آفتابنیوز : آفتاب: پزشکیان نماینده تبریز در مجلس به روزنامه اعتماد گفت:
* از همان روزهای اول چه در دور اول و چه دور دوم دولت احمدی نژاد، بحثهایی که مطرح میشد، کارشناسانه نبود و از همان روز اول موضع جریان اصلاحات نسبت به این کاملا شفاف و روشن بود.
*رییس یک دولتی در همان دور اول آمد و گفت که قانون را قبول ندارم. همان زمان ما هم اعتراض کردیم ولی یک نفر پیدا نشد به او بگوید« تو چه کارهیی که قانون را قبول نداری؟ قانون شما را قبول ندارد!» نه اعتراضی کردند و نه در مقابل این رفتار ایستادند بلکه تشویقش کردند. خیلی راحت آمد و سازمان مدیریت برنامه را منحل کرد و کسی نپرسید چرا و به چه دلیل که حالا هم 400 هزار میلیارد تومان پروژههای نیمهتمام روی دست دولت بعدی بگذارد که هیچ بودجهیی برای اتمام آن وجود ندارد.
* آن چیزی که من در مورد آقای خاتمی میدانم واقعا یک انسان قانونمدار و بیش از هرکسی پایبند به قانون بود. حالا یک عده در دولت بودند که بعضا حرفهایی خارج از چارچوب میزدند ولی چنین ادعایی درباره شخص آقای خاتمی دور از انصاف است.
*افرادی که حالا دلنگران شدهاند، ناراحت هستند و دلواپس شدهاند آیا در دولتی که آمد و صراحتا قانون را زیر پا گذاشت یکبار حرف زدند؟ یکبار نگران شدند. چرا این دلشورهها، دل نگرانیها و اعتراضات در مواجهه با بیکاری، تورم، رکود اقتصادی، بسته شدن خیلی چیزها و حتی مسائل فرهنگی نبود؟ اگر انسان، انسان منصف و صادقی باشد برایش فرقی نخواهد داشت که کار درست یا غلط را چه کسی انجام داده و اگر دوستش خطایی کرد، انتقاد میکند و اگر دشمنش کار درستی انجام دهد، استقبال میکند. نه اینکه بنشیند هر کار خلاف دوستش را توجیه کند. خداوند در قرآن کریم میفرمایند: « شناعت یک عدهیی باعث نشود تا شما از تقوا و عدالت پایتان را فراتر بگذارید. شما با تقوا و عدالت رفتار کنید.»
* مشکل ما با این افراد در عرصه سیاست خارجی یک چیز است. باید مشخص شود که ما در روابط بینالمللی چه میخواهیم و چه میخواهند. قرار است با همه دنیا دربیفتیم و همچنان قلدرانه با همه حرف بزنیم. اگر کسی هم گوش نداد بگوییم غلط کردی و فقط منافع خود را بخواهیم و به منافع هیچ کسی کاری نداشته باشیم. بالاخره باید معلوم شود که حرفشان چیست. آن چیزی که در بیانات بزرگان ما آمده، این است که غیر از اسراییل با هیچ کشوری مشکلی نداریم. مشکل ما با امریکا نیز بر سر همین اسراییل است. ما با تمامی کشورها بر اساس عزت، حکمت و مصلحت برخورد میکنیم. آیا مصلحت این است که در منطقه با تمامی کشورها مشکل داشته باشیم به جز دو سه کشور؟ در اروپا با هیچ کشوری رابطه نداشته باشیم و در امریکا و امریکای لاتین تمام روابطمان را خلاصه به چند کشور کوچک کنیم آیا به صلاحمان است؟ این دولت میخواهد بر اساس عزت، مصلحت و حکمت با تمام دنیا رابطه برقرار کند ولی عدهیی همین مساله را زیر سوال میبرند. به نظر من اینکه ما در این هشت سال که نتوانستیم با دنیا تعامل کنیم باید زیر سوال برود و مورد بازخواست باشد. اینکه درست نیست بخواهیم از تعامل بد بگوییم. تعامل هم شرایط خاص خودش را دارد. در تعامل هم خودمان و هم طرف مقابل باید برنده باشد. بازی ایده آل در تعامل برد- برد است ولی بعضیها نمیخواهند این را بفهمند و دنبال این هستند که بگویند پای میز مذاکره طرف مقابل ما شکست خورد و ما پیروز مذاکرات هستیم. این اشتباه است چون طرف مقابل نمیخواهد بازنده باشد. ما نمیتوانیم یک طرفه پیش قاضی برویم. نتیجه سیاست خارجه ما حداقل در این هشت ساله چنگی به دل نمیزده.
*نتیجه کار همینهایی که حالا دلواپساند این بود که همه دنیا را علیه ما کردند. آیا لزومی دارد در عین مشکلی که با اسراییل داریم بقیه کشورها را همراه اسراییل کنیم. مصلحتی که میگویند این است که طرف مقابل را علیه خودمان متحد کنیم؟
*عدهیی از اینها(منتقدان و مخالفان دولت) اصلا نمیخواهند دولت موفق شود تا فردا روزی نگویند و جایی مطرح نشود که این دولت موفق بود. شاید آدمهای خوبی هم باشند این مخالفان ولی دوست ندارند کارهای خوب به نام دیگری نوشته شود و میخواهند کار در دست خودشان باشد. لذا نمیتوانند موفقیت دیگری را ببینند و به همین خاطر علیه دولت کار میکنند و فضا را تغییر میدهند و دست به شایعهپراکنی میزنند.
گروه دوم کسانی هستند که از این وسط نان میخورند. یعنی این همه رانتها، سه هزار میلیارد و 9 هزار میلیارد و 10 هزار میلیاردیها که خیلیها حالا میگویند چرا قوه قضاییه برخورد نمیکند مگر چه زمانی اتفاق افتاد؟ همان آدمهایی که میتوانستند این برداشتهای غیرقانونی و رانتها را داشته باشند در این دولت به خاطر همین برطرف شدن غیرشفافی فضا نمیتوانند مثل قبل کار کنند بنابراین طبیعی است که ناراحت و نگران باشند. این افراد کسانی هستند که در فضای آلوده زندگی میکنند، از نبودن شفافیتها نانشان را در میآورند، پولهای آنچنانی برداشت و رانت خواری میکنند.
طیف سومی هم وجود دارد که مخالفان کسانی هستند دغدغههای کارشناسی و درستی دارند که دولت موظف است به آنان گوش دهد و در اعمالش این نکات را به کار بگیرد.
* سال88، عدول از قانون از همه طرفها بود. اینکه ما بیاییم یک طرف را محکوم کنیم و یک طرف دیگر را بگوییم هیچ عیبی نداشته دور از انصاف است. قانون را دقیقا در قبال تمام کسانی که تخلف کردند ارائه بدهند و اجرا کنند. نه اینکه به یک طرف بگوییم چون خلاف کردی باید اعدام شوی یا فلان محکومیت را داشته باشی و به طرف دیگر که از آن بدتر خلاف قانون کرده است تشویق شود.
هیچ کسی حق ندارد مرا متهم کند اما متاسفانه در جامعه چنین فضایی وجود ندارد. کسانی که تبرئه شدند هنوز متهم هستند و کسانی که متهم هستند هنوز محاکمه نشدهاند و برخی از کسانی که مرتکب تخلف شدهاند در پناه قانون هستند و به اصطلاح خودشان را خارج از آن میدانند.