آفتابنیوز : آفتاب: چند سال بود که فوتبال باعث غرور افتخار مردمی نشده بود؟ آخرین باری که مردم به خاطر فوتبال به خیابانها ریختند، خرداد سال قبل بود که تیم ملی ایران راهی جامجهانی شد. پیوند خوردن شادی این پیروزی با پیروزی انتخاباتی، موجب شد تا مردم یک هفته شادی خیابانی را در تهران و سایر شهرها تجربه کنند. همانجا هم وقتی مردم را میدیدی، هیچ تصور روشنی از حضور ایران در جامجهانی نداشتند و بهترین نتیجه را نتیجه سالهای پیش میدانستند.
به گزارش تابناک، تنها یک نود دقیقه شورانگیز کافی بود تا نظر مردم نسبت به فوتبال و فوتبال ملی در ایران تغییر کند و یک بار دیگر پس از سالها فوتبالیستها باعث غرور و افتخار شوند؛ همان فوتبالیستهایی که تا همین هفته گذشته به دریافتهای میلیاردی و کیفیت پایین بازی در تیمهای باشگاهیشان محکوم بودند.
اما چه شد که یکباره سید جلال و پولادی و آندوی میلیاردی ستارههای تیم شدند؟!این پرسش تنها یک پاسخ دارد؛ کارلوس کیروش.مربی بزرگی که از بازیکنان متوسط فوتبال ایران یک تیم بزرگ ساخت تا ما بهترین نتیجه تاریخ فوتبالمان را در همین دو دوره جامجهانی بگیریم. روی کاغذ هنوز پیروزی برابر آمریکا بهترین نتیجه ایران در جامهای جهانی است؛ اما بعید میدانم کسی تا سالها بازی ایران و آرژانتین را فراموش کند؛ بازی که ستارههای آرژانتینی در آن مجبور به وقتکشی شدند تا بتوانند پیروزی دقایق پایانی خود را نگه دارند.
شاید اگر سالها بعد برای بچههایمان تعریف کنیم که روزی ایران چنان در برابر آرژانتین ایستاد که کارهای دیماریا برای وقتکشی تنه به تنه بازیکنان کویت و قطر و امارات میزد، باور نکنند. اما همه آنهایی که 31 خرداد 93 این بازی را دیدند، مهمترین تجربه فوتبالی زندگیشان را پشت سر گذاشتند؛ جایی که ایران برای نخستین بار یک دیدار را در حد استانداردهای جهانی برابر یکی از قدرتهای جهانی انجام داد.
هماکنون این معجزه موجب شده تا ایرانیها دست بهکار شده و خواهان ماندن عامل اصلی این افتخار باشند؛ کارلوس کیروشی که در این سالها بیش از هر ایرانی برای ایران و تیم ملیمان رگ گردنی شده بود. هنوز حرکت عجیبش در بازی با کره را فراموش نکردیم که ایرانیتر از همه مربیان و بازیکنان ما با مشتهای گره کرده، پاسخ حرفهای پیش از بازی او را داد. در همه مدتی که برای آماده سازی تیم ملی تلاش میکرد و غیرتیتر از مدیران فدراسیون از آماده سازی تیم ملی سخن میگفت، مربیان عزیز داخلی میگفتند که کیروش هم راه و چاه را خوب یاد گرفته و چون میداند، ما ایرانیها احساساتی هستیم میخواهد خودش را عزیز مردم کند و قیمتش را بالا ببرد.
اما نتجیه عملکرد او و تیمش در برزیل نشان داد که بیش از هر که دلش برای تیم ملی ایران میتپیده و سرانجام هم نتیجه تلاشش را با بازیهای خوب جامجهانیاش گرفته است.
وقتی نائب رئیس مجلس ایران سخنان پیش از دستور خود را به تیم ملی ایران اختصاص میدهد، رئیس جمهور و وزیر خارجه و آیتالله هاشمی از ملیپوشان تشکر میکنند، یعنی این روزها دیگر فوتبال مسأله اول کشور است. کمپینی که مردم در فیسبوک برای تمدید قرارداد کارلوس کیروش راه انداختهاند، در دوازده ساعت بیش از 50 هزار عضو میگیرد. نگاهی به توئیتر رئیس جمهور و دکتر ظریف، نشان میدهد که ایرانیهای بسیاری از مقامات دولتی با ربط و بیربط میخواهند تا کیروش را در ایران نگه دارند.
بنابراین، بسیار روشن است همه میدانند که از فدراسیون کاری برنمیآید و آنها برای نگه داشتن کیروش باید دست به دامن دولت شوند. چه اینکه کفاشیان نخواست تا از ظرفیتهای فوتبال ایران درآمدزایی کند تا بتواند در چنین موقعیتی، سرمربی محبوب تیمش را نگه دارد و به جای کار اصولی، راه سادهتر را پیش گرفت و دستش را جلو دولت دراز کرد.
کارکرد او در مدیریت فدراسیون، چنان پرسشبرانگیز بوده که حالا مردم تنها از سیاسیون میخواهند با تلاشهای خود کارلوس را در ایران نگه دارند. این بخشی از فرهنگ عمومی ما ایرانیهاست که قدر داشتههای خود را بعد از دست رفتنشان بدانیم و حالا شاید این داستان، برای بهترین مربی تیم ملی بیست سال اخیر ایران پیش بیاید.
هماکنون کیروش و تیمش به بازی مهم روز چهارشنبه برابر بوسنی میاندیشند و صعود به دور بعدی جامجهانی، اتفاقی که اگر رخ بدهد، شاید یک هفته دیگر، شاید هم بیشتر مهمان خانههای مردم میشود؛ اما مردمی که سالهاست با فوتبال کثیف و فاسد ایرانی قهر کردهاند، میخواهند با تمدید حضور یک مربی بزرگ و دوستداشتنی دستکم برای چند سالی در برهوت فوتبال ایران، دلیلی برای شادی داشته باشند؛ مثل همه مردم دنیا.