آفتابنیوز : در سراسر دنياي عرب، آنتن هاي ماهواره تأثير عميق خود را به جاي گذاشته اند و نه تنها انزواي شهر لاايون و ديگر شهرها و روستاها را شكسته اند، بلكه به مردم آنها نوعي احساس تعلق و مشاركت عربي در يك كلان شهر عربي را داده اند. اكنون رويايي 50 ساله كه سخنرانان و سياستمداران عربي سال هاست درباره آن شعارهاي آتشين داده اند، در آستانه تحقق قرار گرفته است و آن وحدت عربي است.
اين رويا همچنان دورنمايي دوردست است. روابطي كه عرب ها را به هم پيوند مي دهد، خاطرات و دين اسلام و زبان عربي است كه همه اينها از طريق تلويزيون هاي ماهواره اي تقويت مي شود.
زبان عربي زباني متنوع و چند لايه و غني است. بوميان شهر لاايون هنوز با لهجه محلي خود به اين زبان صحبت مي كنند. اما با شنيدن سخنراني ها و حرف هاي گويندگان و مهمانان شبكه هاي تلويزيوني اين لهجه در حال تغيير يافتن است. زبان نوشتاري كه عربي استاندارد مدرن خوانده شده و در مدارس تدريس مي شود اكنون به زبان گفتاري عرب ها تبديل شده و فقط مختص عده اي تحصيلكرده نيست. عرب ها همچنين براي دستورات مذهبي خود مستقيماً به مكه مراجعه مي كنند و از يكي از دو شبكه خصوصي متعلق به عربستان استفاده مي كنند.
اين شبكه ها باعث يكدست شدن اعمال مذهبي آنها شده است. مثلاً امسال مقامات مذهبي عربستان از طريق همين شبكه ها يك روز زودتر شروع ماه ذي حجه را اعلام كردند. در گذشته دولت هاي مختلف با توجه به نظرات ستاره شناسان خودشان شروع اين ماه را اعلام مي كردند.
مردم اين كشورها اخبار سياسي و تحولات فلسطين و عراق را هم از دو شبكه الجزيره و العربيه، پربيننده ترين شبكه هاي خبري دنياي عرب دنبال مي كنند. الجزيره كه شناخته شده ترين شبكه در ميان 150 كانال ماهواره اي عربي است بين 40 تا 50 ميليون بيننده دائم دارد. شبكه سرگرمي MBC هم همين طور.
تا يك دهه پيش حاكماني همچون معمر قذافي تنها كساني بودند كه از تعداد زيادي مخاطب اجباري در دنياي عرب بهره مند مي شدند. تنها صداي ناهماهنگ هم از راديو لندن و بخش عربي بي.بي.سي و يا راديو مونت كارلوي فرانسه به گوش مي رسيد. همه دولت هاي عربي انحصار پخش برنامه هاي راديوتلويزيوني را در دست داشتند.
اما اكنون با وارد شدن شبكه هاي ماهواره اي شبكه هاي دولتي هم مجبور به انجام تغييراتي در برنامه هاي خود شده اند.
اكنون زنان سعودي از شبكه هاي تلويزيون خود مي بينند، رانندگي كه براي آنها كاري ممنوعه است براي زنان ديگر در كشور دوردست آمريكا بلكه در كشورهاي همسايه اي چون كويت يا دبي، امري طبيعي است. مصري ها مي بينند انتخابات آزاد و حقيقي در فلسطين و عراق برگزار مي شود.
طوفان الجزيره
محبوب ترين برنامه هاي شبكه هاي ماهواره اي عربي، برنامه هاي پرسش برانگيز و صريح و تحريك كننده براي ايجاد تغييرات است. پيشروي پخش اين گونه برنامه ها شبكه الجزيره است. اين شبكه خبري مستقر در قطر در سال 1996 كار خود را با حضور عده اي از خبرنگاران آموزش ديده در لندن آغاز كرد.
