آفتابنیوز : آفتاب: به گزارش ایسنا حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا زائری در نشست بازخوانی و گفتوگوی کتاب "سبک زندگی" در مورد اهمیت پرداختن به سبک زندگی مردم مسلمان ایران، با اشاره به صحبتهای مقام معظم رهبری در خراسان شمالی پیرامون مسأله حجاب، گفت: ایشان با صراحت در سفر خراسان شمالی گفتند:" افراد با یکدیگر فرق میکنند، بعضیها نقص آشکار دارند و بعضیها پنهان. هزارویک ایراد ما داریم که پیدا نیست حالا یک خانم حجابش اینطور است." این یک نگاه بسیار پیشرو و متعالی بود که باب را باز کرد تا در مورد این موضوعات صحبت شود.
این کارشناس مسائل فرهنگی و اجتماعی در ادامه با اشاره به تصویری که از حجاب ارائه داده میشود و نقش موثری که این تصویر میتواند در حوزه سبک زندگی داشته باشد، افزود: در احکام شرعی ما، در زمان صدر اسلام اگر زن آزاده و یا مسلمان نبود اجازه نمیدادند که روسری سر کند ولی ما برعکس عمل کردهایم. اگر طرف ارمنی هم باشد میخواهیم زورکی روسری بر سرش کنیم، چادر بر سرش کنیم و... . اینها نکاتی هستند که حساس است. من معتقدم که الزام و اجبار به حجاب از اول در کشور اشتباه بوده است. یعنی یک ارزش متعالی که افراد باید برای آن التماس میکردند (را اجباری کردیم) مثل پدر و مادری که در خانه بخواهند یک غذای مطلوب را به زور به بچه دهند.
وی در ادامه با بیان اینکه «نمیتوان نسخههای پیرامون حجاب را که در کشورهای دیگر اجرا میشود عینا در ایران اجرا کرد» گفت: الان چه باید کرد؟ نمیتوان نسخه یک کشور دیگر را اجرا کرد. آنچه که بعضیها میگویند تجربههای مالزی، ترکیه و لبنان را انجام دهیم. نمیتوان عینا همان نسخه را اینجا اجرا کرد. واقعیت این است که الزام و اجبار به حجاب اشتباه بوده است. اما به هر حال متأسفانه شده است. من شخصا معتقدم که چادر حجاب برتر است، پوشش بیشتری ایجاد میکند و ایرانی است. من باور دارم که الزام به اصل و اساس مهمتر است. یکی از خطاهای استراتژیک که در حال حاضر در کشورصورت میگیرد این است که همیشه در مورد پوشش و حجاب حرف میزنیم نه در مورد حیا و عفت. در حالی که حیا و عفت است که اساس است و اگر اجرا شد حجاب به طور طبیعی حاصل میشود.
نویسنده کتاب "سبک زندگی" با بیان اینکه «آن چیزی که دین به ما یاد میدهد اولویتبندی است» افزود: در نهج البلاغه آمده است که امام علی (ع) روزگار یکی از نمایندگان دولتیاش را که در یک شهر دورافتاده بر سر سفره یک ثروتمند و مرفه و اشرافی نشسته بود را سیاه کرد، ولی شما کجای نهجالبلاغه پیدا میکنید که امام علی (ع) در مورد اینکه خانمها بیحجاب هستند یا خیر فریاد زده باشد.
زائری تصریح کرد: میخواهم بگویم آنچه که دین به ما یاد میدهد اولویت بندی است. در اولویت حفظ عدالت، جلوگیری از سوءاستفادههای اقتصادی و جلوگیری از بیانضباطی مالی اولویت است که متأسفانه در عمل و زندگی آن را رعایت نمیکنیم. اگر ما اهتمام بیشتری به عدالت اقتصادی میکردیم به طور طبیعی عفت و حیای بیشتری تأمین میشد. هم امام علی (ع) در نهجالبلاغه و هم حضرت زهرا (س) در خطبه فاطمیه گفتهاند "جلوی دزدی را بگیرید، عفت درست میشود."
وی در ادامه با تأکید بر اینکه «ریشهها را ول کردهایم و به اولویتها نپرداختهایم» گفت: آن دختر خانمی که حجاب ندارد کسی است که در این نظام به دنیا آمده است، در همین نظام به مهد کودک رفته است، در همین نظام به دبستان رفته است، راهنمایی رفته است، کنکور شرکت کرده و بعد آمده به دانشگاه. نه از کره مریخ آمده و نه استکبار جهانی آن را فرستاده. تلویزیون خودمان را دیده است پس معلوم است که کار ما میلنگد.
زائری در نشست بازخوانی و گفتوگوی کتابش، یکی از خلأهایی که در زمینه حجاب وجود دارد را نبود ارتباط میان مبلغین دینی و افراد بیحجاب دانست و افزود: یکی از خلأها این است که ما با مخالفان حجاب دیالوگی نداریم تا زمانی که این ارتباط نباشد هیچ کداممان نمیتوانیم همدیگر را اقناع کنیم. وقتی من نتوانم آن خانم بیحجاب را اقناع کنم حاضر میشوم که هر اتهام و برچسبی را به او بزنم، او را جهنمی بدانم. از طرفی آن خانم هم تصورش نسبت به من آدمی امل، بیعقل و... است. لذا وقتی از کنار همدیگر رد میشویم او زیر لب من را فحش میدهد و من زیر لب او را نفرین میکنم. حوزهها باید کاری کنند که روحانی شجاعت داشته باشد و با آن خانم بیحجاب دیالوگ برقرار کند. همان کاری که امام موسی صدر در لبنان کرد.
وی با اشاره به اهمیت دیگر ارزشهای دینی، گفت: ممکن است یک خانم نمره حجابش خوب نباشد اما نمره دیگر ارزشهای دینیاش کم نباشد و معدلش خوب باشد. در این صورت قابل قبول است. ما هنوز به بلوغ نرسیدهایم. امیدوارم روزی در جمهوری اسلامی ایران برسد که بتوانیم با مخالفین و خانمهای بیحجاب در جامعه اسلامی ارتباط برقرار کنیم.
زائری با تشکر از عوامل برگزاری این نشست با اشاره به اهمیت کتابخوانی، گفت: واقعیت این است که باید اعتراف کنیم بسیاری از جلساتی که درباره کتاب تشکیل میشود حضارش کسانی هستند که حتی کتاب را ندیدهاند و از آن خبر ندارند. اینکه این تجربه شکل بگیرد که افراد کتاب را بخوانند و من بنشینم و در مورد کتاب حرف بزنم اتفاق بسیار بزرگی است. اگر تجربههای اینگونه جلسات هم مدون شود بعدا میتوان به عنوان یک شیوهنامه، آییننامه اجرایی و دستورالعمل مورد استفاده قرار بگیرد. در همه جای دنیا کلوبهای متعدد کتابخوانی داریم که افراد بر اساس علایقشان دور هم جمع میشوند و کتاب میخوانند.
این کارشناس مسائل فرهنگی و اجتماعی درباره اینکه چرا موضوع سبک زندگی مردم مسلمان ایران را برای تحقیقاش انتخاب کرده است، گفت: مشکلاتی در بین رفتار ما ایرانیان است و ربطی هم به راست و چپ ندارد و در خون ماست. افرادی چون مرحوم جمالزاده و مهندس بازرگان هم به آن پرداختهاند. راجع به عادات و خلقیات ما ایرانیان کار کردهاند. ما در تاکسی و اتوبوس و حتی در رفتارهای تجمعات خانوادگیمان همه این دیالوگها را داریم که مثلا ایرانیها اینجورند که جالب است که در کشورهای دیگر هم اینگونه است. حال یکی از این ویژگیها این است که ما خیلی اهل واقعیت بیرونی که با آن درگیر هستیم، نیستیم. تعارف، شعار و کلیشه زیاد داریم و متأسفانه در حوزه مفاهیم دینی که دغدغه من هم هست احساس میکنم که خیلی با یکدیگر تعارف داریم. شعار زیاد میدهیم. حرف زیاد میزنیم و از چیزی که به واقعیت زندگی مردم مربوط است در مورد آن صحبت نمیکنیم. گاهی ما شروع میکنیم به کلیات گفتن در حالی که طرف مسألهاش چیز دیگری است.
وی ادامه داد: الان مسأله مخاطب این است که در زندگی روزمرهاش چه کند؟ تکلیفش را باید مشخص کنیم. به طور خاص در حوزه مسائل دینی چرا که پای بهشت و جهنم مردم وسط است، پای اعتقادات مردم وسط است. اینها ربطی به چپ و راست ندارد. اتفاقا ما از موضع دینی هم همدیگر را متهم میکنیم. حتی آن کسی که باور دینی دارد ولی تظاهر به مسائل دینی ندارد طرف مقابلش را از موضع مذهبی برچسب میزند. اعتقادات و باورهای ما در عمق وجود و در خون مردم است.
به گزارش ایسنا، وی در این نشست با اشاره به چیستی سبک زندگی و کتابی که در این زمینه نوشته است، افزود: منظور از سبک زندگی اخلاق نیست، اخلاق کاربردی نیست، مهارتهای زندگی نیست. این کتاب یک کتاب علمی و آکادمیک نیست و اینطور نبوده است که من مدعی باشم حرف آخر را در آن زدهام. احساس میکردم کسی باید این باب را باز کند تا نگاهها را تغییر دهد که وقتی ما از سبک زندگی حرف میزنیم اولا تعارف، شعار، همایش و فرمایش نیست بلکه واقعیت زندگی روزمره ماست و ثانیا وقتی از سبک زندگی حرف میزنیم منظورمان اخلاق و مهارتهای زندگی نیست. سبک زندگی یعنی گزینش و انتخابهای ما بر اساس علایق ماست، چیزی باعث میشود که مثلا وقتی وارد فروشگاه میشویم این مانتو را بخریم و آن یکی را نخریم. چیزی باعث میشود که وقتی مهمان به خانه میآید سلام علیکم بگوییم یا مرسی و... . خیلی قاطعانه میگویم که در بحث سبک زندگی موضع ما موضع ارزشگذاری نیست یعنی اصلا موضع ما این نیست که اگر فلانی گفت مرسی ضدانقلاب است و اگر گفت سلام علیکم خیلی حزباللهی است. ما فقط داریم مطالعه میکنیم به عنوان یک پژوهشگر اجتماعی.
زائری در ادامه افزود: نکته دوم این است که اصلا هم قرار نیست دستورالعمل ارائه دهیم، قرار نیست توصیه کنیم، قرار نیست به مردم بگوییم اینجور باشید یا نباشید. یکی از ویژگیهای حوزه سبک زندگی این است که دستورالعمل بردار و فرمایش بردار نیست. مثلا به طرف بگوییم برای مدرسه بچهات فلان کیف را بخر یا نخر. در حوزه سبک زندگی بخشی از ماجرا به شکل ناخودآگاه اتفاق میافتد. قصه فرمایش بردار نیست، بعضی چیزها ناخودآگاه خودش را تحمیل میکند.
وی در بخش دیگر از سخنانش با اشاره به صحبتهای مقام معظم رهبری در ارتباط با حوزه سبک زندگی، افزود: از وقتی که حضرت آیتالله خامنهای این موضوع را مطرح کردهاند هم از جهت فکری و ذهنی و هم از جهت عملی در حوزه تولید (در زمینه آثار مربوط به سبک زندگی) به طور جدی قدمهای خوبی برداشته شده است. گرچه ما به طور طبیعی فاصله زیادی داریم تا به شکل مطلوب برسیم. واقعیت این است که ما به طور طبیعی چون از طریق نرمافزاری در حال جنگ با دشمن هستیم انسان به طور طبیعی تلقی میکند که انگار از طرف دشمن دارد توطئهای صورت میگیرد. در این که دشمن توطئه میکند شکی ندارم ولی اینکه مصداقا برای تحقق فلان هدف از آمریکا چمدان، چمدان دلار میفرستند برای فلان نشریه یا مثلا آمریکا جایی یا گروهی یا در هالیوود اتاق فکری دارد که در حال برنامهریزی هستند برای تولید فلان بازی کامپیوتری من خودم هنوز خیلی قانع نیستم که اینقدر بتوانم مصداقا همچنین ادعایی کنم.
