آفتابنیوز : آفتاب: سرعت پردازش و انتقال دادهها، ارتباطات به روز، شبکههای اجتماعی همچون فیسبوک، تویتر، وایبر و واتساپ و از این دست نرمافزارها، واژههایی هستند که این روزها بارها و بارها از هر سو شنیده میشود.
جهان امروز که به تعبیر "آلوین تافلر" نظریهپرداز و آینده پژوه آمریکایی، دنیای "موج سوم" یا دنیای "فرامدرن" است، با نمادهایی همچون شبکههای اینترنت و شبکههای اجتماعی، فیسبوک، ماهواره و سایر شناخته شده و ناگزیر زندگی ما را درگیر خود کرده است.
از یکسو برخی معتقدند این پدیدهها تهاجمی مهندسی شده و شوم هستند که بر کشور ما تحمیل شدهاند اما در نقطه مقابل برخی بر این باورند که زندگی امروز بدون چنین تکنولوژیهایی معنا نداشته و عملا حضور آنها را مثبت ارزیابی میکنند. همه گزارههای پیرامون انسان همچون شبکههای اجتماعی میتوانند از سویی مثبت و از سوی دیگر منفی باشند حال آنکه آیا باید به این گزارهها به دید فرصت نگریست و یا تهدید؟
آیا حضور مستمر در چنین شبکههایی باعث اختلال هویت انسانها میشود؟ آیا این تکنولوژیها سبب توسعه و پیشرفت کشور میشود؟ گزارشهای بسیاری از دید مذهب، امنیت، توسعه و ... بر بود یا نبود این تکنولوژیها منتشر شده است اما نوشته پیشِرو فارغ از هر گونه تعصب، در صدد بررسی موضوع از دید جامعهشناسانه است.
"علیرضا وحیدزاده" استاد دانشگاه و جامعهشناس در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)- منطقه کویر، به این مبحث بیشتر پرداخته است.
جهانی محسوس ولی ناملموس
جهان مجازی، به عنوان فضایی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... جهانیست مبتنی بر فراواقعیتهای لمس ناشدنی، که با اینکه ویژگیهای جهان واقعی را دارد اما زندگی در آن آسان و بیدغدغه نیست. تفاوت اساسی آن با نوع واقعیاش شاید این باشد که از قابلیت کنترل و مدیریت کمتری برخوردار بوده و به همین دلیل به کاربرانش این اجازه را میدهد که آزادانه با هر نوع تفکر و گرایشی، بیواهمه از افشای هویتشان، به ابراز دیدگاههای خود بپردازند. از سویی این جهان به دلیل وسعت و مرزهای بسیار ظریفی که دارد قابل کنترل و ارزیابی نبوده و از سوی دیگر با توجه به سیالیتی که دارد، هدایت و جهت دهی آن به سادگی صورت نمیپذیرد.
ظرفیت شبکههای اجتماعی را بشناسیم
شبکههای اجتماعی را میتوان نمود جهان مجازی دانست. سابق بر این از شبکههای اجتماعی صرفا برای مباحث دوستیابی استفاده میشد اما هماکنون با توجه به ظرفیتهای بالایی که برایشان تصور میشود میتوانند رسالتهای دیگری را نیز در زمینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی عهدهدار شوند. شبکههای اجتماعی به دو نوع عام و خاص دستهبندی میشوند. نوع عام آن که به مباحث (عمومی) روزمره و حتی دوستیابی میپردازد در صورتیکه نوع خاص آن روی اشاعه(مباحث خاص و حرفهای) علوم و تکنولوژی با استفاده از نرمافزارهای در دسترس کار میکند. مهم آن است که با چه دیدی به چنین شبکههایی نگاه شود، انتظارات از آنها بررسی شود و با شناخت ظرفیتهایشان مورد بهره برداری قرار گیرند.
شبکههای اجتماعی سبب افزایش بینش فردی میشوند
این شبکهها با سازوکاری که دارند از یک انسان در برخی زمینهها صاحب نظر میسازند. تفکر و اندیشه وی را جهت داده و باعث رشد آگاهیهایش میشوند. در جوامعی که سیستمهای مدنی و باز سیاسی دارند چنین تکنولوژیهایی یک فرصت تلقی شده و باعث شکوفایی در همه زمینهها میشود. حال آنکه اگر کشوری با منش دیکتاتوری و سختانگارانه اداره شود این شبکهها میتوانند با قابلیتهایی که دارند مشروعیت سیاسی را در ان به مخاطره اندازند و به عنوان یک تهدید به حساب آیند. این شبکهها به دلیل سیالیت بالایشان دارای سرعت انتقال در اخبار و رویدادها بوده و قدرت تحلیل، دانش و بینش و مطالبات و انتظارات مردم را در ابعاد مختلف ارتقاء میبخشند و همین مسئله موجب نگرانی برخی حکومتها میشود. به عنوان یک نکته میتوان گفت که شبکههای اجتماعی نه تنها سبب بیاعتمادی نمیشوند بلکه حتی سبب بالا رفتن سطح اعتماد در جامعه نیز میشوند.
جهان کنونی وابسته به زمان و مکان نیست
به لحاظ اجتماعی هر دورهای اقتضائات مربوط به خودش را دارد. زمانی مردم با روشن کردن آتش و ایجاد دود، مفهومی را منتقل میکردند اما رفته رفته شیوههای انتقال مفاهیم با توجه به اقتضای زمانه متفاوت شد. دورههای متفاوتی که سر میرسند ابعاد جدیدتری از زندگی انسان را به نمایش میگذارند. دنیای ما دنیایی نیست که در وابستگی به زمان و مکان دست و پا بزند. شاید انتقال دادهها توسط شبکههای اجتماعی که موضوع بحث است اقتضاء زمان ما باشند. بهر حال باید وجود آنها را بپذیریم، یا به عنوان فرصت استفاده میکنیم و یا به تقابل با این الزامات و اقتضائات زندگی اجتماعی کنونی بپردازیم.
تکنولوژی نه خوب است و نه بد
"آنتونی گیدنز" جامعه شناس آمریکایی میگوید: ((جامعه ما جامعهای مخاطرهآمیز و آبستن فرصتها و تهدیدهاست)). چنانچه آنها را بشناسیم و از آنها استفاده بهینه کنیم که موجب پیشرفت شدهایم و چنانچه بیمحابا به رد و انکار آنها بپردازیم واقعیتی از زندگی را نادیده گرفتهایم. تکنولوژی به ذات نه خوب است و نه بد بلکه بستگی به نوع نگاهی که به آن میشود، دارد. نوع استفاده از آن بیانگر درک و فهم ما از این پدیدهها است. گیدنز همچنین عقیده دارد که در این فضا آنان بیشترین ضرر را میکنند که آگاهی کمتری دارد. این بدین معناست که باید وسعت دانش و فهم خود را از پدیدههای حاضر مثل شبکههای اجتماعی بالا ببریم تا بتوانیم همراه با موج ایجاد شده حرکت و در این مسیر حداقل آسیب کمتری ببینیم.
به فکر نسل آیندهمان نیستیم
گاهی اوقات چنین برنامهها و تکنولوژیهایی برای کشوری که فکر و برنامه چندانی در را بطه با آینده نداشته مشکلساز میشود. ممکن است همین شبکههای با ظرفیت بالا سبب شکاف عمیق اجتماعی و ارزشی در خانوادهها شود. از این روست که معتقدم چنانچه برای تربیت نسل آینده مهندسی فکر شده باشد نباید هراسی به دل راه داد. تمام تکنولوژیهای موجود به عنوان اقتضائات جامعه باید درک شده و نقاط قوتشان را تقویت کرده و برای نقاط تاریک و ضعفشان حداقل اطلاعرسانی، اگاهیبخشی و راهکاری ارائه کنیم.
چندگانه شدن شخصیت در مواجه با این پدیدهها ناگزیر است
در دنیای امروز با فرهنگهای ترکیبی و به تبع آن هویتهای ترکیبی روبرو هستیم. هویت ترکیبی هویتی است که ساخته و پرداخته یک قالب واحد نباشد، از الگوهای متفاوت رفتاری و هنجاری و ارزشی تغذیه نمیشود، به فرهنگ یکسانی وابسته نبوده و عناصر گوناگون اجتماعی سبب شکلگیری آن باشند. منظور این است که حتی در جهان واقعی انسانها با چندگانگی شخصیتها مواجه هستند چه برسد به جهان مجازی که شاخصه آن اغلب اغراق و دروغپردازیست. انسانی که توامان هم در جهان واقعی و هم در جهان مجازی سیر میکند ناگزیر دچار گونهای اختلال هویت میشود با اینکه ممکن است این اختلال سبب ناامنی، بینظمی و ناآرامی در جامعه شود. این واقعیت زندگی ماست. باید این آموزش به جامعه داده شود که انسان آینده میتواند چنین شخصیتی داشته باشد. ما در دهکده جهانی از لحاظ فرهنگی و اجتماعی خلوص هویتی نداریم. در گذشته چون قائم به زمان و مکان بودیم و چون تحرکات کند بود تغییر شخصیتها زیاد محسوس نبود، اما هماکنون به دلیل سرعت زایدالوصفی که وجود دارد این تغییرات در مبانی هویتی و شخصیتی ما بیشتر خودنمایی میکند.
نگران آینده باشیم
دنیای آینده دنیای روانشناسان و مددکاران است چون مسائلی که حول زندگی اجتماعیمان وجود دارد همانند همین تکنولوژیها، به مراتب بیشتر میشود و ما برنامهای علمی برای تعامل با آن نداریم. بنابراین میبایست مداما در خصوص هر مسئلهای به مشورت بپردازیم. واقعیت این است که در آینده اصطکاکها، برخوردها، سوءتفاهمها و ناسازگاریهایمان افزایش مییابد چون دیگر پیوندهای اجتماعی را به شکل امروزی نخواهیم داشت. چون برای آینده آموزشی نمیبینیم باید نگران آینده خود و فرزندانمان باشیم.
شبکههای اجتماعی زمینه ساز توسعه
به گزارش ایسنا، مشارکت اجتماعی یکی از مولفههای مهم در جوامع امروزی به حساب میآید. در جهان واقعی تاکید بسیار زیادی بر مشارکتهای مدنی وجود دارد ولی این وجهی عینی بوده و مجازی نیست. شبکههای اجتماعی در مشارکتهای اجتماعی نقش بسزایی دارند. واقعیت این است که شبکههای اجتماعی هم میتوانند ظرفیتهای بالای خود را در انسجام و پیشبرد اهداف در زمینهای خاص بروز دهند. مهم آنست که رویکرد فردی که در صدد ایجاد زیرساخت است چه باشد. اتفاقا شبکههای اجتماعی در بسیج نیروها و اندیشهها از توانایی زیادی برخودار است. فقط باید در راستای عنوان و هدفی که فرض میشود حرکت کرد و سپس به ماهیت مجازی این شبکهها، حالتی واقعی و عینی بخشید. همانگونه که در بسیاری از کشورها مولفه جلب مشارکتهای اجتماعی، شبکههای اجتماعی هستند در ایران نیز میتوان از این قابلیتها استفاده کرد. شبکههای اجتماعی میتوانند سبب توسعه و تعالی شوند. این شبکهها محدودیت مکانی و زمانی را کاهش داده و تسریعکننده و تسهیلگر فرآیند توسعه هستند.