اين شبكه توسط امير ليبرال قطر با رويكرد حيرت انگيزي در پخش اخبار تأسيس شد.
او در پخش اخبار و گزارش هايش ديدگاه افكار عمومي جهان عرب را مورد توجه قرار مي داد و از سراسر جهان هم گزارش مي داد.
يكي از برنامه هاي مورد توجه افكار عمومي عرب، برنامه «جهت مخالف» است. اين برنامه يك رويارويي 90 دقيقه اي بين دو گروه ميهمان مخالف است و از بينندگان تلويزيون هم دعوت مي شود كه به اين بحث داغ بپيوندند. در اين برنامه پرسش هاي جدي و قابل توجهي مطرح مي شود از جمله اين كه چرا وقتي يك رهبر عربي از دنيا مي رود مردم طوري مويه و بي تابي مي كنند كه گويي ملت نمي تواند بدون او زندگي كند؟ اين رهبران اصلاً براي ما چه سودي داشته اند؟ آيا آنها نماد فساد و عقب ماندگي و استبداد نيستند؟
پخش چنين افكار و حرف هايي تأثيرات عميقي نه تنها بر مخاطبان عربي بلكه بر حرفه خبرنگاري در دنياي عرب داشته است. يكي از سخنگويان الجزيره مي گويد، حقيقت آن است كه رسانه هاي عربي همواره توسط نهادهاي سياسي و امنيتي تحت كنترل بوده اند و اين نهادها چگونگي پخش اخبار و گزارش ها را ديكته مي كردند. الجزيره همه اين مرزها را به هم زد. اكنون مردم به همه نوع اطلاعاتي دسترسي دارند و اين اطلاع رساني گسترده رژيم هاي عربي را مجبور كرده اندكي آزادي را بيشتر كنند.
اما الجزيره اكنون هدف حملات گسترده اي است. وقتي خبرنگاران آن شكستن تابوي عربي، با مقامات اسرائيلي مصاحبه كردند، بعضي اين شبكه را توطئه صهيونيست ها خواندند. عده اي ديگر گفتند كه اخوان المسلمين كنترل اين شبكه را در دست دارد چرا كه «يوسف قراداوي» روحاني مصري داراي ارتباط با اخوان المسلمين در اين شبكه برنامه دارد. دولت هاي مختلف عربي در اعتراض به پخش برنامه از مخالفانشان در اين شبكه به آن هشدار دادند و فعاليت خبرنگاران آن را محدود كردند از سوي ديگر آگهي هاي بازرگاني اين شبكه را هم محدود كردند تا فشار مالي بر آن را تشديد نمايند. اما محبوبيت الجزيره علي رغم همه اين فشارها افزايش مي يافت.
شروع انتفاضه در اكتبر سال 2000 باعث تقويت جايگاه الجزيره شد. اين شبكه گزارش هايي زنده و تصويري از انتفاضه را براي مخاطبان عربي پخش مي كرد. يك سال بعد اين شبكه در كابل دفتر خود را گشود تا درباره جنگ آمريكا با ترور گزارش هاي اختصاصي پخش كند.
گرايش ضدآمريكايي
الجزيره با پخش گزارش از جنگ عراق اگرچه قصد داشت به هر دو طرف اين درگيري فرصت برابر بدهد، اما خشم و نارضايتي آمريكا را برانگيخت. مقامات آمريكايي كه پيش از اين بي طرفي اين شبكه را مي ستودند حالا آن را بلندگوي دشمنانشان مي خواندند.
وقتي هواپيماهاي آمريكايي (از روي تصادف يا به عمد) دفتر الجزيره در كابل و بعد بغداد را بمباران كردند، مخاطبان عربي آن را ابراز خشم مستقيم آمريكا نسبت به اين شبكه توصيف كردند. اين بمباران ها در كنار مشكلات ديگري همچون ممنوعيت فعاليت الجزيره توسط دولت موقت عراق و به زندان انداختن يكي از خبرنگاران مشهور آن به اتهام كمك به تروريست ها در اسپانيا، محدوديت هاي الجزيره را بيشتر كرد و موجب شد كه آن را «صداي حقيقت تحت محاصره» بخوانند.
اين موضوع اكنون بر شيوه پخش گزارش و اطلاع رساني الجزيره هم تأثير گذاشته است. اگرچه پوشش خبري الجزيره در عراق بيشتر به سمت سني ها و شورشيان مسلح متمايل بوده اما تخريب چهره آمريكا در افكار عمومي جهان عرب و دافعه اي كه اكنون ايجاد شده بيش از آن كه در نتيجه گزارش هاي الجزيره باشد ناشي از سياست هاي واكنش برانگيز آمريكاست.
كاپيتان خوزه راشينگ كه در جريان جنگ عراق از سخنگويان نظاميان آمريكايي بود مي گويد: فرماندهان در واشنگتن بايد مي دانستند كه بهترين راه جذب مخاطبان عربي صحبت كردن از دريچه دوربين هاي الجزيره است. دولت آمريكا هيچ سخنگو يا بلندگوي ثابتي براي انتقال ديدگاه ها و نظراتش به دنياي عرب ندارد.
بررسي هايي كه مؤسسه بروكينگز انجام داده نشان مي دهد ميان عرب هايي كه الجزيره را تماشا مي كنند و آنهايي كه اصلاً به اين شبكه دسترسي ندارند تفاوت ديدگاه يا نظري نسبت به آمريكا وجود ندارد. نتايج اين تحقيق همچنين نشان مي دهد در بعضي كشورهاي عربي مخاطبان CNN بسيار ضدآمريكايي تر از تماشاگران الجزيره بوده اند. الجزيره در اردن تا سال 2003 كه انتفاضه را پوشش مي داد، بسيار پربيننده بود. اما وقتي كانون توجه خود را به سمت عراق معطوف كرد، بسياري از مخاطبان خود را در اردن از دست داد و اكنون اين مخاطبان به سمت المنار گرايش پيدا كرده اند.
اما اين شبكه گاهي تأثيرات متعادل كننده اي داشته است. مثلاً از پخش نوارهاي ويديويي ربايندگان عراقي خودداري كرده اند.
اكنون به نظر مي رسد آزمون عملي درباره شيوه تفكر مخاطبان عربي در جريان است. براي اولين بار الجزيره يك رقيب جدي خطرناك پيدا كرده است. اين رقيب الحره شبكه عربي دولت آمريكا كه از واشنگتن برنامه پخش مي كند، نيست.
الحره نتوانسته مخاطبي در ميان عرب ها پيدا كند. رقيب الجزيره شبكه خبري 24 ساعته العربيه متعلق به عربستان سعودي است كه در دبي مستقر است.
العربيه كه در سال 2003 شروع به كار كرده شباهت زيادي به الجزيره دارد و حتي چند تن از گويندگان مشهور الجزيره را هم جذب كرده است. پوشش خبري جنگ عراق در العربيه كه با شروع به كار اين شبكه همراه شد، شباهت زيادي به الجزيره داشت. اما سال گذشته مالك العربيه كه از قضا داماد ملك فهد پادشاه عربستان است، يك سردبير جديد براي اين شبكه منصوب كرد كه ديدگاه آمريكايي دارد. از آن زمان به بعد شيوه پخش گزارش و پوشش خبري اين شبكه تغيير كرد.
اگر كسي پوشش خبري حمله ماه نوامبر تفنگداران آمريكايي به فلوجه را در دو شبكه الجزيره و العربيه دنبال مي كرد، چنين تصور مي كرد كه اين دو شبكه دو واقعه مختلف را گزارش مي كنند. الجزيره روي مرگ غيرنظاميان و مقاومت قهرمانانه عراقي ها متمركز شده بود و العربيه در هم كوبيدن پناهگاه تروريست ها را گزارش مي كرد. پيش از انتخابات عراق، العربيه مصاحبه اي چهار قسمتي با اياد علاوي نخست وزير عراق پخش كرد و به رقابت هاي انتخاباتي مي پرداخت. اين در حالي بود كه جورج بوش دو مصاحبه اختصاصي با اين رقيب نزديك تلويزيون الجزيره انجام داد.
عبدالرحمان الراشد سردبير العربيه از عملكرد اين تلويزيون كاملاً دفاع مي كند و مي گويد: ما افراد ليبرال را جذب مي كنيم و الجزيره، متعصب ها را.
مقامات مسئول در الجزيره در پاسخ به اين حرف مي گويند: «العربيه به سرعت محبوبيت خود را از دست مي دهد. اين شبكه با سازش با دولت ها امكانات بيشتري به دست مي آورند. اما ما سازش نمي كنيم. ما به اصولمان پايبند هستيم.»
در بعضي كشورها، الجزيره محبوبيت خود را حفظ كرده است. نظرسنجي اخيري كه از بينندگان شبكه هاي خبري ماهواره اي در قاهره انجام شده نشان مي دهد، 88 درصد مردم اين شهر به طور مرتب الجزيره را تماشا مي كنند. اما تعداد مخاطبان رقيب الجزيره 35 درصد است. اما در ميان عراقي ها مخاطبان العربيه بيشتر از الجزيره است. در عربستان سعودي اين دو شبكه سايه به سايه هم هستند و مخاطبانشان با هم برابر است. اما در اين نظرسنجي ها بايد موضوع محدوديت هاي اعمال شده براي الجزيره را هم درنظر گرفت. در خيلي از كشورهاي عربي و غيرعربي دسترسي به الجزيره محدود مي شود. عراق، كويت، بحرين و عربستان از جمله اين كشورها هستند.
العربيه نسبت به رقيب خود از امتياز ديگري هم برخوردار است و آن پول است. شركتي كه العربيه به آن تعلق دارد، دو شبكه تجاري و پرسود MBC و كانال 2 را هم در اختيار دارد. از سوي ديگر درآمدهاي آگهي العربيه هم بسيار زياد است. سال گذشته اين درآمد به 10 ميليون دلار رسيد. الجزيره كه از بودجه اي برابر با العربيه برخوردار است درآمد چنداني از ناحيه آگهي هاي بازرگاني ندارد و فقط از چند شركت دولتي قطري آگهي دريافت مي كند. دليل آن هم روشن است. عربستان سعودي كه چهار پنجم آگهي هاي تلويزيوني عربي را تأمين مي كند از سياست الجزيره ناخشنود است. حاكمان اين كشور، اميران قطر را كوچكتر از جايگاهي مي دانند كه اكنون در آن قرار گرفته اند.
شبكه الجزيره اگرچه با هزينه زيادي به فعاليت خود ادامه مي دهد، اما براي قطر بازخورد خوبي داشته است. قطر با اين تلويزيون اعتبار و شهرت به دست آورده است. اما اگر مشكلات ناشي از آن را در كنار مزايايش قرار دهيم، برآيند آن چندان به نفع قطري ها نيست.
اخيراً قطر اعلام كرده است كه آماده است اين شبكه را به بخش خصوصي بفروشد. اگر واقعا اين خبر درست باشد و الجزيره به فروش گذاشته شود، خريدار آن براي دستيابي به توافق و معامله به سعودي ها به شدت تحت فشار قرار خواهد گرفت.
عربستان سعودي از طريق همين معامله ها انحصار شبكه هاي ماهواره اي عربي را در دست دارد.
به اين ترتيب مي توان پيش بيني كرد كه به زودي عرب ها «الجزيره سابق» را يادآور دوران گذشته شكوفايي رسانه هاي مستقل منتقد بدانند.