آفتابنیوز : براین اساس آفتاب بر آن شد تا با برگزاری میزگرد و جلسات هم اندیشی جایگاه رسانه ها در نقد عملکرد دولت و مرز میان نقد و تخریب در عرصه سیاست را باز تعریف کند تا از این رهگذر جایگاه رسانه نیز به عنوان رکن چهارم دموکراسی تبیین شود.
در اولین هم اندیشی، آفتاب میزبان آقایان ابوالقاسم ایرانشاهی، سردبیر سیاسی خبرگزاری ایلنا و مهدی شکیبایی سردبیر خبرگزاری قدس شد تا راهکارهای عبور از مرز میان نقد و تخریب دولت را با هم اندیشی و البته چالش با یکدیگر ترسیم کنند.
مهدی شکیبایی در آغاز میزگرد با بیان اینکه باید تعریفی جامع از نقد و تخریب در کشور وجود داشته باشد گفت: «نقدی می تواند جامع، سالم و علمی باشد که از زبان رسانه و شخصی مطرح شود که از جایگاه اجتماعی و علم خوبی برخوردار باشد.» به اعتقاد شکیبایی نقد اگر از جانب «رسانه های فله ای» صورت گیرد به عنوان تخریب قملداد خواهد شد.
اما ابوالقاسم ایرانشاهی در ابتدای سخن با بیان این نکته در نقد نباید نگران خوشامد یا ناراحتی دولت مردان باشیم تأکید کرد: «در نقد عمومی خیلی مهم نیست که به درستی یا غلطی نقد بپردازیم. مهم نفس نقد است. اگر درست باشد به دولت کمک می کند و اگر غلط باشد دولت آن را رد می کند.» به اعتقاد ایرانشاهی رسانه ها در بحث نقد به هیچ وجه نباید مصلحت اندیشی کنند. وی با بیان اینکه در کشور ما نسبت به جنبه های نقد بزرگ نمایی صورت گرفته و باعث شده است که مسئولین نقد را توهین تلقی کنند ادامه داد: «جایگاه نقد باید توسط صاحبان اندیشه و مسئولین تعریف شود. در بحث نقد معتقد به خط قرمز هستم اما این خط قرمز باید توسط یک گروه کارشناسی تعریف شود.»
در ادامه میزگرد این سؤال مطرح شد که آیا نقد دولت احمدی نژاد به علت تازه کار بودن آن می تواند منصفانه باشد که شکیبایی با بیان این مسأله که اکنون شرایط نقد دولت احمدی نژاد فراهم نشده است گفت: «نقدهایی که تاکنون صورت گرفته تماما حزبی بوده است. باید نگاه رسانه ها به نقد را عوض کنیم. اگر در جامعه بتوانید ثابت کنید که مستقل هستید، قطعا نقد شما تخریب تلقی نخواهد شد.» اما ایرانشاهی دیدگاهی متفاوت از شیکبایی دارد. به اعتقاد ایرانشاهی اگرچه نقد عملکرد دولت هنوز زود است اما برای نقد کار کرد دولت دیر هم شده است: در بعضی کارکردها مشخص است. مثلا موفقیت های سیاست خارجی، کم رنگ شده است. این مسأله قابل نقد است که چرا بازار و سرمایه به این وضعیت دچار شده است.»
ایرانشاهی با بیان اینکه نقدهای کارکردی به ادامه راه دولت کمک می کند تا عملکرد خود را بسنجد تأکید کرد: «هنوز اصلاح طلبان سکوت کرده و نقد احمدی نژاد را آغاز نکرده اند. تمام نقدهای صورت گرفته را اصولگرایان مجلس انجام داده اند.»
سؤال بعدی میزگرد که برای پاسخگویی شرکت کنندگان مطرح شد این مسأله بود که در شرایط حساس پرونده هسته ای و مشکلات موجود در سیاست خارجی آیا نقد دولت را تضعیف می کند یا به ادامه راه آن کمک خواهد کرد. به این ترتیب مهدی شکیبایی در مقام پاسخگویی به این سؤال با دفاع از سخنان رئیس جمهور در همایش جهان بدون صهیونیزم تأکید کرد: «من معتقدم که پرونده هسته ای ما به صلح خاورمیانه مربوط است. زمانی صحبت آقای احمدی نژاد درباره اسرائیل بیان شد که بحث عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل مطرح بود و فضایی ایجاد شده بود که دولت های عرب در حال عبور از صلح و گرایش به سمت اسرائیل بودند. بنابراین صحبت های احمدی نژاد در آن همایش باعث شد که کشورهای عربی و اسلامی بار دیگر در روابط خود با اسرائیل به صورت زیرزمینی حرکت کنند.»
شکیبایی در پاسخ به این سؤال که دایره منافع ملی ما تا چه حد گسترده است و آیا جذب ملت ها برای ما شرط است یا جذب دولت ها منافع ملی ما را تامین می کند گفت: «باید بر ملت ها تأکید کرد.»
اما ایرانشاهی با رد گفته های شکیبایی سخنان وی را در راستای منافع ملی ندانست و تأکید کرد: «در مورد اسرائیل موضع کشور ما مشخص است اما چگونگی مطرح کردن این موضع بحث مهمی است. اینکه از چه زبان و ادبیاتی استفاده شود بسیار مهم است.»
به این ترتیب بار دیگر تریبون در اختیار شکیبایی قرار گرفت تا پاسخ انتقاد ایرانشاهی را بدهد. شکیبایی با تأکید بر این مسأله که بهترین دفاع حمله است گفت: «شما هم اگر جای رئیس جمهور بودید اجازه نمی دادید که دامنه منافع ملی تا مرزهای کشور محدود شود.» اما ایرانشاهی با دفاع از گفته های پیشین خود تأکید کرد: «به نظر من هیچ وقت در مباحث دیپلماتیک حمله از سوی رئیس جمهور نباید صورت بگیرد. مهم نوع تامین منافع ملی است. حساسیت مسئولین نظام نشان داد که این صحبت ها بازتاب چندان مناسبی نداشته است.»
