کد خبر: ۲۴۸۵۲۲
تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۲

پاسخ کیهان به اعتراض محمد مطهری

آیا کلارک با این سخنان، به عنوان یک مسیحی متدین و معتقد به سرزمین‌های اشغالی رفته است؟! آیا او برای زیارت اماکن متبرک به تل‌آویو سفر می‌کند؟! و آیا انتظار دارید با این سخنان، جوانان کشورمان به شما به چشم پدربزرگوارتان و اندیشمندی که وارث نام پدر است نگاه کنند و از شما طلب فیض و بصیرت کنند؟
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: روزنامه کیهان در پاسخ به مطلب محمد مطهری نوشت:

هفته قبل در خبری به ماجرای سفر جیمز کلی کلارک به ایران و اعتراض علما و مردم مشهد به حضور وی در آن شهر پرداختیم. در آن خبر به ادبیات سخیف، غیراخلاقی و غیرعلمی یک تشکل دانشگاهی که کلارک را به مشهد دعوت کرده بود و نیز به سوابق، اظهارات و تألیفات کلارک اشاره شده بود.

در متن خبر، وی با عناوینی همچون «استاد دانشگاه و نویسنده آمریکایی»، «محقق ارشد مؤسسه مذاهب کافمن» و عباراتی مشابه معرفی شده و در عین حال بخشی از اظهارات وی در لزوم حمایت از حقوق همجنس‌گرایان و نیز دغدغه‌های جدی وی برای امنیت اسرائیل آمده بود و در آخر پرسش شده بود که چنین فردی با چنین گرایش و عقاید سیاسی و اخلاقی برای تبیین کدام نکته غامض از اندیشه‌های شهید مطهری به ایران دعوت شده است !؟ شاید استفاده از نام آن متفکر شهید- که بدون انحراف و ترس پاسدار مرزهای عقیده و اندیشه اسلامی بود- سبب شده تا فرزند ایشان، طی نامه‌ای مطالبی تند و عناوینی ناروا را خطاب به روزنامه نثار و از کلارک دفاع کند! محمد مطهری در نامه‌ای- که معلوم نیست بر چه اساسی انتظار انتشار آن را دارد- در مقام توجیه(!) علت حمایت کلارک از عمل شنیع هم‌جنس‌بازی می‌نویسد:«این نگاه، یک سکه رایج در غرب است- و البته از نظر اسلامی نامقبول- که حقوق اقلیت‌ها با هر نوع اعتقاد و عملکرد، ولو همجنس‌بازی باشد، باید محترم شمرده و به رسمیت شناخته شودو اکثر متفکران غربی به شدت به آن اعتقاد دارند. کلارک نیز همجنس‌بازی را تقبیح می‌کند ولی معتقد است باید به حقوق آنان احترام گذاشت. اتفاقا او این امتیاز را با یک انگیزه دینی می‌دهد تا امتیازی بگیرد؛ یعنی اینجا کوتاه می‌آید تا در عوض، مسیحیانی که در جوامع مختلف غیرمسیحی در اقلیت هستند، به صرف اقلیت بودن، حقوقشان تضییع نشود. این نگاه- که البته نادرست است- به معنای دفاع مطلق از حقوق هر نوع اقلیتی، اعم از مسلمان و مسیحی و رنگین‌پوست و ملحد و شیطان‌پرست و همجنس‌باز و... است.»

این توجیهات تا آن حد غیرقابل قبول است که شخص نویسنده هم ضمن تائید خبر کیهان درباره اصل حمایت وی از همجنس‌بازان، در دو جا به نادرستی و غیرقابل قبول بودن چنین عقیده‌ای اذعان و تصریح می‌نماید! که باید پرسید شما که خود بر این امر و نادرستی اعتقاد چنین فردی واقفید از چه کسی و چه چیزی دفاع می‌کنید!؟ و چرا با ادبیاتی دور از شأن فرزند یک شهید، می‌پرسید:‌«چرا تا کسی را جاسوس و هم‌جنس‌باز و... ننمایید روزتان شب نمی‌شود»! آیا درک سخنان ثبت شده و مدافعات بی‌پرده و بی‌پروای وی تا این حد برای شما سخت و غامض است یا دلبستگی‌های حاصل از سال‌ها زندگی و تحصیل در غرب فرزند شهید مطهری را به اتخاذ چنین مواضع ضعیف و غیرقابل قبولی در برابر حامیان عقاید شنیع و غیرانسانی رسانده!؟

 نویسنده محترم سپس به نیت‌خوانی و تفتیش عقیده دست زده و گفته: «قاطعانه و بی‌تأمل بر این باورید که محروم کردن کسی که به نوعی تفکر لیبرالی دارد از ورود به ایران و تماس با متفکران ایرانی، خدمت به اسلام و انقلاب است»! عجبا کسی که خود داعیه‌دار اخلاق است به انگیزاسیون و  نیت‌خوانی روی آورده و برای اثبات سخن خود، به جمع‌آوری ریسمان و گره آن بر آسمان روی می‌آورد! آیا به واقع فکر می‌کنید کیهان از حضور مدام و مستمر اساتید و برجستگان اندیشه‌های غیراسلامی و حتی مخالف اسلام، در محضر بزرگان و دانشمندان مطلع نیست!؟ یا نه اگر می‌دانید که می‌دانیم، چرا به خود زحمت اندکی اندیشیدن را نمی‌دهید!؟ آیا دعوت از یک اندیشمند- با هر نوع تفکر و عقیده‌ای- و مناظره و مواجهه وی با اصحاب اندیشه دغدغه ماست یا نه، پیگیری پروژه «دیپلماسی عمومی و دیپلماسی آکادمیک» و حضور چنین افرادی در جمع دانشجویان؟! به یقین ما هم  از مناظرات ائمه معصومین(ص) با ملحدین و مشرکین و حتی برپایی مجالس بحث و فحص مطلعیم اما این کجا و ترویج چنین افرادی در بین عامه جوانان و ساده‌سازی اموری مثل همجنس‌بازی و حمایت از آن در قالب پوشش غلط‌انداز «حمایت از حقوق اقلیت‌ها» کجا؟! آیا به راستی متوجه این تفاوت نمی‌شوید؟ مگر در همه قطعنامه‌های به اصطلاح حقوق بشری، جمهوری اسلامی به دلیلی جز محدودکردن حقوق این اقلیت‌ها و یا بهائیان محکوم می‌شود؟

در بخشی دیگر از نوشتار ایشان آمده است: «ظاهرا در پیش فرض کیهان هر انسان غربی که به سرزمین‌های اشغالی می‌رود برای دهن‌کجی به مسلمانان است، در حالی که سفر به آن سرزمین از نظر مسیحیان معتقد، از آن جهت که فضایی است که حضرت عیسی در آن زندگی کرده، یک سفر معنوی محسوب می‌شود. بنابراین طبیعی است که یک متدین مسیحی به سرزمین‌های اشغالی رفته باشد.»
جناب مطهری! آیا به راستی به این سخنان باور و اعتقاد دارید؟! با اندک توضیح متوجه می‌شوید برای توجیه عملکرد وی، سخنانی گفته‌اید که  مرغ پخته را به خنده وا می‌دارد! یک مطالعه ساده- و نه یک تحلیل پیچیده- در آثار کلارک، صدق این مدعا را روشن می‌کند اما به همان چند جمله مختصری که در خبر کیهان آمده بود به مصداق العاقل یکفیه الاشاره بسنده می‌کنیم.

کلارک معتقد است: «اگر حقوق برابر به عرب‌ها داده شود، چگونه اسرائیل می‌تواند دولتی یهودی باقی بماند؟ اگر سرزمین‌های اشغالی حائلی میان اسرائیلی‌ها و عرب‌های مسلح و بی‌شمار ‌[!!] نداشته باشد، چگونه اسرائیل کوچولو نسبت به امنیت خود امید داشته باشد؟»
جناب مطهری عزیز، فرزند استاد شهیدی که چند سال قبل از تولد شما، درباره ماهیت جنایت‌بار و پلید رژیم غاصب اسرائیل آتشین‌ترین سخنان را به زبان آورده و یادگاری جاوید به جای گذاشته، یک لحظه بیندیشید؛‌آیا کلارک با این سخنان، به عنوان یک مسیحی متدین و معتقد  به سرزمین‌های اشغالی رفته است؟! آیا او برای زیارت اماکن متبرک به تل‌آویو سفر می‌کند؟! و آیا انتظار دارید با این سخنان، جوانان کشورمان به شما به چشم پدربزرگوارتان و اندیشمندی که وارث نام پدر است نگاه کنند و از شما طلب فیض و بصیرت کنند؟

از بقیه نوشتار جناب محمد مطهری، که حاوی تمسخر، کنایه، نیش و متلک است فقط به حرمت پدر بزرگوارشان که متأسفانه از افکار بلند ایشان کمترین نشانه‌ای در آقای محمد مطهری نیست، می‌گذریم و به ایشان یادآور می‌شویم که حرمت متفکر بزرگ، شهید مطهری برای ما و مردم ما، بیش از این است که با چنین نامه‌ای به آن خدشه‌ای وارد شود. هم شما و هم ما می‌دانیم که اگر نام آن دانشمند فرزانه در میان نبود، پرداختن به چنین نامه‌ای، اساسا موضوعیتی پیدا نمی‌کرد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین