوى ديگر به تازگى در آمريكا بنياد Scholastic كه از ناشران شاخص كتاب هاى درسى در ايالات متحده است «امپراتورى ايران» (Persian Empire) را به دلايل نامعلوم از كتاب هاى خود حذف كرده است. اين اقدام، واكنش شديد ايرانيان مقيم آمريكا را برانگيخته و جدا از ارسال نامه هاى اعتراض آميز به اين موسسه، دادنامه اى اينترنتى با اين نشانى به كوشش پيروز آزادى (استاد دانشگاه در نيويورك) تنظيم شده است:
http://www.petitiononline.com/071056petition.html
تاكنون بيش از ۱۸۰۰ نفر اين داد نامه را امضا كرده اند.
به اعراب و آمریکا که آنها را هدایت میکند باید گفت اگر کور هم بشوید خودتان نام خلیج فارس را باید به زبان بیاورید تا به ایران وکشورهای عربی برسید چون نشانی دیگری شما را به این مکان نمیرساند.
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود می بری و زحمت ما میداری