زائری در ادامه با پرداختن به عوامل مهم و تعیینکننده در حوزه سبک زندگی، گفت: آن چیزی که من میفهمم دو نکته است. یکی اینکه عامل اقتصادی در حوزه سبک زندگی به طور خاص تعیینکننده است، تعارف هم نداریم. آن مغازهدار میبیند که اگر ساپورت، فروش دارد؛ میآورد و اگر نه نمیآورد. قصه اصلا پیچیده نیست و اینکه من فکر کنم که از قبل کسی برنامهریزی کرده است که ترویج کند. نکته دوم اینکه هر کشور و هر ملت و هر جایی حفظ هویت ملی برایش اهمیت دارد. ما طوری مطرح کردهایم که وقتی از این موضوعها حرف میزنیم همه فکر میکنند که به انقلاب، نظام و رهبری مربوط است. در حالی که شما میبینید که مثلا ژاپن به این نتیجه میرسد که لباس ملیاش دارد در مقابل لباس غربی کمرنگ میشود، انواع و اقسام جشنوارهها را برگزار میکند تا خانمها کیمونو بپوشند. یا مثلا در فرانسه وقتی نرمافزارهای مایکروسافت به زبان انگلیسی میآید دولت فرانسه رسما قانون تصویب میکند که نرمافزار به زبان انگلیسی نباشد. در ایران هم مسأله همین است، آن چیزی که من میفهمم این است که آنها ارزشها و باورها و انگارههایی دارند که در درون آنها جا افتاده است و البته اینکه هدایت میشود، حمایت میشود و حساب و کتاب دارد.
وی ادامه داد: متأسفانه ما حساب و کتاب نداریم. فرض کنید سیاست نظام این است که افزایش جمعیت اتفاق بیفتد، خیلی منطقی است که اگر فیلمی در این راه ساخته شود حمایت شود و از آن طرف اگر کسی آمد و فیلمی تولید کرد که ارزشهای خانوادگی را تضعیف میکند باید جلویش را گرفت. متأسفانه ما این سیاست را نداریم. سالهای سال در تلویزیون ما فیلم ساخته میشود، بچهها را نسبت به پدر و مادر جریح و بیادب میکند اما هیچ کسی توجه ندارد. مدام دنبال این هستیم که کجا، موی فلان خانمی پیدا شد. ضربهای که در این سالها خوردهایم همین است. اینکه نگاههایمان کلیشهای، کیلویی و متری شده است و از محتواها غافل شدهایم. در صورتی که بسیاری اوقات آن ارزشهای غربی به صورت محتوایی وارد فرهنگ میشود.
وی در ادامه گفت: مثلا از یک طرف ما خانواده کمجمعیت را تشویق کردهایم و از طرف دیگر شرایط اقتصادی و نوع زندگی و امثال اینها باعث میشود که زن و مرد هر دو اشتغال داشته باشند. بعد میبینیم فرزند خانواده مشکل فجیع رفتاری پیدا کرده است. به خاطر اینکه ساعتها در خانه تنها بوده است. چرا؟ چون پدر و مادر هر دو شاغلند. در یک آپارتمان 80 متری زندگی میکنند، ساعت 7 بعدازظهر به خانه میرسند، فرزند هم از ساعت 2 به خانه میرسد و 5 ساعت بیکار است، اینترنت هم در اختیار دارد. اگر در خانه 4 بچه داشتیم، اگر مادر شاغل نبود و... اینها همه به سبک زندگی مربوط است.
زائری با پرداختن به اهمیت عامل اقتصادی و اینکه این عامل در دو حوزه سبک زندگی تعیین کننده است، ادامه داد: یکی در عرصه تولید و عرضه و دیگری در مصرف. خیلی وقتها نوع مصرف ما را عامل اقتصادی تعیین میکند. خیلی وقتها شاید من اصلا نخواهم فلان جور لباس بپوشم ولی چون پول ندارم اینگونه لباس میپوشم. ما خیلی وقتها هم مشکل دسترسی داریم و نمیتوانیم آنچه که میخواهیم و دوست داریم را به آن دسترسی پیدا کنیم. خیلی وقتها هم چیزهایی را که تولید میکنیم کاربردی نیستند.
وی در ادامه با اشاره به نقش گروه مرجع، یعنی کسانی که رفتارها و الگوهایشان در حوزه سبک زندگی تأثیرگذار است، افزود: گزینش ما در سبک زندگی بر اساس علایقمان اتفاق میافتد. این طبیعی است کسی که نقش گروه مرجع را پیدا میکند پوشش و رفتارش اثرگذار است. حال یک موقع این گروه مرجع، روحانیون بودند و گاهی گروهی دیگر. چیزی که مهم است این است که ما از رفتارهای آنها تقلید میکنیم بدون اینکه متوجه باشیم. اینها نقش رسانه و نقش گروه مرجع است که عادات، سلیقهها و پسندها را ایجاد میکنند. بعد من ناخودآگاه احساس میکنم که فلان چیز خوب است و باید انتخاب شود. گروه مرجع در هر دوره و هر جامعه نقش و تأثیر دارد. مثلا در بحث حجاب کاملا مشهود است. سالها در فیلمهای سینمایی ما آن آدمی که بدبخت و کلفت بود چادری و محجبه بود یا بدتر از آن در صحنههای دادگاه دقیقا خانمی که جنایت کرده بود را با چادر به دادگاه میبرند. حال من از شما سوال میکنم که یک دختر جوان که خداوند در فطرت و وجودش علاقهمندی و جذابیت قرار داده است، اینکه علاقهمند باشد به محبوبیت و دیده شدن، اگر این تصویری که طی سالها از یک زن چادری در ذهنش شکل گرفته آیا علاقهمند به چادر میشود؟ و به طور طبیعی آیا چادر را انتخاب میکند؟ نه.
این کارشناس مسائل فرهنگی و اجتماعی با بیان اینکه «حجاب برای دختر اتفاقا در دوره جوانی و زیبایی است» گفت: نه دختری که کم سن و سال است حجاب دارد و نه خانمی که سنش بالا رفته و قیافه و جذابیتی ندارد حجاب دارد. آیا اگر دختر جوان، زیبا و بانشاط انتخابش چادر و حجاب نشد باید او را مواخذه کنیم که الان همه دارند او را مواخذه میکنند؟ به نظر من بالعکس؛ اتفاقا بر اساس طبیعتش عمل کرده است. ما باید کسانی را مواخذه کنیم که این تصویر را در ذهن او ایجاد کردهاند. اتفاقا در این قصه نهادهای فرهنگی ما، رسانههای ما، جریانها تأثیرگذار ما و گروه مرجع موثر است. البته نمیگویم تعمدی بوده است. آن چیزی که مخاطب میبیند بدون آنکه بفهمد اخلاق و پسندش را تغییر میدهد. متأسفانه ما مخاطبانمان را آموزش نمیدهیم. در غرب آموزش میدهند که بچهها حق دارند چه ساعتی و چه شبکهای را نگاه کنند. در حالی که اگر در ایران همین را به خانوادهها بگوییم جواب میدهند که بچه باید آزاد باشد، انتخاب کند. حرف و شعارهای بیربطی که متأسفانه بین ما باب شده است.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: یک نکته دیگر که مهم است این است که ما یک بخش از دستاوردهای فرهنگی و هنری غرب را با فاصله با آن و یکباره با آن مواجه شدیم. مخاطب امروز در غرب بعد از صدها سال نمایش به تلویزیون رسیده است. ما یکباره با تلویزیون مواجه شدیم. لذا آنجا مخاطب درک میکند که فلان بازیگر خانم به خاطر نمایش است که آن لباس را میپوشد اما ما ابتدائا با این صحنه مواجه شدهایم و فکر کردهایم که طرف همیشه همین است. باید در مواردی به مخاطبانمان آموزش دهیم که هر چه نشان میدهند درست نیست.
زائری در ادامه درباره موسیقی و اینکه آیا از لحاظ دینی ایرادی دارد یا خیر؟ گفت: به خودی خود در مورد موسیقی نمیتوانیم بگوییم بد است یا خوب. اگر موسیقی به هدف متعالی انسان کمک کنند خوب است و اگر کمک نکند خوب نیست. اگر موسیقی در راستای کمال انسانی باشد میشود عبادت، برای اینکه موسیقی رسیدن به آن هدف متعالی کمک کند باید ضابطه داشته باشد.
به گزارش ایسنا، نخستین نشست از سلسله جلسات بررسی کتابهای تازه چاپ شده با عنوان نونشر در فرهنگسرای سرو با موضوع "بازخوانی و گفتوگوی کتاب سبک زندگی" نوشته محمد مهدی زائری عصر روز یکشنبه برگزار شد. این نشست با حضور نویسنده این کتاب و کارگروههای تخصصی فرهنگسرای سرو برگزار شد.