ایرانشاهی در ادامه بحث با اشاره به خلاء وجود احزاب قوی در کشور و مشکلاتی که از این ناحیه در جامعه ایجاد می شود گفت: «وجود احزاب متعدد به فضای نقد کمک می کند. به اعتقاد من متوسل شدن به امکانات ماهواره ای خارج از کشور اگرچه خطر نیست اما خوب هم نیست. وجود احزاب حاکمیت را موظف به پاسخگویی می کند.»
میزگرد با طرح این سؤال از جانب خبرنگار آفتاب ادامه یافت که سازماندهی تضارب آرا و افکار تا چه میزان در روشن شدن مرز میان نقد و تخریب کمک می کند. شکیبایی در پاسخ به این سؤال تأکید کرد: «با وجود تبادل افکار، نقد هم نتیجه مناسب می دهد. البته بهترین راهکار به نظر من رفتار یک گروه سیاسی است. اگر اصلاح طلبان امروز نقد می کنند پاسخ می شوند که شما چه کردید؟» ایرانشاهی نیز در پاسخ به سؤال مطرح شده بزرگترین انتقاد وارد به اصلاح طلبان را عدم تلاش برای جذب و طبقه بندی نخبگان جناح رقیب دانست و گفت: «اگر اندیشمندان جناح مقابل اصلاح طلبان در قالب یک نظام فکری و توسط اصلاح طلبان سازماندهی می شدند اکنون با موسسه خاتمی این گونه برخورد نمی شد. اگر از فکر کردن های یک نفره جلوگیری می شد وضعیت خیلی خوبی پیش می آمد.»
به این ترتیب این سؤال مطرح شد که چرا اندیشمندان و روشنفکران ایرانی از ورود به قدرت سیاسی پرهیز می کنند و هر روز بر فاصله میان سیاستمداران و نخبگان افزوده می شود. اما شکیبایی با بیان اینکه اندیشمندان تنها از قدرت فاصله گرفته اند و حاشیه نشین به حساب نمی آیند گفت: «اندیشمندانی که امروز دولت را نقد می کنند قطعا روزی در جایگاه حاکمیت قرار گرفته اند. آنها باید باخت های سیاسی را بپذیرند و رفتارهای خویش را تعدیل کنند. آنها باید در قالب رسانه حرف بزنند و راهکار ارایه دهند.»
اما به اعتقاد ایرانشاهی آشتی دادن روشنفکران با سیاستمداران تبعات خاص خودش را دارد گفت: «قبل از اینکه روشنفکران را با قدرت آشنا کنیم باید فضایی ایجاد شود که آنها به حرف زدن و نظر دادن عادت کنند. روشنفکران تمایل دارند که دردسری برای خود ایجاد نکنند بنابراین باید دردسرهای موجود را کم کنیم.»
در ادامه میزگرد شکیبایی با بیان این مسأله که رسانه ها در حال ورود به عرصه نقد کارشناسانه هستند رسانه خویش را هنوز دور از شرایط نقد کارشناسانه دانست و اظهار امیدواری کرد که با کنار گذاشتن آزمون خطا وارد این عرصه شوند. ایرانشاهی نیز با اذعان بر این مسأله که در ایلنا نقد کارشناسانه کمتر صورت گرفته است گفت: «باید راهکاری برای این کار اندیشید. ما ترجیح می دهیم نقدهایمان را از زبان کسانی بگوییم که نقدهایشان کارشناسانه تر است. ما شأن انتقاد کردن را برای خودمان قایل هستیم و بنابراین اکنون خود را منتقد دولت می دانیم.»
به این ترتیب میزگرد «تعیین مرز میان نقد و تخریب» در حالی پایان یافت، که اعتقاد مهدی شکیبایی رسانه ها باید از جایگاه کنونی خود فاصله بگیرند و به سمت استقلال از احزاب حرکت کنند تا قادر باشند نقدهای کارشناسانه از دولت ارایه دهند: «دولت در این صورت نقد را می پذیرد و دیگر نیازی به روشن شدن مرز میان نقد و تخریب نیست.»
ابوالقاسم ایرانشاهی نیز در جمع بندی سخنان خویش در این میزگرد تدوین یک قانون که به بسط فربه شدن نقد کمک کند را چاره برون رفت از وضعیت کنونی دانست و اظهار امیدواری که در دیگر عرصه ها هم چون تعریف منافع ملی و شاخص های امنیت ملی نیز کارشناسان فن به تعریفی جامع برسند. ایرانشاهی سخنان خویش را با بیان این راهکار به پایان برد:«مدیریت اخبار باید در دست رسانه ها باشد. وقتی اتفاقی رخ می دهد باید رسانه های داخلی آن بحران را مدیریت کنند. رسانه های داخلی ممکن است اشتباه داشته باشند اما هیچ گاه خیانت نخواهند کرد. باید حق اشتباه به رسانه های داخلی داده شود تا اثرات مثبت آن را در آینده شاهد باشیم.»
به این ترتیب میزگرد «تعیین مرز میان نقد و تخریب» میان دو تن از فعالین رسانه ای با بیان نظرات مختلف شرکت کنندگان پایان یافت تا شاید در وضعیت خاصی که سیاستمداران در آن به سر می برند چراغ راهی هر چند کوچک را روشن گرداند.
مشروح این میزگرد را در این بخش بخوانید: