کد خبر: ۲۶۲۰۳
تاریخ انتشار : ۰۹ آذر ۱۳۸۴ - ۱۵:۲۹

بحران آفرینان از دولت خاتمی تا احمدی نژاد

آفتاب‌‌نیوز : احمدی نژاد و مردانش در سه ماه گذشته بارها گروه های رقیب را متهم کرده اند به اینکه نمی گذارند دولت کار خودش را انجام دهد. احمدی نژاد پیشتر در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری هم آنگاه که در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دو حضور یافته بود در میانه برنامه ناگاه چشمانش را به دوربین دوخت و طوری که قصد دارد خبر مهمی به مخاطبان بدهد اظهار داشت:‌ هم اکنون که من در حال صحبت هستم متاسفانه برق 7 استان کشور را قطع کرده اند تا صدای من به گوش مردم نرسد. 

گرچه وزارت نیرو دو روز بعد این ادعا را تکذیب کرد اما جوی که اظهارات وی برانگیخت باعث شد تا چهره ای مظلوم نزد مخاطبان شکل بگیرد. 

در ادامه هم، رئیس جمهور و هم دیگر اعضای کابینه به روند مظلوم نمایی ادامه داده و منتقدین دولت را کسانی معرفی کردند که نمی خواهند بگذارند وعده های انتخاباتی احمدی نژاد تحقق پیدا بکند. 

نظیر چنین مباحثی 8 سال پیش هم مطرح بود. گذشته را که مرور می کنیم می بینیم سیدمحمد خاتمی و مردان اصلاح طلبش هم از بحران سازی مخالفان می نالیدند و نسبت به کارشکنی جناح محافظه کار گلایه داشتند. 

خاتمی حتی پا را از این هم فراتر گذاشت و در همایش هیأت پیگیری و نظارت بر قانون اساسی گفت که برای دولتش هر 9 روز یک بار بحران آفریده اند. بدین رو هر دو دولتی که با امیدهای بسیار از سوی هوادارانشان به عرصه آمده بودند در میانه کار لب به شکوه گشوده و تقصیر را به گردن گروه های رقیب انداختند. 

هر دو دولت البته در یک ویژگی دیگر نیز مشترکند. چنانکه خاتمی بارها مخاطبان را با وعده افشای نام کارشکنان تا سرچشمه برد و تشنه برگرداند و اکنون نیز احمدی نژاد وعده می دهد که قصد دارد نام آنهایی که برای دولت مانع تراشی کنند را افشا کند. 

خاتمی البته هیچ گاه افشاگری را در دستور کار قرار نداد و تنها در روزهای آخر از مسائلی تحت عنوان «ناگفته ها» سخن گفت که در حقیقت برای بسیاری از ناظران و فعالان سیاسی حرف تازه ای در برنداشت. احمدی نژاد اما آنچنان که علاقه دارد در منظر عمومی صریح اللهجه جلوه کند بدش نمی آید تا روزی در یک برنامه زنده تلویزیونی حین ارائه گزارش عملکردش،‌نامی هم از کارشکنان رو کند و به این وسیله موجی جدید نیز به راه اندازد.

 او حتی در جلسه رأی اعتماد به وزرای چهارگانه اش لحظه ای دست در جیب فرو برد تا لیستی از نام برخی از متخلفین در زمینه های اقتصادی هم ارائه کند اما سپس لبخندی زد و گفت بنا به توصیه برخی دوستان از این اقدام صرف نظر می کند. با این حال بعید نیست وی طی هفته ها یا ماه های آینده برای افشای نام مانع تراشان در کار دولت بار دیگر دست در جیبش فرو برد و این بار به توصیه هیچ دوستی هم گوش نکند. 

با همه اینها برای ناظران این مسأله مطرح است که هر دو دولت اصلاح طلب و نومحافظه کار چگونه منتقدین و مخالفینی داشتند که مانع انجام برنامه هایشان شده و می شوند. 

گرچه نمی توان تردید کرد که هر دو دولت منتقدین خاص خود را داشته اند ولی مقایسه میان آن دو اساسا ناممکن است چرا که نوع مخالفت ها و انتقادهایی که بر دولت اصلاح طلب وارد می شد به هیچ وجه با اظهارنظرهایی که در مقطع فعلی انجام می شود قابل مقایسه نیست. 

نکته جالب در این میان اینکه اصلاح طلبان به عنوان منتقدان دولت احمدی نژاد در هفته های گذشته سیاست «صبر و انتظار» را پیشه کرده و از هر اقدامی که به کارشکنی تعبیر شود خودداری کردند.

 ولی محافظه کاران از نخستین روزهای روی کار آمدن خاتمی علنا و عملا در کار وی سنگ اندازی کرده و اعلام کردند از آنجا که این دولت از حمایت غرب برخوردار است مانع انجام برنامه های اصلاح طلبانه می شوند. بدین رو نه تنها محافظه کاران از رسمی ترین تریبون های نظام دولت را مورد هجوم قرار دادند بلکه در عمل نیز هر جا که از توانشان برمی آمد در بحران آفرینی مضایقه نکردند. 

از طرف دیگر عالمان علم سیاست در تمام مباحث خود بر این نکته تأکید دارند که در کار سیاسی مهم این نیست که چه کسی حرف می زند و اظهار نظر می کند بلکه مهم این است که چه افراد و گروه هایی قدرت به ثمر نشاندن حرف های خود را داشته و یا می توانند اظهارات خود را با امکانات تبلیغاتی منتشر کنند. 

بررسی مخالفت های صورت گرفته با هر دو دولت با توجه به نکته مهم گفته شده در علم سیاست نشان می دهد که شاید بتوان اقدامات محافظه کاران در دوران اصلاحات را کارشکنی و بحران آفرینی نامید اما آنچه که در سه ماه گذشته پدید آمده جز اظهارنظر چیز دیگری نبوده است. 

به اعتقاد کارشناسان وقتی قرار است از بحران آفرینان سخن گفته شود باید به ابزار مخالفان نیز توجه داشت. دولت اصلاحات وقتی از از منتقدانی که هر 9 روز یکبار برایش بحران می آفریدند سخن می گفت بلافاصله اذهان رو به سوی گروه های فشار، افراد لباس شخصی، نهادهای تبلیغاتی، نهادهای نظامی،‌ تریبون های رسمی و گروه ها و نهادهایی می رفت که توان مانع شدن در برابر برنامه های اسلامی را داشتند. 

در این نگاه چندان لازم نبود دبیر یک نهاد مهم حرفی در مقابله با اصلاحات بزند بلکه به واسطه مسئولیت هایش عملا از چنان توانی برخوردار بود که دولت را در کار خود با مشکل مواجه کند یا حتی وقتی یک مسؤول نظامی در یگان مربوطه اش از سیاست های فرهنگی دولت خاتمی انتقاد می کرد از چنان توانی هم برخوردار بود تا دولت را به نحوی در مضیقه بگذارد.

 حتی احضارهای گاه و بیگاه مدیران دولتی به دادگاه و نیز رد لوایح دولت در مجلس پنجم یا شورای نگهبان هر کدام می توانست مانعی بر سر تحقق برنامه های وعده داده شده توسط دولت اصلاحات باشد. 

این در حالی است که صدا و سیما به عنوان تاثیرگذارترین رسانه کشور همراه با نشریات قدرتمند صبح و عصر و هفته نامه هایی که از سوی برخی نهادها و ارگان های خاص منتشر می شدند همگی این امکان را داشتند که از نمایاندن دستاوردهای دولت جلوگیری کرده و در مقابل با برجسته کردن عیب ها و نواقص،‌ دولت را ناکارآمد نشان دهند. 

در این ایام اما اصلاح طلبان و معدود نشریات باقی مانده به فرض آنکه سخنی در نقد دولت بگویند چه توانی دارند تا در کار دولت مانع تراشی کنند. شاید جبهه مشارکت در زیرزمین دفتر مرکزی خود برنامه سخنرانی برپا کرده و در جمع 50 نفر از هوادارانش دولت را به باد انتقاد بگیرد اما آیا این سخنرانی قابل مقایسه است با سخنرانی رهبران گروه های فشار در دخمه و سایر محافل تجمع لباس شخصی ها.

 ممکن است که برخی روزنامه های نزدیک به اصلاح طلبان برخی از اظهارات منتقدان دولت را منتشر کنند اما جز انتشار در تیراژی محدود کار دیگری از آنها ساخته نیست. این در حالی است که ستون اخبار ویژه یک روزنامه سابق عصر به تنهایی این توان را داشت تا مانع برگزاری همایش، جلسه یا برنامه ای شده و یا از افتتاح پروژه ای جلوگیری کند. 

بدین رو مشخص می شود که هر صحبت و اظهارنظری که در هر مقطعی انجام می شود اگر با پشتوانه و قدرت ویژه همراه نباشد اصلا قابل قیاس نیست با اظهارنظری که فقط محترم است.
اصلاح طلبان در هفته های گذشته نشان داده اند که نسبت به عملکرد دولت نقد جدی داشته و در آینده نیز خواهند داشت. با این حال آنها هرگز از چنین توان و امکانی بهره مند نیستند که حتی در صورت اراده بخواهند برای دولت مانع تراشی کنند.
در این حال اگر قرار است به اظهارات دولتمردان نومحافظه کار توجهی شده و از کارشکنی در راه دولت دست برداشته شود تنها یک راه باقی می ماند که منتقدین دیگر حتی حرف هم نزنند چرا که بنا به آن چه گفته شد انتقادات اصلاح طلبان از دولت نومحافظه کار از آنجا که با توانی برای اخلال همراه نیست فقط در حد حرف باقی مانده و البته به اعتقاد بسیاری از ناظران با توجه به وضع رسانه های موجود حتی قابلیت انعکاس نیز ندارد.
با همه اینها باید توجه داشت که دولت عدالت خواه در حال حاضر از بیشترین پشتوانه در سطوح عالی نظام برخوردار بوده و عزل و نصب های صورت گرفته هم روز به روز بر قدرتش افزوده و از توان منتقدنیش می کاهد. 

در این شرایط، اگر قرار باشد برای اظهارنظرهایی که توسط اصلاح طلبان صورت گرفته، کارشکنی و بحران آفرینی نام گذاشت باید بر آنچه در 8 سال اصلاحات بر محمد خاتمی گذشت نیز نام دیگری برگزید. شاید فاجعه آفرینی مناسب ترین عنوانی باشد که به ذهن برسد ولی مهمتر آن است که اظهارنظرهای بی ضرر فعلی را کارشکنی نخواند و بحثی مشفقانه قلمداد کرد. چه در غیر این صورت بایستی فرهنگ لغات خود را عوض کرده و واژه های دیگری در ادبیات سیاسی کشور گنجاند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین